در اولین سال به قدرت رسیدن دوبارهی طالبان، هجوم کوچیها بر مناطق هزاره نشین در ناهور غزنی بیسابقه است. ساکنان ولسوالی ناهور میگویند، کوچیها هیچچیزی از حاصلات زراعتی برای آنها نگذاشتهاند.
مردم به رسانه رخشانه گفتهاند که کوچیها روزانه باشندههای این ولسوالی را لتوکوب کرده و تهدید میکنند و شبانه به چور و چپاول میپردازند.
ساعت شش شام در قریه «بهایی» ولسوالی ناهور، دو مرد میانسال برای نگهبانی از هجوم شبانهی کوچیها بر کشتزارها در حال آماده شدن است. آندو میگویند، ساکنان قریه «بهایی» بهنوبت شبها از قریه و حاصلات زراعتیشان پاسبانی میدهند.
علی* ۶۵ ساله، یکی از دو نگهبان، وقتی که سخن از کوچیها به میان میآید، با کشیدن آه سردی میگوید: «کوچیها نهال را در بهایی شبانه قطع کردهاند که برگهایشانه گوسفندانشان بخوره. شب که دیگرا خوابید، رمه را د منطقه (روی کشتزار) پایین میکنن.»
او به رسانه رخشانه گفت، شبها کوچیها بر زمینهای زراعتی، بر گندمزارهای للمی آنها هجوم میبرند و هرچه دستشان به آن برسد، با خود میبرند.
به گفتهی شماری از ساکنان این قریه، آنها وقتی از کوچیها میخواهند که مواشی خود را برکشتزارها رها نکنند، پاسخ کوچیها دشنام قومی، لتوکوب ساکنان محل و زورگویی است.
آنها گفته اند که در طول چندین ماهی که کوچیها به ناهور آمدهاند، چندین باشنده محل را به شدت لتوکوب کردهاند. عبدالله* ۱۹ ساله نیز باشنده بهایی است. او به گفت که در سالهای گذشته، حاصلات زراعتیشان بهطور کامل خرچ یک سال را کفاف میکرد، اما امسال به قدری کوچیها به زراعتشان آسیب زده که به گفتهی عبدالله، خانوادهی او از همینحالا به تشویش افتاده که زمستان را چگونه سر کنند.
ناهور ولسوالی پهناوری است که آبوهوای آن بهشدت سرد است. فقط در ۶-۷ ماه سال در این ولسوالی زراعت ممکن است. به خاطر سردی بیش از حد آب و هوا، درختهای میوهدار در این ولسوالی رشد نمیکند. در بخش کشت و زارعت، جز گندم، جو و رشقه برای حیوانات، چیزی دیگری در ولسوالی ناهور کشت نمیشود. درآمد اصلی مردم، برداشت حاصلات گندمهای للمی است که امسال رمههای کوچی آنرا چریده است.
کوچیها چور و چپاول میکنند، طالبان چشمپوشی
عبدالله با شکایت از کوچیها، با اشاره به مقدار گندمی که در نزدیک خانهاش جمع کرده میگوید، در یک شب بارانی بسیاری از مردم حتا فرش خانههایشان روی خوشههای گندم انداخته بود تا از خیس شدن جلوگیری کنند. اما به گفتهی او شبانه کوچیها همه فرشها را دزدیده بودند که حاصلات ناچیز مردم زیر باران خیس و گندیده شده است.
وضعیت در تمام ولسوالی ناهور کماکان همسان است. شکرالله* ۵۰ ساله باشنده روستای جوشان در شروع صحبت، گلویش را بغض گرفته، میگوید: «اینه سیل کو بخدا پول نیست که کفش بری خود و اولادای خو بخرم. رفته بودم گندم درو، مسلمان نباشم که اگر یک زره مانده باشد. همه را کوچیها چرانده. کسی گفته هم نمیتانه، کار زور است دیگه.»
او در روستای جوشان، چند خانه را نشان میدهد که در زمستان پیشرو با خطر شدید قحطی روبهرو است. به گفتهی شکرالله و شماری دیگری از باشندگان جوشان که با رسانه رخشانه صحبت کردهاند، کوچیها از یک جهت مسلح به سلاحهای گرم جنگی هستند و از سوی دیگر، حکومت محلی طالبان در ولسوالی ناهور بهصورت قاطعانه از آنها پشتبانی میکنند.
