زیبا بلخی
«فامیلم میماند. پدر و مادر هیچ ممانعت با رفتن ما در مکتب ندارد؛ اما در قریهی ما هیچ مکتب دخترانه نیست. زیاد دوست دارم درس بخوانم و مکتب بروم. در قریهی ما تمام دختران کور{بیسواد}هستند.»
گفتههای دختری به نام صوفیه است که ۱۲سال سن دارد و بزرگترین آرزویش این است که روزی بتواند بخواند و بنویسد. صوفیه ساکن روستای«سالتق خورد ترکمنیه» در ولسوالی خواجه دوکوه ولایت جوزجان است. به گفتهی منابع محلی، در این منطقه از گذشته تا امروز هیچ مکتب دخترانهای وجود نداشته و هیچ دختری هم در آنجا پا به مکتب نگذاشته است.
«سالتق خودر ترکمنیه»، یکی از روستاهای دورافتادهی ولسوالی خواجه دوکوه ولایت جوزجان است. براساس معلومات منابع محلی، در این روستا حدود ۴۰۰ خانواده زندگی میکنند.
صوفیه هنگامی که اسم مکتب را میشنود، سرش را پایین میاندازد. در حالیکه چشماش به زمین دوخته شده و با انگشتاناش بازی میکند، میگوید: «مکتب دخترانه نداریم. نمیتوانم چیزی را بخوانم و بنویسم. حتا نام خود را نمیفهمم که چی قسم نوشته میشود.»
صوفیه در حالیکه به سختی میتواند به زبان فارسی صحبت کند، گفته است: «میخواهم که در قریهی ما مکتب دخترانه باشد و من هم به مکتب بروم تا باسواد شوم. زیاد درس خواندن و مکتب رفتن را دوست دارم.»
بزرگان قومی و محلی در منطقهی«سالتق خورد ترکمنیه» نیز گفتهاند که چه در حکومت قبلی افغانستان و چه حالا که گروه طالبان حاکم است، هیچ اقدامی برای ساخت مکتب دخترانه در این روستا نشده است.
تلاشهای آنها در زمان حکومت پشین نیز در این مورد نادیده گرفته شده است.
یک منبع از ساکنان این روستا به شرط محفوظ ماندن هویتاش، گفته است: «دلیل این که دخترها به مکتب نمیروند، این است که ما مردم اصلا مکتب دخترانه نداریم و نداشتیم. اینکه چرا در این قریه مکتب دخترانه نمیسازند را نمیفهمم. اگر نه ما هم جزیی از همین کشور هستیم. دختران قریهی ما هم دختران همین وطن هستند.»
این منبع میگوید، حتا با شماری از بزرگان قومی در دوران جمهوریت برای رفع این معضل، با مسوولان در مرکز کشور نیز صحبت کردند؛ اما هرگز صدای آنها در آن زمان شنیده نشد.
او همچنان افزود: «زیاد اقدام کردیم. چندین بار برای موسسات غیر دولتی پیشنهاد کردیم که حداقل یک تعمیر مکتب ابتدایی برای ما جور کنند تا دخترهای ما درس خوانده و تعلیم ببینند؛ اما هیچکدام اقدامی نکردند. تا حال منتظر هستیم که بیایند و برای ما مکتب جور کنند. مردم قریهی ما خیلی دوست دارند که دخترهای شان درس بخوانند. خودم چهار دختر دارم که هیچ کدام شان مکتب نخواندهاند. من بسیار رنج میبرم.»
رسانهی رخشانه آماری پیدا نکرده است که نشان دهد به چه تعداد دختر از گذشته تا امروز در این منطقه، از مکتب محروم ماندهاند؛ اما غوثالدین(مستعار) ۶۷ساله، یکی از بزرگان محلی در این منطقه گفته است که به دلیل نبود مکتب دخترانه، دختران چند نسل آنان در روستا از آموزش محروم بوده و بیسواد باقی ماندهاند.
غوثالدین نیز تایید کرده که آنان در دوران جمهوریت بارها به ریاست معارف جوزجان رفته بودند؛ اما نتیجهای نگرفتند.
او میگوید: «باور بهخدا بکنید که بسیار با رییس شورا و دیگر بزرگان قوم بهخاطر این مشکل به ریاست معارف جوزجان رفتیم. حتا نمایندههای قریه ما تا کابل رفتند و مشکل ما را مطرح کردند و خواستیم تا در قریهی ما هم مکتب دخترانه بسازند؛ اما گوش شنوا نبود و مکتب نساختند. در حکومتهای قبلی که نشد، این حکومت امارت که مخالف تحصیل دختران است، بیازو برای دختران مکتب جور نمیکنند.»
غوثالدین که خود سه دختر دارد، میگوید که هیچ یک آنان تا حال موفق نشدند به مکتب بروند. به گفتهی غوثالدین، هیچگونه محدودیت فرهنگی در برابر دختران از سوی مردم روستای«سالتق خورد ترکمنیه» وجود ندارد.
