آزاده تران
نزدیک غروب آفتاب است و گروهی از دختران به صورت دایرهای و نزدیک به هم در صحن یک مکتب خصوصی روی چوکی نشسته و سرگرم بحث هستند. نام گروهشان را «لبخند سپید» گذاشته و نام کارشان «کتابخانه انسانی» است. هفتهی یک بار برای نیم ساعت دورهم مینشینند و به قصههای امید و ناامیدی همدیگر گوش میدهند.
این گروه در حال حاضر پنج عضو دارد و همهی دختران بین ۱۶ تا ۱۸ ساله هستند که همه محروم از مکتب هستند. سرگروه فاطمه ۱۶ ساله است. دختری که صنف هفتم مکتب بود که طالبان دروازههای مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم را بستند.
وقتی از فاطمه احمدی در مورد هدف کارشان پرسیدم، با لبخند پاسخ داد که کارشان نوعی مقاومت علیه محدودیتهای طالبان است: «ازطالبان از این بیشتر توقع نمیرود. باید تمام دختران متحد شوند و برای حق انسانیشان بجنگند.»
اشارهشان به این است که دختران نباید امیدشان را از دست دهند. اگرچه طالبان دوام کنند.
طرح کتابخانه انسانی اولین بار در سال ۲۰۰۰میلادی از سوی یک نهاد غیرانتفاعی دنمارکی بنام «خشونت را تمام کنید» روی کار آمد. این طرح به بیش از ۵۰ کشور جهان هم رسید. در آمریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی در کتابخانهی عمومی سانتامونیکا این طرح اجرا شد.
افراد در طرح کتابخانهی انسانی بدون در نظر گرفتن جنسیت و سطح سواد، پذیرفته میشود. شاه بیت طرح کتابخانهی انسانی این جمله است؛ «هیچ کتابی را از روی جلدش و هیچ آدمی را از روی ظاهرش قضاوت نکنید.» ایدهای که میگوید: در این کتابخانه به جای این که کتابهای مختلف را ورق بزنید، به مدت ۲۰ دقیقه پای حرفهای یک غریبه نشسته و به داستان زندگی او گوش میکنید. درست مثل موقعی که کتاب میخوانید، یک تجربه و قصهی یکتا را میشنوید.
کتابخانه انسانی برای اولین بار در افغانستان توسط گروه «لبخند سپید» در کابل در ۳۰ ماه اپریل سال ۲۰۲۴ میلادی به فعالیت آغازکرده است.
فاطمه میگوید، این گروه توسط پنج دختر مدیریت میشود، اما اشتراک همه در آن آزاد است. از جمله مردان هم میتوانند عضو برنامه باشند. به قول فاطمه از شروع این برنامه یک ماه گذشته و استقبال از آن خیلی خوب بوده است: «کاری که قرار بود انجام بدهیم متفاوت و برای خیلیها غیر قابلباور بود، حتی از طرف مدیریت مکتب، آغاز این کار غیرقابل قبول بود.»
این گروه هنوز چهار برنامه برگزار کرده که تاکنون چهار نفر قصههای تلخ و شیرین زندگی خود را برای سایرین روایت کردهاند.
روزی که به دیدار گروه «لبخند سپید» رفتم، یکی از حلقهها پای قصهی «قله و دره» نشسته بودند. روایت زندگی یک جوان ۲۹ ساله که ملازم و صفاکار یک مکتب خصوصی در کابل است.
مصطفی( مستعار) سیر تا پیاز زندگیاش را برای دیگران قصه میکند. از روزی که به دلیل بینظمی از مکتب معرفت اخراج شد و هیچ مکتب دیگری او را نپذیرفت تا مسیرهای دشوار مهاجرت به کشور امارات، راهی که به سرانجام نرسید.
مصطفی در بخشی از سخنان خود میگوید: «زندگی مانند قله و دره است که گاهی با چالشهایش آدمی را به دره میکشاند و گاهی هم با تلاش خود شخص می تواند به اوج موفقیت یعنی به قله برسد. من که نتوانستم در نوجوانیام از فرصتهای مکتب استفاده نمایم حالا در دره و در نقطهی افت زندگی قرار دارم؛ ولی من هنوز فرصت دارم و میخواهم درس بخوانم و به آن آرزویی که دارم، برسم.»
مصطفی به مخاطبانش که همه دختر هستند میگوید: «محدودیتهای طالبانی شما را به دره زندگی قرار داده، ولی تلاش کنید از این دره خود را نجات دهید و به اهدافی که دارید خود را برسانید. امروز طالبان مثل هزار و چهارصد سال قبل، دوران قبل از اسلام، دختران را میخواهند زنده به گور کنند و با محروم کردن دختران از مکتب و دانشگاه یعنی تابع نگهداشتن زنان! باید تمام دختران برای خود فرصت خلق کنند و علیه محدودیتهای طالبان ایستادگی نمایند.»
مصطفی در مورد طرح برنامه کتابخانه انسانی گروه « لبخندسپید» میگوید، با شرکت در این برنامه حس خوبی گرفته است: «من با هر بار گفتن قصهی زندگیم احساس سبکی و شروع دوباره می کنم؛ چون از طرف همه شنوندگان در برنامه تشویق و مورد حمایت قرار گرفتم.»
به قول گروه دختران «لبخند سپید»، بعد از بسته شدن مکاتب دخترانه توسط طالبان، بیشتر دختران نگاه منفی به آینده پیدا کردهاند، نیاز است که برنامههای انگیزشی وجود داشته باشد.
مثل فاطمه احمدی که تا چند روز نمی توانست حاکمیت دوباره طالبان را باور کند. بهگفتهی خودش: «آمدن طالبان برایم غیرقابل قبول و مثل کابوس می ماند ولی مطمئنم این کابوس همیشگی نمی ماند و ما دختران نباید تسلیم این محدودیتها شوییم و باید در جستجوی راه بیرونرفت باشیم.»
فهیمه ۱۷ساله یکی از اعضای رهبری گروه لبخندسپید است. او دانشآموز صنف نهم مکتب بود که از رفتن به مکتب محروم شد.
فهیمه حدود دو سال بعد، به جای نشستن در خانه عضو فعال گروه «لبخند سپید» است و علیه ناامیدی میجنگد. به قول خودش، با گوش دادن به گریه و لبخند دیگران به زندگی آنها سیاحت میکند.