سرگذشت «هدیه»؛ در کام انفجار، خشونت و سنتهای بیرحم جامعه
«انتحاری شوهرم را از من گرفت و حالا فرار میکنم تا خسور معتادم فرزندانم را از من نگیرد. خستهام، خیلی خسته.» این کلمات، تنها گوشهای از داستان زندگی دشوار زنی است که بار سنگین مادری در افغانستان، فقر و خشونتهای خانوادگی را به دوش میکشد.
بخوانید...Details