سازمان ملل متحد میزبان سومین نشست دوحه است. این نشست قرار است فردا (یکشنبه، ۱۰ سرطان) ۳۰ ماه جون برگزار شود. چگونگی تعامل با طالبان محور اصلی این نشست مهم است. طالبان هم پذیرفتهاند که در نشست شرکت کنند؛ اما جای نمایندگان زنان و جامعهی مدنی در این نشست سرنوشتساز خالی است. برگزاری این نشست به ترتیبی که سازمان ملل در نظر گرفته، انتقادهای زیادی را برانگیخته است. بسیاری این کار را یک قدم برای رسمیت شناختن طالبان تلقی کرده و از سوی دیگر، غیبت زنان در این نشست به معنای چشمپوشی آشکار سازمان از حقوق زنان، تفسیر و معنا شده است. حتا مسالهی زنان جزء آجندای این نشست هم نیست. سازمان ملل به دلیل اعتراضهای چند روزه زنان، یک روز را در حاشیه این نشست اضافه کرده و از شماری از زنان هم دعوت کرده است. از قول منابع در این نشست هفت زن و پنج مرد به نمایندگی از زنان و جامعه مدنی افغانستان دعوت شدهاند که زبیده اکبر یکی از این افراد است، اما او نپذیرفته که در آن شرکت کند.
رسانهی رخشانه گفتوگویی با زبیده اکبر انجام داده و این مساله را بررسی کرده که چرا سازمان ملل چنین کاری کرده و پیامد آن برای زنان افغانستان چه خواهد بود؟
رخشانه: برگزاری نشست سوم دوحه، به ترتیبی که سازمان ملل متحد اعلام کرده تقریبا بیپیشینه است. در چنین نشست مهمی از طالبان دعوت شده و جای نمایندگان زنان که زندگی خود را تحت حاکمیت طالبان از دست دادهاند، خالی است. حتا حقوق زنان یکی از آجنداهای این نشست هم نیست. آیا این به معنای چشمپوشی آشکار سازمان ملل از حقوق زنان نیست؟
اکبر: من فکر میکنم که سازمان ملل حتا در جریان پروسه صلح نشان داده بود که مسالهی زنان برایشان یک اولویت نیست. سازمان ملل به دنبال معامله سیاسی خود با طالبان هست، به خاطر این که مبارزات زنان و حقخواهیشان پیش از پروسه صلح شروع شد و پس از آن هم ادامه داشته است.
خواستههای زنان بسیار مشخص بوده است. زنان که میخواستند جزء پروسه باشند و زنانی که میخواستند تحریم کنند، هرکدام از طریق کمپاین و برنامههای مختلف کوشش کردند صدا و خواستههای خود را به گوش سازمان ملل و سایر جوانب گفتوگوها برسانند، اما نادیده گرفته شدند. به همین خاطر، من فکر میکنم این تازگی ندارد که مسایل زنان برای سازمان ملل مهم نبوده. از وقتها هم نبوده و حالا هم نیست. چیزی که حالا تغییر کرده این است که وقتی افغانستان تسلیم داده شد و طالبان بیش از ۱۰۰ فرمان که مستقیما حقوق زنان را مورد حمله قرار داده صادر کردند، ما فکر میکردیم شاید سازمان ملل به همان ارزشهای خودشان که ادعا دارند، باور داشته باشند و روی طالبان فشار بیاورند، اما همین را هم دیگر زنان افغانستان نمیبیینند و ناراحتی بیشتر از سازمان ملل همین است.
رخشانه: از شروع روی کار آمدن طالبان، چشم زنان افغانستان به سازمان ملل بود که طالبان را به نحوی وادار به رعایت حقوق زنان کند. چرا واقعا این معادله برعکس شد؟
اکبر: کوتاه میخواهم بگویم که وقتی فرمانهای طالبان صادر میشد و تمامی حقوق زنان را از آنها میگرفت، دستکم من فکر میکردم که سازمان ملل همین مساله را جدی بگیرد. مخصوصا مساله آموزش زنان را. افغانستان تنها کشوری است که زنان حق تحصیل و آموزش رسمی ندارند. در هیچ جای دنیا نمونه ندارد. فکر میکردیم شاید سازمان ملل روی طالبان فشار بیاورد و این وضعیت را تغییر بدهد، اما روز به روز برای ما بیشتر ثابت شده که اولویت سازمان ملل و جامعهی بینالمللی فرق میکند و موضوع زنان برایشان آجندای اول که هیچ، بلکه آجندای دوم، سوم، چهارم و حتا پنجم هم نیست.
رخشانه: به نظر شما مساله پشتپرده این بازی چیست، آیا واقعا مساله بر میگردد به سردرگمی سازمان ملل یا واقعا مسالهی جدیتری وجود دارد؟
اکبر: برای سازمان ملل در حال حاضر معامله سیاسیشان با طالبان مهم است. دنیا فکر میکند که هیچ گزینهای جز طالبان در افغانستان وجود ندارد و آنها حوصله یک مداخله نظامی دیگر در افغانستان را ندارند. چون فکر میکنند نظام طالبان بدیل ندارد، به هرقیمتی که شده باید با آنها کار شود. کدام بازی پشت پرده وجود ندارد و این را خودشان هم بارها گفتهاند که دست ما از پشت بسته است و هیچ بدیل دیگری نمیبینیم. آنها امیدوار هستند که به گفتوگوهایی که دارند، نتیجه بدهد، اما مردم افغانستان میفهمند که گفتوگو با طالبان هیچ گاهی نتیجه نمیدهد.
طالبان در زمان مذاکرات صلح هم در دوحه مذاکره میکردند و در کابل خبرنگاران و فعالان مدنی را میکشتند. بنابراین، با ادامه همین وضعیت هیچ امیدی به سازمان ملل وجود ندارد.
