به دخترم نیلوفر
نیلوی عزیزم! می‌دانم که روزهای سختی را تجربه می‌کنی اما هیچ کس نگفته بود که زندگی قرار است آسان باشد. زندگی می‌تواند بی‌رحم و سخت باشد؛ هردوی ما زندگی در افغانستان را هر روز تجربه می‌کنیم؛ من از حق خودم برای حمایت از تو محروم شده‌ام و تو از حق خودت برای آزادی.
حمایت‌های من به تهیه‌ی نان خلاصه شده و آزادی تو به غصه خوردن؛ این، آن زندگی سخت و بی‌رحمی است که ما انتخابش نکردیم. رویای تو این بود که تحصیل کنی و رویای من این بود که هیچ مانعی تو را از تحصیل محروم نسازد. من شکست خوردم و تو از تحصیل محروم شدی. تو هیچ عدالتی در این زندگی می‌بینی؟ ببخشید اگر زیاد بدبینانه به شرایط می‌بینم.
مدام به این فکر می‌کنم که خب چه باید کرد؟ راهی برای رهایی از این شرایط نمی‌بینم و تو دلیلش را می‌فهمی. می‌توانیم امیدوار باشیم به ده‌ها ایمیلی که به آدرس‌های مختلف فرستاده‌ایم اما مگر در انتظار بودن جواب می‌دهد؟ سه سال را منتظر بودیم و آنچه که نصیب‌مان شد، هیچ بود. موافق نیستی؟
پس باید چه‌کار کنیم؟ باید همچنان منتظر بمانیم؟ تو حالا بزرگ شدی و خیلی بهتر از من در تحمل شرایط موفق عمل کردی؛ مخصوصا تلاشت برای آموزش‌های آنلاین، یادگیری زبان، برنامه‌هایت برای تفریح در جریان هفته و میزبانی از دوستانت کارهای شجاعانه‌ای بود که انجام دادی و من خودم را در مقابل هوش سرشار تو بسیار کوچکتر از آن می‌بینم که به تو بگویم بعد از این باید چکار کنیم. این را تو باید به من بگویی!
اگر قرار باشد من نسخه بپیچم که باید چیکار کنیم، نظرم این است که روش تو را در پیش بگیریم. از تکنالوژی برای یادگیری مهارت‌های جدید استفاده کنیم و برای رهایی از افسردگی‌های رایجی که مدام با آن مواجه می‌شویم، اسباب تفریح خانوادگی را فراهم بسازیم و مخصوصا ایده‌ی خواندن رمان و شعر را خیلی دوست دارم. به‌نظرم خواندن کتاب اعتماد بنفس از دست‌رفته را به بهترین شکل ممکن احیا می‌کند.
طالبان شرایطی با ابعاد زشت به‌وجود آورده‌اند. در این شرایط طالبانی، هرچیز خوب و زیبا به حاشیه رفته و جایش را زشتی‌هایی پر کرده که طالبان آن‌را از آموزه‌های اسلامی مشتق کرده‌اند. هنر و زیبایی‌هایش، رویای تحصیل دختران، شاد و خوشحال بودن از جمله ارزش‌های انسانی است که هردوی ما به آن باور داریم اما تمام اینها در شرایط طالبانی حذف، و زن‌ستیزی زشت اسلامی، انتحاری و کثافت‌کاری‌ها جای آن را گرفته است.
و کاری که تو می‌کنی مبارزه‌ی شجاعانه در مقابل تمام این زشتی‌هاست. کتاب‌خواندن وآگاه شدن، طالبان را به زانو در می‌آورد. تفریح و خوشحال بودن، آموزه‌های دینی طالبان را ضرب صفر می‌کند. در این رویارویی زیبا و زشت اگر قهرمانی وجود داشته باشد، آن تو هستی که نهایتا بر زشتی غلبه می‌کنی. دنیا فقط با وجود تو و هم‌نسلانت زیبا می‌شود؛ مخصوصا هم‌قطارانت که تسلیم شرایط نمی‌شوند و از هر امکانی برای رشد و تعالی شخصی و اجتماعی استفاده می‌کنند.
از طرف کیهان ( مستعار)، پدری که قادر به حمایت از دخترش نیست و حمایت‌های دخترش را نیاز دارد.
من قوی‌تر از تو ندیده‌ام دختر خوبم.
هشتم سپتامبر ۲۰۲۴
