زیبا بلخی
بررسیها نشان میدهد که طالبان در بلخ حضور زنان نویسنده و شاعر را در رونمایی از آثارشان و شرکت در نشستهای ادبی ممنوع کردهاند. منابع فرهنگی در بلخ با تایید این محدودیتها گفتهاند، قلم زنان نویسنده و شاعر در بلخ زیر خودسانسوری و محدودیتهای طالبان با مشکلات فراوانی مواجه شده است.
شماری از فرهنگیان که در این گزارش با نام مستعار صحبت کردهاند، پرده از مشکلاتی برمیدارند که نشاندهندهی این است که محدودیتهای طالبان حرکت نوپای زنان نویسنده و شاعر در بلخ را زمینگیر کرده است.
اجمل محمدی از چهرههای شناختهشدهی فرهنگی در بلخ روز ۲۶ میزان امسال مهمان رونمایی یک مجموعه شعر از یک شاعر زن بود؛ اما شاعر در مراسم رونمایی غایب بود. این اثر با نام «سروهای پژمرده» مجموعهی شعر هجران یوسفی بود که به گفتهی آقای محمدی در نشست ادبی هفتهگی مشترک انجمن نویسندگان بلخ و انجمن ادبی خانه مولانا رونمایی شد.
او گفته است، اداره امر به معروف طالبان به صورت شفاهی دستور داده است که زنان حق شرکت در نشستهای ادبی را ندارند و افرادی از این گروه بر نشستهای ادبی در بلخ نظارت میکنند: «در روز رونمایی اثر بانو هجران یوسفی من بودم. برایشان تماس گرفتند که خودت نمیتوانی در نشست رونمایی حضور داشته باشی، ولی میتوانی که اعضای فامیلت که از طبقه ذکور باشند را بفرستی و برادرشان آمده بودند در رونمایی. من میتوانم حس کنم که در آن روز این که خانم یوسفی حضور نداشتند چقدر سرشان تاثیرگذاشته و سخت گذشته.»
او گفته است که این کار به معنای ممنوعیت غیر مستقیم زنان از فعالیتهای فرهنگی است و در نهایت نتایج مصیبتباری در حوزه ادبیات و شعر زنان در بلخ به بار خواهد آورد.
چهرهی بلخ در تاریخ گره محکمی با دنیای ادبیات دارد. در حال حاضر نیز بلخ از معدود شهرهای افغانستان است که نسل جدید شاعران و نویسندههای نامدار در آن سر بلند کردهاند که شامل زنان هم میشود. در نزدیک به دو دههی گذشته، انجمنهای ادبی زیادی به کار آغاز کرده که هر کدام دهها عضو دارند.
اما برگشت طالبان اوضاع را دستکم برای زنان دگرگون کرده است. در تصاویری که از نشستهای ادبی در بلخ در رسانههای اجتماعی گذاشته میشوند، جای زنان کاملا خالی است.
روزی که به دیدار شیما صادق شاعر ۲۸سالهی بلخی به خانهاش رفتم، در گوشهی اتاقاش نشسته و با کامپیوترش سرگرم نوشتن بود. او گفته است از نوجوانی عاشق شعر گفتن بود، اما چهار سال است که این کار را به صورت جدی دنبال میکند.
درد و رنج زنان در شعرهای شیما بیشتر بهچشم میخورد. بویژه پس از این که زندگی زنان زیر محدودیتهای طالبان آسیبهای جدی دیده است. این چند بیت روی صفحه کامپیوتر شیما دیده میشد که تازه سروده بود: «دخترم من، دخت مظلوم زیر ظلم طالبان- نان من، تحصیل من، آزادیام در بندشان- بالهایم را شکستند و بیانداختند در قفس- جیغ کشیدند و بیگفتند پرواز منع است بر زنان»
او که حالا بیشتر از ۵۰ سروده در قالب غزل، دوبیتی و شعرهای بلند نوشته به رسانهی رخشانه گفته است، عاشق شعر است و در این روزهای عسرت، این شعر است که به او آرامش میدهد.
