مژگان محمدی
چهار و نیم ماه پیش زندگی حافظه ۳۰ ساله، با ضربات چاقو توسط برادرش در روستای «قلعهبالا» از مربوطات ولسوالی کرخ ولایت هرات پایان یافت، اما در اطلاعیهای که به مناسبت مرگاش چاپ شد، نامی از او برده نشد و با پیشوند همشیرهی فلانی (برادرش) معرفی شد. حافظه آموزگار مکتبی در هرات بود که در پی یک مشاجره لفظی، برادرش با ضربات چاقو جان او را گرفت.
در یک نمونهی دیگر در ولسوالی انجیل در مجاورت با ولسوالی کرخ، کارمند یکی از موسسات کمکرسان پس از درخواست اسم و عکس از یک زن کهنسال، با تهدید مرگ از سوی پسر این زن مواجه شد. این کارمند زن که نمیخواهد از او نامی در گزارش برده شود میگوید، زمانیکه از یک زن درخواست نام و عکس کرده، پسر این زن با خشم به او پاسخ داده: «مگر من بیغیرتم که اجازه بدهم عکس مادرم را بگیری؟»
او ادامه میدهد، تلاش کرده توضیح دهد که نام و عکس مادرش فقط برای کار رسمی است، اما آن مرد هشدار داده: «اگر عکس و نام مادرم را جایی شنیدم یا دیدم، توته توتهتان میکنم.»
اینها نمونههایی از انکار نام زنان به عنوان ابتداییترین حق آنها و شرمپنداری از نام بردن زنان در جامعه است که به وضوح نمایان میسازد که این موضوع دوباره در حال پر رنگ شدن است.
این در حالی است که در دوران جمهوریت این تابو در حال رنگ باختن بود. دستکم زنان فعال تلاش میکردند که هویت زنان به رسمیت شناخته شود.
بهار، ۲۶ ساله و گزارشگر یکی از رسانههای محلی در هرات به رسانهی رخشانه گفته است، در این دوران استفاده از دو واژه «سیاسر» و «همشیره» از سوی طالبان و مردان در حال ترویج است که اغلب زنان را مخاطب قرار میدهد.
او میگوید: «در فضاهای عمومی، بارها واژههای توهینآمیزی مانند سیاسر و همشیره را از مردان شنیدهام. وقتی در بازار هستم و اگر مردی میخواهد از کنارم عبور کند، به من میگوید، سیاسر، میتوانی آن طرفتر بروی تا من بگذرم.»
رد پای شرمپنداری نام زنان را میتوان با اشکال دیگری هم دید. برخی از زنان در این گزارش گفتهاند، با برگشت طالبان فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی با هویت اصلیشان محدود شده است.
مثل فرینوس ۳۰ ساله، مادر سه دختر که گفته شوهرش به او اجازه نمیدهد با نام خودش در شبکههای اجتماعی حساب کاربری باز کند: «شوهرم اجازه نمیدهد که من حساب کاربری خود را در فیسبوک یا اینستاگرام فعال کنم. او میگوید، زنان نباید در این فضاها حضور داشته باشند، همین که از حساب من استفاده کنی کافی است.»
یا شکیبای ۲۰ ساله که به دستور طالبان از تحصیل بازمانده است، در این مورد گفته: «پدرم باور دارد که دخترها نباید با نام خودشان در این فضاها حضور داشته باشند.»
شکیبا از یکسال بدینسو و به دور از چشم پدرش برای خود حساب کاربری با نام مستعار باز کرده و گفته امیدوار است روزی برسد که با حسابکاربری بنام خودش در این فضا حضور پیدا کند.
کمپاین «نامم کجاست؟»
لاله عثمانی، دختر هراتی، هفتسال قبل در زمانیکه مثل امروز، بردن نام زن شرم بود، علیه این تابو ایستاد. او کمپین «نامم کجاست؟» را بتاریخ ۵ جولای ۲۰۱۷ در فیسبوک آغاز کرد. این حرکت فرهنگی به هدف بازپسگیری نام زنان و به چالشکشیدن انکار هویت آنان توسط مردان شکل گرفت.
در این کارزار علاوه بر زنان، حتی مردان با او همراه شدند و با هشتک «نامم کجاست؟» به صراحت نامهای خود و اعضای زن خانواده را نوشتند و بر حق هویت زنان تأکید کردند.
لاله عثمانی، فعال حقوق زنان و بانی کمپین «نامم کجاست»، در گفتوگو با خبرنگار رسانهی رخشانه میگوید: «در جامعهای که هویت زنان در سایهی روابطشان با مردان خانواده تعریف میشود، آنها در سایههای نامرئی زندگی میکنند و با بازپسگیری نام خود میتوانند با اعتماد به نفس و بهعنوان انسانهای مستقل، برای حقوق خود مبارزه کنند.»
زمانی که این کمپین راهاندازی شد، استقبال خوبی از آن صورت گرفت که لاله عثمانی آن را «بینظیر» مینامد. او گفته: «زنان نامهای خود را در فیسبوک بهروزرسانی کردند و در این میان، داستانهای عاطفی و دلانگیزی به اشتراک گذاشته شد…مردی بعد از مرگ مادرش، نام او را شناخت و در پست فیسبوکش نام مادرش را درج کرد.»
این کمپاین بعد از سهسال، با حمایت مردم، سیاستمداران، اعضای پارلمان و قانوننویسان؛ محمد اشرف غنی احمدزی، رئیس جمهور پیشین را وادار کرد که در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۰ طی فرمانی تعدیل قانون ثبت احوال نفوس را امضا کند که در آن نام مادر در کنار سایر مشخصات فردی در شناسنامه الکترونیکی درج میشد.
اما با سقوط حکومت پیشین افغانستان به دست طالبان نه تنها این قانون عملی نشد، بلکه طالبان سرنوشت زنان را زیر و رو کردند. حق آموزش، کار، انتخاب پوشش و آزادی عمل را از زنان سلب کردند. محدودیتهای طالبان علیه زنان به قدری شدید و بهتآور بود که منجر به آپارتاید جنسیتی در افغانستان شده است.
مسالهی قابل نگرانی از دید این فعال حقوق زنان که با برگشت طالبان از افغانستان بیرون شده، این است که سیاستهای زنستیزانهی این گروه، تنها هویت زنان را به مخاطره نیانداخته است، بلکه نگاه اجتماعی زنستیز را هم تقویت کرده است.
لاله عثمانی گفته است: «زنان برای اینکه از داخل افغانستان این کمپاین را ادامه بدهند، نیاز به فضای امنتری داریم؛ برای اینکه بتوانند با هویت خودشان بیایند، هویت خودشان را ابراز کنند و با هویت خودشان بجنگند. حتی معترضین نیز از ترس افشای هویت و نبود فضای امن، هویت خودشان را پنهان میکنند.»