سمیه ماندگار
دوری از مرکز ولسوالی و مرکز ولایت، مردم منطقه «چهاراسپان» دایکندی را وادار کرده تا برای ساختن یک درمانگاه با هزینهی شخصی شان دست به کار شوند. چهاراسپان، از مناطق دوردست ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی است. جایی که از مرکز ولسوالی دستکم شش ساعت راه با موتر فاصله دارد.
محمد ظاهر مجاهد، ۴۶ ساله و از بزرگان منطقهی چهاراسپان در گفتوگو با رسانهی رخشانه میگوید که دسترسی مردم به درمان در این منطقه، صفر بود. از طرف دیگر، انتقال بیماران بهخصوص در زمستان به مراکز درمانی ولسوالی یا ولایت ممکن نبود. «انتقال مادران برای وضع حمل به مراکز صحی همجوار به نسبت دوری راه، امکانپذیر نبود و بهخصوص در فصل زمستان و اوایل بهار خیلی از مادران هنگام زایمان تلف میشدند.»
هزینهی انتقال یک بیمار به مراکز درمانی دورتر برای مردم فقیر چهاراسپان کمر شکن بود. به گفتهی آقای مجاهد، انتقال یک بیمار حدود چهار تا پنج هزار افغانی هزینه بر میداشت. «به نسبت فقر اقتصادی، مردم توان پرداخت این هزینه را نداشتند و در خیلی از موارد منجر به تلف شدن شخص بیمار میشد.»
این درمانگاه که بهصورت پخته و اساسی اعمار شده، پنج و نیم میلیون افغانی روی دست مردم هزینه گذاشته است. به قول آقای مجاهد، این هزینه بهصورت کامل توسط مردم پرداخت شده است. کار آن نیز توسط مردم محل رضاکارانه بوده و هیچکسی از کارش مزدی دریافت نکرده است.
این درمانگاه در ماه قوس امسال افتتاح شد. ساختمان این مرکز صحی دارای سیستم آبرسانی و سیستم برق ۲۴ ساعته است. این ساختمان دارای ۱۰ اتاق کاری، یک دهلیز کلان و سه اتاق برای محافظان و یک جنراتور خانه میباشد.
پرداخت این هزینه برای مردمی که با ماهها کار طاقتفرسا از طریق زراعت فقط میتوانند خرج بخور و نمیری داشته باشند، کار سادهای نبوده است. اما از نظر آقای مجاهد، مشکلات دسترسی به خدمات صحی بهویژه برای زنان منطقه به قدری بزرگ بوده که مردم مجبور به اقدام چنین کاری شده اند. «اطفالی بود که نیاز داشتند واکسین دریافت کنند و اگر مادری میخواست طفلش را در برابر امراض واکسین نماید، باید هزینهی سنگینی را تحمل مینمود؛ زیرا کرایهی موتر مرکز ولسوالی خیلی گزاف است.»
ساخت این درمانگاه در سال ۱۴۰۰ کلید خورده بود؛ اما بهخاطر کمبود بودجه، کارش به پایان نرسیده بود. در دومین سال، مردم تصمیم گرفتند که این کار را تمام کنند. «ما تصمیم گرفتیم که تعمیر این کلینیک را تکمیل نماییم؛ زیرا مردم مجبور بودند بهخاطر یک تخته گولی (تابلیت) هزینهی ۲ تا ۴ هزار افغانی را قبول نموده و به مرکز مراجعه نمایند.»
منطقهی «چهاراسپان» شامل هشت شورای انکشافی میشود که حدود ۱۵۰۰ خانواده آنجا زندگی میکنند. از این درمانگاه تازه اعمار شده، مردم مناطق بندبولو (برلان)، غیبی و دیگر ساحات اطراف چهاراسپان نیز بهرهمند میشوند.
به گفتهی منابع، این درمانگاه حالا به کمک موسسه شهدا فعال است و روزانه برای حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر خدمات صحی ارایه میکند. در این درمانگاه یک داکتر، یک پرستار و یک واکسیناتور کار میکنند.
حالا مردم فقیری که از نان فرزندان خود زده و درمانگاهی را ساخته چشم به کمک نهادهای امداد رسان دوخته تا برای این کلینیک دارو و امکانات بدهد. مجاهد به رسانهی رخشانه گفت: «مردم این منطقه بنا بر احساس نیاز شدید به تعمیر یک کلینیک، تصمیم گرفتند که در این منطقه با هزینهی شخصی خود کلینیک بسازند و به این امید بودند که موسساتی مثل شهدا یا کدام موسسه خیریه این کلینیک را بدون دارو نگذارند.»
یکی از ساکنان چهاراسپان قبلا نیز خانهی شخصیاش را به درمانگاه تبدیل کرده بود که دوای آن از سوی موسسه شهدا تامین میشد.
به امید درمان درد کهنه
صدیقه ۳۱ ساله و از ساکنان چهاراسپان در گفتوگو با رسانهی رخشانه میگوید که مشکلات دسترسی به خدمات صحی را با گوشت و پوست خود حس کرده است. او بیان داشت: «قبل از ساخته شدن این کلینیک، همین مسأله واکسین کردن اطفال هم در این منطقه یک مشکل کلان بود؛ زیرا مادران برای واکسین کردن اطفال خود باید یا به مرکز ولایت و یا هم مرکز ولسوالی میرفتند که هر دو راه صعبالعبور و دوری هست.»
