الهه رسا
حدود ۲۸ ماه از تسلط گروه طالبان بر افغانستان میگذرد، در این مدت حضور زنان در حوزه رسانهها به کمترین میزان در دو دهه گذشته رسیده است. گزارشگران و فعالان رسانهای زن یا ترک شغل و یا ترک کشور کردهاند.
براساس اطلاعاتی که در دسترس رسانهی رخشانه قرار گرفته، در دوران جمهوریت در ولایت هرات در حدود ۱۰۰ زن و ولایتهای دیگر درغرب کشور فراه، بادغیس، نیمروز وغور حدود ۶۰ زن در بخشهای گزارشگری، گویندهگی و سایر فعالیتهای رسانهای در ۷۰۰ رسانه مختلف مشغول به کار بودهاند که با تسلط گروه طالبان با سرنوشت نامعلوم روبهرو اند.
عاطفه غفوری، مسوول پیشین بخش بانوان کمیتهی مصئونیت خبرنگاران زون غرب میگوید که کاهش چشمگیر فعالیت زنان در بخشهای گزارشگری و فعالیتهای رسانهلی حاکی از بحرانی اساسی در این حوزه است.
او گفت: «یک زن خبرنگار با گوشت، پوست و استخوان مشکلات همجنس خود را احساس کرده و آنها به گوش جامعه، نهادهای مدافع حقوق زنان و جهان میرساند. در بیستسال گذشته زنان خبرنگار برای مبارزه با خشونت موفق عمل کردهاند، اما توقف فعالیت خبرنگاری زنان به تنهایی خود یک نوع خشونت علیه زنان است.»
نبض در حال خاموشی
اکثریت خبرنگاران و گویندهگان زنان که زیر حاکمیت گروه طالبان زندگی میکنند از ترس دستگیری و زندانیشدن از سوی این گروه به خود سانسوری رویآوردهاند. خبرنگاران زن در ولایتهای غربی کشور در صحبت با رسانهی رخشانه میگویند، بهدلیل افزایش محدودیتها در برابر زنان، آنان دلهره و هراس دارند که با نشر اخبار مخالف ایدئولوژی طالبان دستگیر و زندانی شوند.
باران ۲۴ ساله، فارغ از دانشکدهی زبان و ادبیات انگلیسی و مدت شش سال تجربه همکاری در رسانههای خارجی و محلی را دارد.
باران با روایت از مشکلات اجتماعی، قصههای زندگی زنان را بازگو کرده و با روایت قصههای رنج زنان میخواست تا در عرصه حقوق زنان دادخواهی کند، اما میگوید که به دلیل نشر گزارشهایش بارها تماسهای تهدیدآمیز از افراد ناشناس دریافت نموده است.
باران تاکید میکند که در دوران حاکمیت گروه طالبان خبرنگاران زن امنیت ندارند و بهدلیل سابقه کار خبرنگاری او، شوهرش توسط نیروهای طالبان در حوزه امنیتی خواسته شده و مورد بازپرسی قرار گرفته و سپس تعهد نامه امضاء کردهاست.
باران میگوید: «خودتان تصور کنید، اگر یک خبرنگار تحت نظارت یک گروه باشد که کجا میرود و چی میکند، مطمئنا کار برایش دشوارتر خواهد شد. آنها[ طالبان] شوهرم را به حوزه خواستند و گفتند که گزارشهای که من در دوران جمهوریت کار کرده بودم برای آنها قابل قبول نیست و سپس از ما تعهد گرفتند که دیگر گزارش خلاف حکومت طالبان کار نکنیم.»
او که وضعیت دشوار خبرنگاری را در زیر حاکمیت گروه طالبان غیر قابل تحمل توصیف میکند، میگوید مسوولان طالبان در دادن اطلاعات به خبرنگاران نگاه « تبعیض جنسیتی» دارند و « زنستیزانه» عمل میکنند.
او گوید: «خبرنگاران مرد در گروهها با مسوولین اداره محلی طالبان عضو اند و مسوولین در اکثر مواقع با آقایان همکاری میکنند ولی چون ما زن هستیم تا مکتوب از دفتر والی نداشته باشیم مسوولان نمیخواهند با ما دیدار داشته و مصاحبه کنند و حتا به تماس ما پاسخ نمیدهند.»
باران در ادامه میافزاید: «من مصاحبه و گزارش تصویری ضرورت دارم، مجبورم در اجتماع و در بین مردم باشم و به ساحات دور دست بروم، اما بخاطر هراسی که دارم نمیتوانم آزادانه به ولسوالی ها بروم و یا ساحات دور دست.»
در همینحال، زنان خبرنگار در حوزه غرب کشور میگویند، نیروهای امر به معروف گروه طالبان، یک مرتبه در ماه برای نظارت به دفاتر رسانهها رفته و تفکیک اتاق خبر زنان و مردان و پوشش زنان را بررسی میکنند.