شکرالله گفته است: «به شکایت از کوچیها چندین بار د ولسوالی رفتهایم، شکایت ما شنیده نمیشه، عریضه را اصلن نمیگیرند.» او افزوده است که شماری از افراد سرشناس کوچیها که عضویت طالبان را نیز دارند، در دفاتر و مجلسهای عمومی، هزارهها را تهدید به مرگ میکند. آقای عبدالله گفته است: «حمیدالله کوچی، در بین دفتر اقوام و قبایل طالبان گفت، میآیم و در مسجد همهی تان را گلوله باران میکنم. باز ما گفتیم که میکشی بیا بکش، کسی راه کشتن را گرفته نمیتواند. مجلس را ترک کردیم.»
منازعه دهنشینان و کوچیها سالها است که در افغانستان به زخم ناسور تبدیل شده است. این مناقشه سر از جنگ مسلحانه هم در آورده است. بارها برخوردهای مسلحانه دو طرف که هر سال در بهار روی می دهد قربانیهای زیادی داشته است.
ساکنان محل مخالف ورود کوچیها به مناطق شان هستند. آنها میگویند، علفچرهای موجود میتواند تنها نیازهای خودشان را بر طرف کنند. اما کوچیها وقعی به این خواست مردم نگذاشته اند.
هرچند سالهای گذشته حضور کوچیها در مناطق دهنشیان محدود بود، اما از زمان به قدرت رسیدن دوباره طالبان شکایت از حضور بیرویه کوچیها بر مناطق مسکونی دهنشینان در حال افزایش است. به قول مردم، این وضعیت نتیجه حمایت بیحد و حصر طالبان از کوچیها است.
بهگفتهی شماری از ساکنان روستای «جوشان» باری ۱۲ تن از بزرگان این قریه جهت رساندن شکایت شان نزد والی طالبان در غزنی رفته بودند که با ۱۲ روز سرگردانی حتا والی طالبان اجازه یک دیدار به آنها را نداده بودند.
یکی از باشندگان قریه جوشان که به دلایل امنیتی نمیخواهد هویت او در گزارش ذکر شود، گفت: «ما دستهجمعی رفتیم پیش والی طالبان در غزنی. ۱۲ روز ما را اصلا در ولایت راه نداد. یک روز میگفت، خواب است. روز دیگه، دیگه بهانه میآورد.»
احمد شکیب* ۵۸ میگوید، تنها در روستای آنها که مربوط به روستای جوشان میشود، هزینهی تراکتور ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار افغانی شده بود. اکنون از این مقدار هزینه، یک خوشه گندم حاصیل گرفته نتوانستهاند و همه توسط رمههای کوچیها چریده شده است.
تهدید و لتوکوب ساکنان محل
احمد شکیب، با نشان دادن زمینهایی که برای سالها به حکومتهای افغانستان مالیه پرداخته میگوید: «امسال که کوچیها آن را پاک خورد. حالی تهدید میکنن که سال دیگه هم کشت نکنم.»
شفیعالله* ۴۳ ساله نیز باشنده جوشان است. او میگوید، کوچیها بطور تخمینی، امسال حدود ۵۰ خروار گندم (هر خروار ۴۰ سیر یا ۲۸۰ کیلوگرام است) به هر فامیل قریهی شان ضرر وارد کردهاند، اما حکومت محلی طالبان بهجای مانع شدن کوچیها، باشندههای روستاها را گروه گروه زندانی میکنند.
او خود نیز که بدون هیچ جرمی چندین روز را در زندان طالبان در ناهور گذرانده است، میگوید طالبان نه از آنها بازجویی میکرده و نه آزاد.
شفیعالله و شوکت که هردو ۹ روز در روزهای بارانی ماه گذشته را در زندان طالبان بوده، میگویند، در این ۹ روز چون کارگری در خانه بهجای آنها نبوده، حاصلات ناچیز زمینهای نزدیک خانههای شان نیز زیرباران گندیده شده است. شوکت که ۶۳ سال عمر دارد میگوید: «شخصا خودم هرسال مخارج زندگی خود و دهقانم از زمین میآمد و هر سال ۳۰۰ سیر (۲هزار و ۱۰۰ کیلوگرام) را غزنی برده میفروختم. امسال تمام حاصلاتم ۱۰ سیر (۷۰ کیلو) نموشه.»