به قول صدیقه، مشکل بزرگتر دیگر که با ساخته شدن این کلینیک حل شده، مسأله ولادت مادران است. «زنان باردار هنگام وضع حمل اگر به زودترین فرصت به مراکز صحی همجوار انتقال داده میشدند، شش ساعت را در بر میگرفت که خیلی از آنان در میان راه جانهای شیرینشان را از دست میدادند.»
سخی سعادت ۳۱ ساله و از فعالان اجتماعی منطقهی چهاراسپان نیز به رسانهی رخشانه میگوید که این اولین پروژهی «عامالمنفعه» در این منطقه نیست که با هزینه مردم ساخته میشود. مردم این منطقه قبلا نیز یک پل عمومی بزرگ را با هزینه بیش از یک میلیون افغانی، چندین کیلومتر سرک را به صورت خامه و چهار پلچک را به صورت پخته و اساسی با هزینه شخصی خود ساخته اند.
سهم مناطق و ساحات هزارهجات در بیست سال اخیر که میلیاردها دالر از سوی کشورهای خارجی برای بازسازی کشور کمک شد، بسیار اندک بود. به همین اساس، اکثر مناطق دوردست و صعبالعبور مناطق مرکزی هم اکنون به سرک، درمانگاه، مکتب و برق دسترسی اندکی نیز ندارند.
نظمیه ۳۴ ساله و مادری که خودش بارها به سبب فقر و تنگدستی نتوانسته کودکان مریضاش را به مراکز صحی همجوار چهاراسپان برساند نیز در گفتوگو با رسانهی رخشانه گفت: «وقتی اولادای ما مریض میشد حیران میماندیم که چطوری اونا ره به کلینیک ببریم. باید یک موتر ره دربست کرایه میکدیم و مریض خوده به مرکز ولسوالی میبردیم که تنها کرایه موتر سه یا چهار هزار افغانی میشد.»
به گفته نظمیه تا زمانیکه اینکلینیک فعال نشده بود خیلی از مادران حتا نمیتوانستند واکسین فرزندانشان را تکمیل کنند و هم اکنون هیچ کودکی در این منطقه نتوانسته واکسینهای دوران کودکی خود را تکمیل نماید. زنانی مثل نظمیه امیدوار هستند که این اقدام تازه مردم، درد کهنه آنها را درمان کند.
گلثوم ۳۸ ساله مادر سه کودک قد و نیمقد است. او به رسانهی رخشانه گفته که نتوانسته واکسینهای دو طفل بزرگترش را تکمیل نماید. «یک بچه مه ۱۲ ساله است که هیچ واکسین نشده، دخترم هم هفت ساله است و تنها یک بار واکسین شده است.» گلثوم امیدوار است با وجود درمانگاه در محل زندگیشان واکسین کودک سومش را که نه ماهه شده تکمیل کند. «گرچند یک دور واکسین بچه مه که ۹ ماهه است خطا خورده (از واکسین بازمانده) ولی دیگه واکسینهایش را تصمیم دارم کامل شوه. چون کلینیک نزدیک ما است و به آسانی میتانیم اشتوکای خوده واکسین کنیم.»
گلثوم تجربهی سختی از هنگام ولادت سومین طفلش را نیز با رسانهی رخشانه در میان میگذارد. «دو طفل اولی مه وقتی که به دنیا آمدند، نتانستم به کلنیک بروم. دَ خانه ولادت کدم؛ اما وقتی سومین طفلم به دنیا میآمد یک موتر ره ۴ و نیم هزار افغانی دربست به کرایه گرفتیم و بعد از سه ساعت ده شفاخانه زهرا بیات ده نیلی رسیدیم.» گلثوم یادآور میشود که این سه ساعت به حدی برایش سخت تمام شده که هر وقت به یاد آن روز میافتد، جانش را لرزه میگیرد.
در همین حال، راحله ۲۷ ساله که مادر دو کودک است نیز میگوید که بنا بر دوری راه و هزینهی گزاف رفتن به مراکز همجوار، هر دو کودکش نتوانسته واکسینهای خود را تکمیل کنند. به گفتهی راحله، دلیل اصلیاش هم این بوده که او در نزدیکی محل زندگیاش به درمانگاهی دسترسی نداشته است. «یک اشتوک مه ۳ و نیم ساله است که فقط هنگام تولد خود واکسین شده و اشتوک دیگه مه هم یک و نیم ساله است که فقط یک بار واکسین شده ولی بار دوم با تأخیر واکسین شده است.»
راحله به خاطر این مشکل بارها شاهد بوده که نزدیکانش هنگام ولایت تا دم مرگ هم رفته است. «یک خاله مه بهخاطر دوری کلینیک در خانه ولادت کرد. چون قابله نبود بعد از ولادت خونریزی پیدا کرد و خیلی ضعیف شده بود. از دم مرگ پس آمد. این تنها موردی نیست، مه خودم چندین مورد از ای رقم ولادتها را شاهد بودم.»