اشاره: نامه به دخترم، فرصتی است برای مکتوب کردن وضعیتی که طالبان بر سر زنان و دختران آوردهاند.
رسانهی رخشانه از همهی مخاطبان خود طی فراخوانی خواسته است که از طریق نامهنگاری، راوی روزهای سخت زنان و دختران افغانستان باشند. آنچه در ادامهی این مطلب میخوانید، روایتی است از آنچه زنان و دختران اینروزها در دومین دور حاکمیت گروه طالبان تجربه میکنند.
خواهر خوبم!
میدانم اینروزها و حتا ثانیههایش بر روی دوشات چقدر سنگینی میکند. خوب میدانم این قلب بلورینت هنوز امید پرواز از این قفس را دارد.
پرندهی کوچکم!
بلبل خوشآواز خواهر، تو را محکوم به قفسی کردهاند که سزاوار تو نبود. پرهای تو آنقدر زیبا است که سیهرویان و تبهکاران این روزگار توان دیدنش را ندارند. میدانم عزیز خواهر، این روزها برایت مانند راه رفتن بر روی یخهای وسط اقیانوس میماند. اگر بخواهی استوارتر قدمبرداری، وسط این دغدغهها غرقت خواهند کرد. میدانی دلبند خواهر، تماشای دریا باعث میشود که دل انسان برای آدمها تنگ شود، ولی وقتی بزرگتر شدی، میدانی که این انسانها و معاشرت در این جمع هیولا صفتان، دلت را برای همان دریا هم تنگ خواهند کرد.
عزیزم!
میدانم دو سال است که با چشمان پر اشک دفترچهی روزگارت را ورق میزنی و آواره دنبال واژهای برای آزاد کردن رویاهایت از بند گرگصفتانی هستی که بهخاطر همهی کاستیهای خود، تو را محکوم کردهاند.
خوب میبینم هر روز بیشتر دردت میدهند. تو را از کوچهها و خیابانهای شهر خودت طرد میکنند. گمان میکنند اینگونه حذفت خواهند کرد.
عزیز من!
اندوهگین مباش! این خیالی خام است که فکر میکنند بزرگی و عظمت خلقت و ظرافت وجود تو را میتوانند از بین ببرند. این کار را در طول تاریخ بارها با دختران کردهاند؛ اما آنها در خطا هستند. تو هیچگاه دست از آرزوهایت بر ندار. اگر امروز با هر بار چشم باز کردن خود را وسط این کورهی داغ میبینی، نترس.
عزیزم!
سعی کن از این آزمون هم سربلند بیرون شوی. چرا که سوختن را همه بلد اند. تو الگوی شجاعت نسلهای بعد خواهی شد.
خواهر عزیزم!
این روزگار هر چقدر هم بر تو فشار آورد، این کوتاهجملهی خواهرت را آویزهی گوشت کن: آنچه تو را متمایز خواهد کرد، خط فکری درشت و زیبایت خواهد بود، نه خط چشمانت.
دخت قوی شرقی من!
این را به خاطر بسپار، تاریخ تو همیشه پر از قهرمانیها است. هیچوقت پا پس نکش. رابعهها، پروینها، ملالیها، اتوساها، پورانها، فرخروها، ارتیمسها، ورتاها (فیلسوف و خردمند) و یوتابها(نخستین سردار زن) از بطن همین تاریخ تو برخاستهاند. نامهای خود را در تاریخ با دستان قوی خود نگاشتهاند و هیچوقت تسلیم نشدند. تو هم میتوانی.
این روزگار سیاه خواهد گذشت؛ اما مواظب باش که جا نزنی. برای هر آنچه خواستی، مبارزه کن، نجنگیده دست بر ندار.
خواهر عزیزم!
بیا امروز با من تا پای این سوگند بمانیم و بر زخمهای پیکر فرخندگان مان سوگند یاد کنیم که هرگز صدایمان خاموش نخواهد شد.
زاهده یونسی