در همین حال شماری از باشندگان ناهور از قریههای مختلف این ولسوالی به رسانه رخشانه گفتهاند که کوچیها به مردم محل اجازهی چراندن گاو و گوسفندان شان را بر چراگاههایی که مال خود شان است، نمیدهند.
در چندین مورد، کوچیها، چوپانها و گاوچرانهای هزارهها را لتوکوب کرده و سر و دست آنها را شکستانده است.
حدود ۱۰ روز پیش، کوچیها محمد فرزند سلطان گاوچران روستای سبزناله را به جرم چراندن گاوهای روستای سبزناله بر چراگاه این قریه سر و دستش را شکستانده و وسایل شخصیاش را گرفته بودند. از قول مردم، حدود سه هفته پیش لطیف فرزند ناظر، باشنده روستای «قبلو» در قریه «قوریه» چنان توسط کوچیها لتوکوب شده است که سرانجام جهت درمان به شفاخانههای کابل انتقال داده شده است. این حادثه و حادثات شبیه این را چندین باشندهای ولسوالی ناهور تایید کردهاند.
شمسالحق* پیرمردی که بنظر میرسد ۸۰ ساله باشد.او باشنده قریه «قوریه» است. شمس الحق گفته است: «مه میگم هیچ مسلمانی غیر از اینها بخدا اگر همین کار بکنه. کاری که اینها میکنه در هیچ دین روا نیست.»
وحشت طالبان؛ دو دختر مشکلات روانی پیدا کردهاند
بنا بر اظهارات شماری از باشندگان ولسوالی ناهور، کوچیها هرکاری میکنند، حکومت محلی طالبان در این ولسوالی، نهتنها که مانع آنها نمیشود؛ بلکه از آنها پشتبانی نیز میکنند. کوچیها، تحت حمایت طالبان، تا کنون دستکم ۱۵ ملیون کلدار پاکستانی را از هزارهها در ناهور، با زور و تهدید گرفتهاند.
شماری از ناهوریان گفتهاند که در پی ادعاهای کوچیها، طالبان بهصورت دستهجمعی مردم را بازداشت میکنند. رفتار خشونت بار طالبان با ساکنان محل گاهی چنان شدید است که تا حالا دستکم دو دختر از ترس، به مشکلات روانی دچار شدهاند.
مهسا کودک دوونیم سالهای است که از پشت پنجره، بازداشت پدرش توسط طالبان را مشاهده کرده است. او اکنون غیر از اعضای فامیلش هرکسی را ببیند، با داد و فغانهای چندساعته یک گپ را به تکرار فریاد میکند: «اوغو میه.» (افغان میآید). از قول منابع، او پس از بازداشت پدرش سه شبانهروز حتا برای یک دقیقه هم نخوابیده بود. اکنون به شدت وحشت زده است.
طاهره دختری دیگری ست که گفته میشود حالت روحیاش بهشدت آسیب دیده است. او ۱۶ سال دارد. حدود یکماه قبل طالبان در پی شکایت یک کوچی، طالبان بهصورت اتفاقی پدرش و شماری دیگر از مردان قریه را از بازار بهایی باخود برده بودند. وقتی طالبان پدر طاهره را بدون هیچ جرمی بازداشت کرده او تنها کسی در خانه بوده که باید برادران و خواهران کوچکتر از خودش را سرپرستی میکرده است. چون مادرش در سفری به کابل بوده است.
به گفته منابع نزدیک به این خانواده، طاهره ۱۶ ساله پس از بازداشت پدرش با خواهران و برادرانش که همه از او کوچکتراند، یکسر فغان و ناله میکردند و نمیدانستد چه کاری از دست آنها ساخته است. از قضا، ساعت ۱۲ همان شب گروهی از طالبان به خاطر تلاشی خانهها میآیند. وقتی طالبان نمیتوانند وارد خانه شوند، دست به ماشه میبرند و فیر هوایی میکنند.
به گفته منابع، فردای آنروز دیگر طاهره تعادلش را به خاطر ترس ازدست داده بود. به تنهایی نمیتوانست روی پایش بایستد. سرانجام پدرش پس از رهایی از بند طالبان، مجبور میشود او را به شهر غزنی برای درمان ببرد. اکنون که از آن حادثه روزها گذشته است، طاهره هنوز در شوک به سر میبرد و زیر درمان هست.
یادداشت: نامهایی که با علامت «*» نشانی شده، به دلیل حساسیت امنیتی، به خواست مصاحبه شوندگان، تغییر داده شده است.