او افزوده: «خودم سواد ندارم، دخترم سواد ندارد. از هر کسی که پیامم برای شان میرسد، خواهش میکنم که لطفا یک مکتب دخترانه در همینجا بسازید. ما مردم خو کور{بیسواد} هستیم. نسل آیندهی ما بیسواد نمانند.»
ساکنان این منطقه خود را متعلق به قوم ترکمن میدانند، به همین خاطر، پیشهی اصلی آنها قالینبافی است.
عایشه ۱۶ساله یکی از ساکنان روستای«سالتق خورد ترکمنیه» ولسوالی خواجه دوکوه در ولایت جوزجان است. او که تا هنوز به مکتب نرفته، گفته است، در روستای آنان دختران همین که خود را میشناسند، به دلیل نبود مکتب، به قالینبافی روی میآورند: «خانهی قومهای ما داخل شهر جوزجان است. وقتی به خانهی آنها میروم و دختران شان را میبینم که تحصیل کرده و درسخوانده هستند، بسیار آرزو میکنم که کاش من هم میتوانستم درس بخوانم.»
عایشه میگوید: «اگر بیایید از دختران قریهی ما در مورد آرزوهای شان بپرسید، بسیار آرزوهای کوچک دارند. آنهم اینکه فقط بتوانند حداقل تا صنف سوم درس بخوانند تا با خواندن و نوشتن آشنا شوند. اگر روزی مکتب در قریهی ما ساخته شود، دوست دارم معلم شوم تا به دختران دیگر درس بدهم و هیچ دختری بیسواد در قریهی ما باقی نماند.»
مشخص نیست که اکنون در سایهی طالبان، روزی این آرزوی عایشه برآورده میشود یا خیر. طالبان در اولین اقدام پس از برگشتن دوباره به قدرت، مکتبهای دخترانهی بالاتر از صنف ششم را بستند. اکنون دختران فقط میتوانند تا صنف ششم به مکتب بروند که همینقدر هم برای دختران منطقهی«سالتق خورد ترکمنیه» یک آرزو است.
ناصر(مستعار)، یکی دیگر از بزرگان قومی در این روستا که دخترانش بدون آموزش و تحصیل بزرگ شدهاند، گفته است: «وقتی کسی از طرف یک موسسه میآید و در مورد تعلیم و تربیه طبقهی اناث پرسان میکند، بسیار میشرمم که برای شان میگویم یک نفر از طبقهی اناث در قریهی ما نیست که سواد داشته باشد.»
ناصر میگوید، در سال ۲۰۲۳ میلادی از سوی موسسهی صحی و انکشافی جوانان یک صنف محلی برای دختران در روستای آنان ایجاد شده بود؛ اما آن صنف نیز بعد از ختم پروژه متوقف شد: «همه به شوق و ذوق دختران شان را به آن صنف میفرستادند تا حداقل خط نوشتن و خواندن را یاد بگیرند. با وجودیکه صنف ظرفیت بالاتر از ۳۰ دختر را نداشت؛ اما فامیلها میگفتند، خیر است مشکل نیست، امکانات برای ما ندهند، قلم و کتابچه ندهند، فقط برای دختران ما درس بدهند. همینقدر کافی است.»
به گفتهی ناصر، در این برنامه، یک دختر آموزگار از شهر میآمد و برای دختران درس میداد. این کار فقط هفت ماه دوام کرد: «هنوز همان دخترهایی که در کورس درس میخواندند، وقتی مره د کوچه ببینند، از من سوال میکنند که مکتب ما چی شد، استاد ما کی میآید؟ اما هیچ چیزی برای گفتن ندارم. خیلی از این حالت میشرمم.»
به نظر میرسد که اکنون امیدی برای برآورده شدن خواست پدران و آرزوی دختران این روستا وجود ندارد. در حکومت گذشته که از نظر تاریخی دورهی طلایی برای آموزش و دسترسی زنان به مکتب و دانشگاه بود، آنها صاحب مکتب دخترانه نشدند. حالا که طالبان مخالف سرسخت آموزش دختران و زنان هستند، بعید است که این آرزو محقق شود.
ناصر گفته است: «پیش از این دورهی جمهوریت بود. او وقت هم هر قدر کوشش کردم که یک مکتب ابتدایی دخترانه برای ما ایجاد شود؛ اما نشد. متاسفانه حالی دولت امارت اسلامی آمد. ما خود را بیخی یک طرف کردیم. طالبان زیاد چیزها را در اینجا اجازه نمیدهند. باز دیگر کوشش نکردیم، خوده گوشه کردیم. حدود دو و نیم سال شده که امارت آمده، بعد از این چشم امید ما فقط به طرف موسسات است و بس.»