سمیه ماندگار
یک نهاد امدادرسان در ولایت غور برای حمایت از کودکان کار دست به ابتکار جدیدی زده است. موسسه رازی در ولایت غور با راه اندازی آموزش فن و حرفه به خانوادهها و سرپرستان کودکان کار در تلاش برگرداندن این کودکان از خیابان به مکتب است.
مسوولان این نهاد به رسانهی رخشانه میگویند، این طرح از دو ماه پیش شروع شده و قرار است در سه مرحله دستکم ۵۵۰ سرپرست کودکان کار را در شهر فیروزکوه و ولسوالیهای دولینه، دولتیار و لعل و سرجنگل ولایت غور خیاطی و تعمیر موبایل آموزش دهد.
ذبیحالله شباب، مسوول ولایتی موسسه رازی در ولایت غور میگوید، هدف این طرح، کمک درازمدت به خانوادههایی است که به دلیل فقر کودکان شان را برای کار و تکدیگری به خیابانها میفرستند.
«طی چندین سال گذشته و در جریان جنگ و بدبختیهای که در کشور ما بوده است، آسیب پذیرترین قشر اطفال بوده است. زیرا آنان مورد خشونت قرار میگرفتند، مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگرفتند و حتا به عنوان سرباز در جنگها استفاده میشدند. بعد از تحولات اخیر هم چون فقر و بیکاری زیادتر شد و قیمتهای مواد اولیه بالا رفت، مردم ناگزیر است برای امرار معیشت، از اطفال خود کار بگیرند و آنها را مجبور به کار شاقه کنند.»
ولایت غور از جمله ولایتهای محروم و دورافتاده در غرب افغانستان است. جنگ و خشکسالی در سالهای اخیر دامن فقر و محرومیت را در این ولایت بزرگتر کرده است. کودکان کار و کودکانی که دست به گدایی میزنند، هر روزه در شهر نهچندان بزرگ فیروزکوه در حال افزایش است.
کودکان در کنار موترشویی، بولانیفروشی، دستفروشی، جمعآوری زباله و کفشدوزی، حتا برای تکدیگری نیز از صبح تا شام درخیابانها پیشروی شهروندان و دکانها سبز میشوند.
ذبیح الله شباب میگوید، در مرحلهی نخست این طرح در شهر فیروزکوه و ولسوالی دولینه ۲۰۰ نفر از حامیان کودکان را تحت پوشش قرار میدهد و در مرحلهی دوم طرح، 200 نفر دیگر در ولسوالی دولتیار و شهرفیروزکوه مورد حمایت قرار میگیرند.
بهگفتهی او، در مرحلهی سوم نیز ۱۵۰ تن از حامیان این کودکان در شهر فیروزکوه و ولسوالی لعل و سرجنگل از برنامه آموزش فن و حرفه بهرهمند خواهند شد.
آقای شباب میگوید، این طرح در ماه اپریل ۲۰۲۲ میلادی شروع شده و در مرحله اول ۱۵۰ تن در شهرفیروزکوه و ۵۰ تن دیگر در ولسوالی دولینه شامل این برنامه شدهاند و آموزشهای شان جریان دارد.
او میگوید که در شهرفیروزکوه، ۷۵ زن و ۷۵ مرد شامل صنفهای آموزشیشان شده اند و در ولسوالی دولینه ۵۰ تن از مردان حرفه و فن میآموزند.
«در این پروژه حامی و سرپرست اطفال آسیبپذیر تحت آموزش قرار میگیرند تا بتوانند در آینده به صورت دایمی این اطفال را از آسیب پذیری، کار شاقه و گدایی کردن نجات بدهد و از طرفی هم این اطفال از درس و تحصیل خود محروم نگردد.»
به گفته ذبیح الله شباب، کودکان کار، کودکان تکدیگر، کودکان بیجا شدهی داخلی، کودکان دارای معلولیت جسمی و کودکانی که از کشورهای همسایه افغانستان رد مرز شدهاند، واجد شرایط این طرح شناخته میشوند.
برمبنای این طرح به مردان سرپرست کودکان کار، تعمیرات موبایل و موتورسایکل آموزش داده میشود و به زنان خامکدوزی و خیاطی: «شش ماه برای کسانیکه در این پروژه انتخاب میشوند آموزش داده میشود و در اخیر هم وسایل و ابزار کار برای شان داده میشود تا بتوانند مستقیما وارد بازار کار شوند.»
مسوول نهاد امداد رسان رازی در ولایت غور میگوید، این طرح از سوی یونسیف، موسسه هلپ(HELP) و پروگرام غذایی جهان(WFP) تمویل مالی میشود: «بنا بر پالیسی که یونسیف دارد ما مستقیما خود این اطفال را شامل آموزش فن و حرفه خود ساخته نمیتوانیم زیرا این اطفال باید به مکتب بروند و خللی در آموزشهای درسی شان وارد نشود، بلکه ما حامی این اطفال را تحت آموزش قرار میدهیم و از آنها تعهد میگیریم که طفل مورد نظر باید به مکتب برود و اسناد مکتبش را هم از والدینشان میخواهیم. همچنان یک تیم کاری ما این اطفال را به صورت منظم مورد تعقیب و نظارت قرار میدهند تا مطمئن شوند که طفل مذکور به مکتب میرود و به کار قبلیاش برنگشته است.»