رخشانه: عقبنشیینی و کوتاه آمدن در برابر طالبان ممکن پیامدهای چند وجهی داشته باشد، مشخصا در حوزه حقوق زنان این پیامد چه خواهد بود؟
اکبر: عقبنشینی در برابر طالبان از چند نظر بسیار خطرناک است. یکی این که ادعای که سازمان ملل دارد. مثلا اشتراک معنادار زنان در پروسه صلح و روندهای سیاسی و اجتماعی اینها ارزشهای سازمان ملل است. وقتی سازمان ملل در برابر این ارزشها کوتاه میآیند دنیا و زنان باید به تعهد سازمان ملل شک داشته باشند. این نشان میدهد که ارزشهای حقوقبشری واقعا جهانی نیست. شاید سازمان ملل فکر میکند که این درست است که در افغانستان حقوق زنان پایمال میشود. اگر همین مساله در یک کشور دیگر میبود، قطعا برخورد اینگونه نمیبود. جدیترین پیامدش قوت گرفتن همین دیدگاه است. پیامد دیگرش این است که طالبان جرات میگیرند و میبینند که دنیا در کنار زنان ایستاد نیست و به حقوق زنان اهمیتی نمیدهد. برای همین طالبان ممکن است حملات خود بر حقوق زنان را شدت بیشتر ببخشند.
رخشانه: چند روز است که زنان افغانستان در اشکال مختلف در برابر این سردرگمی سازمان ملل اعتراض کردهاند، چقدر خوشبین هستید که این صداها شنیده خواهد شد؟
اکبر: سازمان ملل صدای زنان افغانستان را میشنود، این که به آن عمل میکند یا نه مساله دیگری است. مثلا همین فشارهای زنان بود که سازمان ملل یک روز دیگر را به کنفرانس دوحه اضافه کرد. بعد از نشست اصلی در یک نشست حاشیهای که زنان و جامعه مدنی در آن اشتراک کنند. سازمان همیشه در برابر فشارها فضاهایی را ایجاد کرده که نشان دهد که گویا صدای زنان را میشنود. اما میفهمیم که تعهدشان در برابر زنان صادقانه نیست. برای همین چنین تصمیمهای نمایشی را میگیرند.
رخشانه: با استفاده از این فرصت، اگر فرض را به این بگذاریم که جهان در حال عادیسازی روابط خود با طالبان هستند. در این صورت، زنان افغانستان یک اهرم فشار اساسی را از دست خواهند داد. چه راهی برای دوام مبارزه زنان میماند؟
اکبر: جهان یقینا در حال عادیسازی روابط خود با طالبان هستند. سازمان ملل با طالبان داخل معامله میشود، فقط همین را نمیگوید که ما طالبان را به رسمیت شناختیم. در حالی که متاسفانه طالبان بسیار خصوصیت یک دولت به رسمیت شناخته شده را دارد. از این نظر، دنیا به مسیر به رسمیت شناسی طالبان روان است؛ اما این به این معنا نیست که مبارزه ادامه پیدا نکند. ما نمونههای حکومتهای سرکوبگر را در منطقه داریم، هرچند نه به شدتی که طالبان سرکوبگر هستند. دنیا با همین کشورها معامله میکند، ممکن است همین اتفاق در افغانستان هم بیافتد. در این صورت بیشتر مهم است که ما به دنیا یادآوری کنیم که زنان را فراموش نکند، اقلیتها را فراموش نکند و اقوام به حاشیه رانده شده را فراموش نکند. ممکن است خواستهها نتیجه بدهد یا ندهد، منتها همین صدا همیشه باید وجود داشته باشد. به یاد داشته باشیم که همیشه چنین صداهایی در برابر سرکوب طالبان چه در بیرون و چه در داخل وجود خواهد داشت. در دراز مدت نباید توقع ما از دنیا این باشد که وضعیت را به نفع ما تغییر دهد. باید تمرکز در داخل باشد که چطور صداهای اعتراض و مقاومت را تقویت کنیم و مبارزات مدنی وسعت پیدا کند. هرچند چنین کاری در این شرایط بسیار دشوار است، اما تغییر واقعا باید از داخل شروع شود؛ به این دلیل که به بدترین وجه تجربه کردیم که دنیا به زنان اهمیت نمیدهد.
رخشانه: از شماری از زنان در نشست سوم دوحه دعوت شده تا در حاشیه این نشست حضور داشته باشند. ظاهرا از شما هم دعوت شده بود، اما نرفتید. چرا؟
اکبر: دلیل این که من در این نشست نرفتم این بود که بعد از فشارهای زیاد از سوی زنان و جامعهی مدنی سازمان ملل یک روز را در حاشیه نشست اصلی اضافه کرده و میخواهد بگوید که زنان و جامعه مدنی را میبیند. در حالی که مسایل مربوط به زنان و حقوقبشر مسالهی حاشیهای نیست.
کشاندن این مساله در حاشیه توهینآمیز است و سازمان ملل میخواهد در عمل نشان دهد که چنین مسایلی برای شان اهمیت ندارد و من به این مساله اعتراض دارم. من به عنوان یک زن میخواهم در متن جلسه باشم و در شکل دادن محتوای آن نقش داشته باشم. سازمان ملل میخواهد ما را به چنین کارهایی قانع سازد. به نظر من سازمان ملل یک مسوولیت بزرگتر دارد و باید در عمل به زنان نشان دهد که مسایل زنان برایشان مهم است. بنابراین، با اعتراض نشان دهیم و اجازه ندهیم که سازمان ملل هم زنان را مثل طالبان به حاشیه بکشاند.