به گفتهی خبرنگاران و گویندهگاندر رسانهها، نیروهای امر به معروف و نهی از منکر طالبان در جلسات با مسوولان رسانهها بر نشر برنامههای دینی ومذهبی تاکید دارند و برنامه آگهیدهی خشونت علیه زن و موسیقی از لیست پخش برنامهها حذف شده است.
سمیرا* چهار سال قبل که دانشآموز صنف یازده مکتب بود، بهدلیل علاقمندی به کار خبرنگاری با حمایت خانواده بعد از سپری نمودن دوره آزمایشی ششماهه به عنوان تخنیککار و گزارشگردر یکی از رسانههای محلی در غرب کشور آغاز بهکار کرد.
او که در دوران حاکمیت گروه طالبان و با ادامهی کار در یک رسانه محلی، اندکی از مشکلات مالی خود را حل کرده میگوید، بهدلیل محدودیتهای گروه طالبان در ولایتهای غربی علاقمندی زنان برای پیشبرد برنامهها و حضور در برنامهها کاهش چشمگیر داشته است و دختران خبرنگار در وضعیت دشوار و «آینده تاریک » بسر میبرند.
او میگوید: «در دو سال اخیر حضور زنان در رسانهها کمرنگ شده و در رسانههای محلی حضور گزارشگران، گوینده و مجری خیلی کم شده است، اما دخترانیکه با قبول دشواریها به کار خود ادامه دادهاند نیز دلهره و هراس دارد که مبادا با نشر خبری مخالف ایده طالبان خطری متوجهشان شود.»
سمیرا با پوشش «چادر نماز» در سطح شهر و دفتر کارش حاضر میشود، او میگوید که هر چند بوسیله مسوولان رسانههای محلی، پوشش خاص برای زنان مد نظر نگرفته شده، اما ادارهی امر به معروف طالبان در این ولایت با حضور هفتهوار در رسانهها، پوشش زنان را بررسی و با مسوولان رسانهها حرف میزنند و نحوهی پوشش خبرنگاران زن را تذکر میدهند.
سمیرا همچنان میگوید که زیر سایهی حاکمیت گروه طالبان شرایط انجام گزارشات میدانی برای زنان خبرنگار فراهم نیست و زنان بیشتر در خانههای خود به فعالیتهای خبرنگاری ادامه میدهند.
مثل نسیمه* ۲۲ ساله که هنوز از معدود دختران گرداننده یک برنامه رادیویی در حوزه غرب کشور است، اما از نداشتن اجازه دعوت مهمان مرد و مصاحبه با مردان در برنامههای رادیویی و یا تلویزیونی شاکی است.
به گفتهی نسیمه، بهدنبال وضع محدودیتهای گروه طالبان، دختران خبرنگار اجازه اشتراک در کنفرانسها، برنامههای اعضای طالبان و جلسات نیروهای امر به معروف گروه طالبان با مسوولان و کارمندان رسانه را ندارند.
نسیمه تجربه کاری چهارساله در بخش گردانندگی برنامهها معلوماتی در خصوص جاذبههای توریستی جهان وافغانستان و بخش خبر در رسانهی محلی خصوصی را دارد.
او هفتهوار پس از ثبت برنامهاش در خانه، برنامه ثبت شده را برای پخش به ایستگاه رادیویی محلی میفرستد. نسیمه میگوید، برای ضبط برنامه باید به ساحه رفته تا خبر و گزارش تهیه کند، اما بهدنبال محدودیتهای داشتن محرم و پوشش نمیتواند به ساحه برود و در خانهاش برنامه را ثبت میکند.
مژده یکتن دیگر از خبرنگاران زن در حوزه غرب کشور با تایید گفتههای نسیمه، میگوید: «برای زنان خبرنگار، مجریان و گویندهها محدودیت وجود دارد و دختران خبرنگار که با رسانههای خارجی کار میکند، از ترس عدم شناسائی، دستگیر و زندانیشدن توسط افراد طالبان کارت خبرنگاری از ریاست اطلاعات فرهنگ نگرفتهاند و به گونهی مخفیانه کار خبرنگاری میکنند که اکثرا کار آنها ساحوی نیست.»
بسیاری از این دختران که هنوز جسته و گریخته در یکی از ولایتهای غربی کشور به کار رسانهی ادامه دادهاند، از ذکر ولایت محل کارشان در این گزارش خود داری میکنند.
در کنار دو عامل بالقوه تهدیدات امنیتی و سانسور که باعث کاهش حضور زنان در رسانهها شده، تبعیض در استخدام از سوی رسانهها نیز مزید بر علت شده است.
مژده که فارغالتحصیل از رشتهی ژورنالیزم از دانشگاه هرات است، گفته است: «مسوولین رسانه از وضعیت موجود سوء استفاده میکند و در هنگام استخدام، خبرنگار مرد را ترجیع میدهند و اگر کارمند زن استخدام کنند با معاش خیلی کم{ تر} از مردان استخدام خواهند شد.»