به قول آقای شباب، کسانی وارد آموزش فن و حرفه میشوند که بین سنین ۱۸ تا ۳۵ ساله باشد. همزمان در جریان آموزش فن و حرفه برای مستفید شوندگان این برنامه، در مورد تجارتهای کوچک، چگونگی وارد شدن به بازار کار آموزش داده میشود: «از طرف دیگر، چون بنا به مشکل فقر، تنگدستی و جنگ دوامدار در کشور، مردم از لحاظ روانی خیلی آسیب دیده، بناء در جریان آموزش از لحاظ روانی نیز مورد حمایت قرار گرفته و کوشش میشود تا از لحاظ روانی نیز برای آنان انگیزه داده شده و تقویت شوند.»
آقای شباب در اهمیت این ابتکار تازه موسسه امدادرسان رازی در ولایت غور به رسانهی رخشانه میگوید، آنها امیدوار اند که این طرح در درازمدت اقتصاد خانوادهها را بهبود ببخشد: «کمکهای موقتی بسیار زود به مصرف میرسد و اگر بسیار دوام کند یک یا دو ماه دوام میکند؛ اما کسب و حرفه در دراز مدت میتواند اقتصاد خانوادهها را تقویه نموده و یک خانواده را به خود کفایی برساند.»
زندگیهای غرق در فقر
عاطفه احمدی (اسم مستعار) ۲۸ ساله و مادر یکی از کودکان کار در گفتوگوی تلفنی وقتی از فقر شدیدی که دامن زندگی آنها را گرفته، حرف میزند، بغض گلویش میترکد. اما به صحبتهایش ادامه میدهد: «از روزگارم نپرسید که هیچ خوب نیست.»
قبل از این که کارمندان موسسه رازی فرزند عاطفه را هنگام کار در یکی از خیابانهای شهر فیروزکوه پیدا کند، او موترشویی میکرد: «یک بچهگکم در بین بازار موتر شویی میکرد و زمانی که از موتر شویی خلاص میشد پلاستیک، کاغذ، و امثال این چیزها را جمع میکرد و داخل بوجی کرده به خانه میآورد، تا روزگار بگذرد. شرایط سخت و جهان برای ما تنگ شده است.»
عاطفه در حال حاضر وارد آموزش حرفه شده و پسر ۱۱ سالهاش دیگر مجبور نیست در خیابان کار کند. او میگوید، برای موسسه رازی تعهد داده است که کودکش را به جای کار در خیابان به مکتب بفرستد و از آموزش او حمایت کند.
به گفتهی عاطفه، فقر در ولایت غور بیداد میکند. به قول او، زندگیهای زیادی غرق در فقر است: «پیش از سقوط دولت پیشین خوب بود که کار بود و شوهرم سر چوک میرفت و کار میکرد و کار هم پیدا میشد؛ اما حدود نه ماه میشود که فقط توانسته ۸ روز کار پیدا کند و باقی روزها بیکار بوده است. گاهی از یک دکان قرض میگیریم و گاهی از دکان دیگر، تلفنم را چندین بار به دواخانهها به خاطر گرفتن دوا گرو ماندم زیرا طفلم مریض بود و پولی برای خریدن دارو نداشتم.»
ستایش ۱۱ ساله تا دو ماه پیش هر روز برای بولانی فروشی از حومه شهر فیروزکوه راه شهر را در پیش میگرفت. تا این که یک روز به کارمندان موسسهی رازی سرخورد. او در گفتوگوی تلفنی به رسانهی رخشانه میگوید: «مه سر سرک بولانی میفروختم که چند تا نفرایی آمدند و کارتی را برایم دادند، و مه همرای برادرم به او موسسه رفتیم. مرا در برنامهی خود نگرفتند و گفتند که تو خرد هستی و برادرت شامل این برنامه میشود تا تو را حمایت کند، حالا او از صبح تا چاشت موبایل سازی یاد میگیرد و مه هم تازه مکتب را شروع کرده ام و درس میخوانم.»
ستایش مکتب را از صنف اول شروع کرده است. او مثل بسیاری از کودکان از پرسش در مورد آینده بدون معطلی میگوید، می خواهد در آینده داکتر شود.
یک ماه قبل نیز رسانهی رخشانه گزارش داد که یگانه پرورشگاه دولتی در غور از فعالیت بازمانده و دانشآموزانش کارهای شاقه و تگدیگری میکنند. پرورشگاه مستوره غوری در گذشته از سوی حکومت حمایت مالی میشد؛ اما بعد از روی کار آمدن طالبان بهخاطر نبود بودجه، فعالیتش متوقف شده است. مسوولان این پرورشگاه گفته بودند، کودکانی که از پرورشگاه رخصت داده شده اند در وضعیت بد معیشتی قرار دارند و اکثریت شان به تکدیگری و کارهای شاقه روی آورده اند.