شیما گفته است: «تمام شعرهای خود را یکجا کردم و به شکل کتاب درآوردم؛ اما هنوز چاپ نکردم و تصمیماش را هم در شرایط فعلی بنابر دلایل مختلف ندارم. ما را در نشستهای ادبی اجازه شرکت نمیدهند. وقتی کتابام نقد نشود، مشکلات خودم را ندانم که چی مشکلات دارد و باید اصلاح بکنم چی فایده. دیگر اینکه کتاب چاپ شود در رونماییاش خودم را اجازه نمیدهند. من آرزویم است که کتابم چاپ شود و در آن روز بزرگ خودم حضور داشته باشم.»
هرچند شیما هر از گاهی شعرهای خود را به دوستان و شاعران پیشکسوت برای نقد و بررسی میفرستد، اما او معتقد است این کار به خوبی نقد حضوری از طریق نشستهای ادبی کارساز نیست.
رخ دیگر ماجرا ترس از محتوای شعرها است. به نظر میرسد فضا به صورت آشکاری به طرف خودسانسوری میرود. این را میتوان از این صحبتهای شیما برداشت کرد: «وقتی شعرهای خود را به استادانم فرستادم تا نظر بدهند، برایم گفتند که شعرهایت بسیاریشان انتقادی است و اگر در شرایط فعلی این شعرها را چاپ کنی هم خودت ترور میشوی و هم به خانوادهات خطر ایجاد میکنی. یکی از روزها یک شعر خود را در صفحه فیسبوک خود شییر کرده بودم، چند دقیقه بعد استادم مسج کرد که زود شعر را پاک بکو از صفحهات که اگر از حکومتیها کسی ببیند، برایت بسیار خطرساز میشود و حتا زندانیات میکنند.»
برای شیما که یک شاعر جوان و نوپا است به گفتهی خودش هیچچیزی غمانگیزتر از این نیست که مجبور است خودسانسوری کند.
بیشتر شاعران پسین در بلخ، کارشان را مدیون انجمن ها و حلقههای ادبی میدانند که تا پیش از طالبان پر رونق بود و کارشان شب شعر، محفل نقد و بررسی شعر و داستان بود.
آرزو ندیم، داستاننویس ۲۵سالهی بلخی که عضویت چندین انجمن نویسندگی را داشت، دیگر چنین فرصتی در اختیار ندارد. آرزو میگوید، در گذشته میتوانست هفتهای یک روز داستانهایی را در ترازوی نقد بگذارد: «در زیر سایه طالبان ما در قسمت انتخاب سوژه و نوشتن آزاد نیستیم. من گاهی اوقات بعضی داستانهای کوتاه که بیشتر وضعیت خودم را یا دختران و بانوان سرزمینم را در زیر سایه امارت اسلامی نشان میدهد مینویسم ولی در کمپیوترم در میان فولدرها پنهان نگهداری میکنم، چون ترس دارم تا مبادا کمپیوترم به دست کسی بیافتد و من یا خانوادهام در خطر قرار بگیریم…گذشته خیلی خوب بود؛ هفتهای یکبار نشستهای ادبی دایر میشود در انجمنها و در آنجا بیشتر نویسندههای جوان میرفتند نوشتهها و شعرهای خود را میخواندند و توسط استادها نقد میشد.»
او گفته است که مشکل دیگر این است که ناشرهای داخلی دیگر قادر نیستند کتابهایی با محتواهای انتقادی را نشر کنند. آرزو گفته، شاهد بوده است که یک مرکز نشراتی در بلخ از چاپ کتاب دوستاش که محتوای انتقادی داشته، عذر خواسته است.
آرزو کتاب داستانیاش را آماده چاپ کرده است، اما میگوید، در حال حاضر تصمیم چاپ ندارد تا وضعیت بهتر شود.
