لیلا یوسفی
اتاق کوچکی در دل ناامیدیها در غرب کابل این روزها برای شماری از زنان، ارزشی زیادی دارد. این اتاق به مثابهی تمام ارزشهای از دست رفتهی زنان از سوی طالبان، از اهمیتی خاصی برخوردار است. محلی که احساس میشود برای زنان انگیزهی ادامه دادن زندگی را میدهد. اینجا کارگاه آموزشی هنر خیاطی از سوی یکی از زنان که پس ازبه قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، کارش را در یکی از دفاتر خصوصی از دست داده، ایجاد شده است.
بنیانگذار این مرکزآموزشی هنرخیاطی، دختری ۲۵ سالهی به اسم بهاراحمدی است که پس از به قدرت رسیدن طالبان او و همهی زنان افغانستان خانهنشین شدند. این آموزشگاه ۲۰ روز قبل دریکی از محلهها در حاشیهی شهر در غرب کابل، آغاز به فعالیت کرده است. احمدی میگوید که او میخواهد به تمام مراجعین مرکزآموزشیاش، خیاطی رایگان آموزش دهد تا زنان امیدی برای زندگی شان را از دست ندهند.
بهارمیگوید:«طالبان باید بدانند که زنان امروز زنان بیست سال پیش نیستند.زنان امروز به جای ازدواج درس میخوانند و بهجای تولید مثل کار میکنند تا استقلالیت مالی داشته باشند.حکومت که زنان را به رسمیت نشناسد نمیتواند دوام بیاورد.»
از زمان حضور طالبان در ۲۴ ماه اسد، زندگی شمار زیادی زنان متحول شد، دروازه مکتبها به روی دختران بالاتر از صنف ششم بیشتر از دو ماه است بسته است. با آنکه چند ماه تا پایان سال تعلیمی باقی نمانده؛ اما هنوز دانشگاههای دولتی باز نشده است. زنان از سوی طالبان اجازه کار را در ادارات دولتی نیافتند و شمار زیادی از زنان بعد از سقوط دولت خانهنشین شدهاند.
محدودیتهای ایجاد شده از سوی طالبان در زندگی زنان، زنان افغانستان را به انزوا کشاندهاست.
بهار احمدی از دانشکدهی اقتصاد دانشگاه کابل فارغالتحصیل است. او پیش از سقوط کابل کارمند یکی از دفترهای خصوصی بود. دلیل این کار را آموزش خیاطی و اشتغالزایی برای زنان میگوید:«زنان نباید خودشان را تسلیم شرایط کنند و خانهنشین شوند. از زمانی که این آموزشگاه را باز کردم دختران زیاد استقبال کردند و هر روز منظم به درسهای شان با شوق حاضر میشوند».
این آموزشگاه را با سرمایه اندک ۳۰هزار افغانی ایجاد کرده است. از سوی هم بعد از سقوط کابل، اقتصاد کشور نیز به رکود مواجه شده و شمار زیادی از شهروندان سرمایهشان را جمع کردند و یا هم تمایلی برای سرمایهگذاری ندارند. زنان در بیست سال گذشته توانسته بودن در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جایگاهی برایشان پیدا کنند. اما با به قدرت رسیدن طالبان گویا تمام آنچه در بیست سال گذشته ساخته شده بود در حال فروپاشی است.
هدف از ایجاد اینگونه آموزشگاهها شغلزایی و ظرفیتسازی زنان است تا در بدترین شرایط بتوانند در خانه هم به آن بپردازند و کسب درآمد کنند.
خانم بهار که آموزگار این آموزشگاه نیز است میگوید:«چهار سال پیش زمانی که دانشجو بودم هنر خیاطی را نیز در یک موسسه که برای بالابردن ظرفیت زنان بود یاد گرفتم.حالا درک کردم که بهتراست از هنرم برای دیگرزنان نیز استفاده کنم. ما زنان برای هم باید در این شرایط سخت کار کنیم و زحمت بکشیم».
تعداد شاگردان آموزشگاه خانم بهار به ۲۱تن میرسند که بیشتر شان بالاتر از ۱۸سال سن دارند و میگویند این آموزشگاه زمینهی آن را برایشان فراهم کرده است تا بتوانند خیاطی را بیاموزند.
ندیمه احمدی یکی ازشاگردان این آموزشگاه که دانشجوی سال دوم روانشناسی است میگوید:«در کنار اینکه در اینجا خیاطی را یاد میگیرم برای چند لحظهای فراموش میکنم که طالبان آمده و دیگه نمیتوانم دانشگاه بروم. بعد ازآمدن طالبان همیشه در خانه بودم واحساس افسردگی شدید داشتم. اینجا برایم کمک کرده سرگرم آموزش باشم و یادگیری خیاطی برایم یک چیز نو و جدید است».
معصومه یکی دیگر از شاگردان این آموزشگاه که ۲۸سال سن دارد و با طفل کوچکاش آمده است میگوید که او از نشستن در کنج خانه« خسته شده» و تصمیم گرفته است که هنرخیاطی را به شکل حرفهای بیاموزد.
خانم بهار درزیر زمینی خانهاش تمام شاگردان را به شکل رایگان تدریس میکند و میگوید:«در این شرایط دوست دارم برای زنان کاری را انجام دهم. قرار است به زودترین فرصت بخش سوادآموزی و اصول صنفی را نیز درهمین جا آغاز کنیم از خانمهای که میتواند به شکل رضا کار تدریس کند میخواهم همکاری کند تا بازوی هم باشیم.»
بهاراحمدی برای این آموزشگاه تا هنوز اسمی را انتخاب نکرده و با امکانات دست داشتهاش به شاگردان تدریس میکند. خانم احمدی در دو زمان ( پیش ازظهر و بعد از ظهر) به شاگردان تدریس میکند.
او میگوید که نگران آیندهی نامعلوم سرنوشت خود و زنان دیگردر سایه حکومت طالبان است.
بهار احمدی پس از به قدرت رسیدن طالبان بارها برای دادخواهی حقوق زنان در جادهها رفته و میگوید با آنکه طالبان به این دادخواهیها اهمیت ندادند و باخشونت نیز رفتار کرده اما او یک پیام مشخص به زنان دارد:« نگذاریم طالبان مانند گذشته به ما ظلم کنند».