او که بارها برای پوشش نشستهای مسوولان طالبان با همکاران مرد رسانهاش حضور یافته، اما به گفتهی خودش افراد طالبان در دروازه ورودی مانع حضور وی در جلسات شدهاند و او مجبور شده دست خالی برگردد.
طالبان در ماههای اول حاکمیت خود برای حضور زنان در رسانهها تعیین تکلیف کرد. دستورهای که در عمل تا به امروز به محدودیت زنان از کار رسانهی تمام شده است.
این گروه در یک دستورالعمل ۸ مادهای در ۳۰ عقرب سال ۱۴۰۰ گفته بود که زنان نمیتوانند پس از این در نمایشنامهها و سریالهای تلویزیونی نقش بازی کنند و حضور داشته باشند. در این دستورالعمل همچنان از مسوولان رسانههای تصویری افغانستان خواسته بود که چیزی خلاف شرع اسلامی پخش نکنند و مجریان زن باید حجاب اسلامی را رعایت کنند.
پروانه *۲۵ ساله، فارغ از دانشکده ادبیات انگلیسی، مدت چهار سال در بخش گویندهگی و گزارش نویسی در یکی از رادیوهای محلی در ولایت فراه کار کرده، اما بعد از سقوط دولت افغانستان به دست گروه طالبان خانهنشین شده است.
پروانه میگوید که عاشق کار خبرنگاری است و در هنگامی که اجازهی کار داشته، تلاش کرده تا وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان را روایت کند.
او میگوید: «ولایت فراه یک ولایت دور افتاده است که سطح فرهنگ مردماش پایین است؛ قبل از سقوط با مشکلات اقتصادی، اجتماعی، تهدیدات امنیتی سد راه زنان خبرنگار بود و در طی دو سال اخیر فعالیت رسانهای زنان در فراه متوقف شده و هیچ خانمی هیچ دختری در بخشهای گویندهگی و گزارشگری رسانهها در ولایت فراه فعالیت ندارند.»
پروانه بعد از سقوط حکومت در یک اقدام احتیاطی برای حفاظت از جاناش تصمیم گرفت تا برای مدتی کار خود را به تعلیق درآورد و به کابل سفر کرد و با بهترشدن وضعیت خواست دوباره به کارش برگردد.
او میگوید: «بعد از بازگشت از کابل خانهنشین شدم چون برای زنان اجازه فعالیت در رسانه را نمیدادند. نه تنها من بلکه ببیشتر زنان خبرنگار در این ولایت بیکار هستند و با مشکلات روحی و روانی روبهرو هستند».
به گفتهی پروانه، زنانی که در بخش رسانه فعال بودهاند بعد از سقوط حکومت به بخشهای دیگر رویآورده و فعلا هیچ دختر خبرنگاری در فراه فعالیت رسانهای ندارند.
پروانه نیز مانند دهها دختر خبرنگار دیگر افق روشن برای برگشت به کار خبرنگاری در دوران طالبان را تصور نمیکند و در یکی از انستیتوتها آموختن قابلگی آغاز کرده است.
او میگوید: «من تلاش زیادی در بخش رسانهای انجام دادم ولی به دلیل این شرایط که پیش آمده و تمام اهداف و آرزوهایم از بین رفت و حالا نتوانیم به رشته که علاقمندی داریم تحصیل کنم.»
دانشکدهی ژورنالیزم هرات بهعنوان پیشگام در ارتقای مهارتهای روزنامهنگاری در سال ۱۳۹۰ با دو دیپارتمنت ژورنالیزم و ارتباطات عمومی به کار خود آغاز کرد و پیش از آن از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ به عنوان دیپارتمنت ادبیات و منابع بشری فعالیت میکرد.
سهیلا عرفانی، استاد دانشکدهی ژورنالیزم و ارتباطات جمعی دردانشگاه هرات میگوید، در دوران جمهوریت ولایت هرات پیشگام در عرصه آموزش مهارتهای ژورنالیستی برای نسل جوان بود که دانشجویان از اکثر نقاط کشور را در خود جا داده بود.
او میگوید، در سالهای اخیر علاقمندی دختران به حوزه رسانهها رشد چشمگیر داشته و همهساله در حدود پنجاه درصد دانشجویان جذب شده را تشکیل میدادهاند.
در همینحال خانم عرفانی با اشاره به خانهنشینی دختران در حاکمیت گروه طالبان میگوید: «یک خبرنگار زن بهتر میتواند با همجنس خود ارتباط برقرار کند و درد او را بیان کند و از دیدگاه او بنویسد، اما با وضع محدودیتها صدای تمام زنان خاموش شده است.»
*یادداشت: اسمهای تعدادی از مصاحبه شوندگان در این گزارش به دلیل حسیاستهای امنیتی مستعار انتخاب شده است.