طالبان رویکرد سختی در مورد کتاب در افغانستان روی دست گرفتهاند. این گروه تاکنون در افغانستان هزاران جلد کتاب با موضوعات مختلف را جمعآوری کرده است.
علی محمدی، نویسندهای که در دههی سوم عمرش به سر میبرد و از نویسندههای فعال در بلخ است، به رسانهی رخشانه گفته است، پیش از روی کارآمدن حکومت طالبان زنان حضور پر رنگی در بخش ادب و شعر داشتند: «ما نویسندهها و شاعران توانایی داشتیم که حتا می توانستند در مدت بسیار کم کتابهایشان را چاپ و رونمایی کنند. از زمانی که محدودیت برایشان وضع شده، اجازه اشتراک در انجمنها و رونمایی کتابشان را ندارند ما در هشت یا ۹ماه آخر شاهد یک مجموعه چاپی از بانوان در بلخ بودیم. بعد از وضع محدودیت ما آسیبهای جدی را در بخش ادبیات و فرهنگ داشتیم.»
در همینحال ژکفر حسینی، از چهرههای برجستهی فرهنگی افغانستان که کارش طراحی جلد و صفحه آرایی کتاب است گفته، با روی کارآمدن مجدد طالبان در افغانستان نویسندههای زن با چالشهای بسیاری مواجه شدهاند.
او میگوید، نویسندگان زن، موضوعات حساس مانند حقوق زنان و آزادی را از آثار خود حذف کرده و آثار ادبی اغلب به سوی موضوعات مذهبی و خنثا گرایش پیدا کردهاند: «در دوره جمهوریت، سانسور قبل از چاپ وجود نداشت و با وجود برخی محدودیتها، فضای بازتری برای فعالیتهای ادبی وجود داشت. آثار زنان با موضوعات اجتماعی و حتا موارد حساس از نظر فرهنگی و فکری منتشر میشد؛ اما با بازگشت طالبان، این وضعیت تغییر کرده. برای بیان غیرمستقیم انتقادات، زنان به استفاده از استعارهها و کنایهها روی آوردهاند. به دلیل فشارهای روانی، کیفیت آثار زنان نسبت به قبل کاهش یافته است. برخی نویسندگان برای دور زدن سانسور از روشهای غیررسمی برای انتشار استفاده میکنند.»
از نظر این چهره فرهنگی افغانستان، پس از حاکمیت گروه طالبان تعداد آثار چاپی زنان نویسنده و شاعر در افغانستان نسبت به گذشته کاهش بسیاری یافته است.
او در مورد دلایل این کاهش گفته است: «اعمال قوانین سختگیرانه توسط طالبان، فضا را برای زنان محدودتر کرده است. نویسندگان زن از پیامدهای احتمالی مانند بازداشت و تهدید جانی بیم دارند. همچنین، وضعیت نامطلوب اقتصادی ناشران را از انتشار آثار جدید بازداشته است. کمبود امکاناتی مانند کتابخانهها و مراکز فرهنگی نیز از دیگر دلایل کاهش تولید و انتشار آثار به شمار میرود. به طور کلی، وضعیت زنان نویسنده و شاعر در افغانستان تحت حاکمیت طالبان بسیار بحرانی و نگرانکننده است.»
آقای حسینی معتقد است که محدودیتها و سرکوبها بر کیفیت و محتوای آثار ادبی تأثیر منفی خواهد گذاشت: «این شرایط نشاندهنده نقض آشکار حقوق بشر و آزادیهای فردی در این کشور است. ناگفته نگذارم که حتا در موارد نادری که آثار چاپ و نشر میشوند؛ یا در چارچوبی زیرزمینی است یا در محدودهای که فقط در دسترس نخبهها است و هر لحظه امکان دارد از هم فرو بپاشد و هم نویسنده و هم ناشر [حتّا خواننده] با مشکل جدی [حتّا جانی] روبهرو شود.»