سکینه حیدری
پس از نزدیک به پنج سال از انفجار در چهار راهی زنبق، قربانیان آن انتحاری در سوگ«توزیع زمین و دیدار با خانوادههای انتحاریها» از سوی طالبان، نشستهاند.
راضیه پناهی خواهر حسین پناهی یکی از قربانیان انفجار چهارراهی زنبق اکنون پس از سالها رنج و از دست دادنهای پیهم اعضای خانوادهاش، در نظام طالبان وحشتزده و تنها ماندهاست.
او میگوید وقتی خبر دیدار با خانوادههای انتخاریها و «توزیع زمین» از سوی طالبان را خوانده تاکنون در شوک است و از شدت عصبانیت تمام وجودش میلرزد و هیچکاری حتی نمیتواند دردش را فریاد زند. او میگوید:«هرگز این وحشی صفتها را نمیبخشم».
چهار روز قبل گروه طالبان اعلام کرد که سراجالدین حقانی، وزیر داخلهی این گروه در یک نشستی با خانوادههای عاملان انتحاری در کابل از آنان قدردانی کرده و وعدهی توزیع زمین و پول نقد به وارثان عاملان حملات انتحاری داده است.
سراجالدین حقانی در این نشست گفته که قدردان قربانی عاملان حملات انتحاری است. او آنان را «قهرمان اسلام و وطن» خوانده است. این دیدار در هتل «انترکانتیننتال» شهر کابل صورت گرفته و در این نشست برای هر خانوادهی عامل حملات انتحاری طالبان مبلغ ده هزار افغانی نیز داده شده است.
حسین پناهی که انجنیر برق در سفارت کانادا بود به تاریخ ۳۱ می سال ۲۰۱۷ در یک حملهی انتحاری کشته شد. او که تنها نانآور خانواده چهار نفریاشبود بعد از آن تمام مسوولیت پدر فلج و مادر پیرش به دوش راضیه افتاد.
راضیه پس از آن با دشواریهای بیشماری مواجه شده و بالاخره پدر نیز دو سال پس از مرگ حسین، درگذشت. راضیه ماند و مادری که یک لحظه از اندوه پسرش رهایی ندارد.
زمانی که حسین کشته شد، راضیه سال چهارم دانشگاهاش بود. او میگوید به کمک برخی از انسانهای بشر دوست صاحب کاری میشود؛ اما مشکلات تازه شروع میشود و تهدیدها و مداخلات خویشاوندان او را بهستوه میآورد.
راضیه در یک شام زمستان ۲۰۱۸ هنگام برگشت از کار مورد حمله قرار میگیرد و از ناحیه دست و پا با چاقو زخمی میشود. او میگوید که تلفناش را آن افراد که صورت شان را پوشانده بودند، با خود میبرند؛ اما پس از یک ماه دوباره تلفن را به محوطه حویلی آنها میاندازند.
حالا که نه پدر است و نه برادر، او مانده با مادری که دیگر توانی برای مبارزه ندارد و مریض شده است. از سوی دیگر مراجعه رسانهها به راضیه از او یک چهره شناخته شده میسازد از آن خویشاوندانش برای اذیت و تهدید آنها استفاده میکنند.
راضیه میگوید:«شبها از شدت ترس گاهی من بیدار مینشستم و مادرم خواب میشد و گاهی او بیدار و من خواب». اما راضیه مادرش را داشت، کار داشت و صدایش را داشت.
او دو ماه قبل از سقوط کابل بهدست طالبان مادرش که از غم پسر سرطان گرفته بود، را نیز از دست داد و بهطور کامل تنها شد. اما هنوز خانهیی بود و کاری که او احساس ناتوانی نمیکرد.
پس از سقوط کامل دولت افغانستان بدست طالبان، او کارش را از دست داد و دیگر شب و روز تنها بهسر میبرد. او از در ترس عمیقی فرو رفته و حالا تنها به جان خودش فکر میکند. به این که کشته نشود یا از گرسنگی نمیرد. اما تنهایی و مرگ سه عزیزی که خانه با آنها پر بود و شروع گرفتن آنها از او هم بهدست طالبان رقم خورد، دوباره طالبان زندگی را به سر او تیره و تار کردهاست.
راضیه میگوید که حالا احساس میکنم در زندانی هستم که هر آن امکانش میرود اعدام شوم و یا هم از گرسنگی بمیرم. او دنبال یکی از همکاران برادرش در سفارت کانادا است؛ اما میگوید:«شماره و ایمیل آن شخص در دسترس نیست».
انفجار در چهار راهی زنبق به تاریخ ۳۱می سال ۲۰۱۷ رخ داد که در آن نزدیک به صد تن کشته و بیش از ۵۰۰تن زخمی شدند. آن رویداد بزرگترین و اولین حملهی موتر بمب در شهرکابل بود که ادارهی امنیت ملی پیشین افغانستان اعلام کرده بود که کار شبکهی حقانی بوده است.
این تنها راضیه نیست که از این تصمیم گروه طالبان بشدت خشمگین شده است. فاطمه ( اسم مستعار) زنی که همسرش را در حملهی انتحاری در دهمزنگ شهر کابل از دست داده میگوید:« حس تنفر تمام وجودم را فرا گرفته است. نمیتوانم بیشتر از این حرف بزنم.»
این زن که ۳۰ سال دارد مادر دو کودک نیز است و پس از همسرش، مسوولیت پدری و مادری این کودکان را به عهده دارد.