زیبا بلخی
یادداشت: الهه سرور از چهرههای شناخته شده موسیقی زنان است. آهنگهایش اغلب اعتراضی و متمرکز بر تلاش برای احیای هویت زنانه و انکار زنستیزی بوده است. مثل آلبوم «ترانههای مادرانمان». او تاکنون برنده چندین جایزه معتبر جهانی در عرصهی موسیقی شده است. الهه سرور نخستین اجرای رسمی خود را حدود ۱۶ سال پیش، در برنامه «ستاره افغان» در تلویزیون خصوصی طلوع انجام داد. او بعدا به خاطر نگرانیهای امنیتی که داشت به بریتانیا پناهنده شد.
خانم سرور باور دارد که موسیقی به طور سنتی بخشی از مبارزه زنان علیه مردسالاری بوده است.
رسانهی رخشانه گفتوگوی ویژهای را با خانم سرور انجام داده. این گفتوگو که در دو بخش نشر میشود طیفی از پرسشها را در مورد موسیقی زنان و وضعیت زنان افغانستان در بر میگیرد. اما تمرکز اصلی آن بر مساله وضعیت موسیقی زنان افغانستان در حاکمیت طالبان است.
رخشانه: با همین پرسش به سراغ بخش دوم میرویم، به نظر شما وضعیتی که بر سر زندگی زنان افغانستان آمده است به چه معناست؟
سرور: این وضعیت نشان دهنده این است که طالبان از زنانی که قدرتمند، آگاه، باسواد، دارای استقلال و توانایی تصمیمگیری برای خود هستند و حرفهایشان را میزنند و قادر به تربیت نسل جوان و ایجاد جامعهای آگاه هستند، بسیار میترسند. با حذف زنان از جامعه، طالبان قدرت خود را تقویت میکند و از ترس و شرم به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی بهره میبرد.
رخشانه: هر باری که میشنوید طالبان محدودیت تازه علیه زنان و دختران وضع کرده چه حسی به شما دست میدهد؟
سرور: احساس مسوولیت بیشتری میکنم تا از صداهایی که شنیده نمیشوند حمایت کنم. کنترل احساسات و عصبانیت بسیار اهمیت دارد. این واقعیت است که عصبانیت، تعادل زندگی را برهم میزند و باعث از دست دادن کنترل بر برنامهها و اهدافمان خواهد شد. برهم زدن آرامش ذهنی، این دقیقا همان چیزی است که طالبان به دنبال آن است.
تلاش میکنم بیشتر با جامعه هنری افغانستان در ارتباط باشم تا برای تولید آثار هنری همکاری کنیم. سعی میکنم آنها را بفهمم و با خط فکریشان آشنا شوم. نقاط مشترک و قدرت یکدیگر را شناسایی و برای تقویت کارمان استفاده کنم. سوال زیاد میپرسم و یاد میگیرم قدرت شنواییام را بالا ببرم.
رخشانه: بیشتر از دو سال است که زنان افغانستان با اشکال مختلف علیه طالبان ایستادهاند. شاید برای شما بیش از هرکس دیگری سختی این مقاومت قابل درک باشد. چون حتا پیش از طالبان شما به خاطر یک انتخاب شخصی مجبور به مهاجرت از افغانستان شدید. حالا ایستادگی چقدر میتواند هزینهبر و از طرفی هم قابل تحسین باشد؟
سرور: من از ابتدای زندگی مهاجر بودم از همان آغاز همیشه در سفر بودم. قسمتی از آن به خواست خودم، اما بیشترش به دلیل شرایط جنگ و تغییرات سیاسی که درآن هیچ نقشی نداشتم، بوده است. زمانی که برای داستان زندگی خود شروع به نقشه کشیدن بودم، سقف آرزوهایم در افغانستان کوتاه بود. از افغانستان رفتم تا یاد بگیرم فراتر از دنیایی که «پاسپورت افغانی» به من اجازه میدهد فکر کنم و داستان زندگیام را به صورت آزاد خط بدهم. حالا افغانستان تنها نقطهی جهان است که برای حفظ امنیت جانی، حاضر نیستم ریسک را قبول و به آن سفر کنم. ترجیح میدهم خارج از افغانستان، ولی زنده باشم و با سلاحم که موسیقی است، برای آزادی افغانستان خیال پردازی کنم تا از این طریق به مخاطبم در افغانستان یادآوری کنم، آرزو و امید نباید بمیرد وگرنه حقیقت تلخ مشکلات و واقعیتهای اطرافمان ما را از پای در میآورد.
در آخر این تصمیم را خودمان باید بگیریم که در تاریخ به چه عنوانی یاد شویم: آیا میخواهیم قربانی باشیم یا رهبر؟ احساسی که برای قربانی داریم فقط دلسوزی است، اما رهبر، حتی اگر عمرش کوتاه باشد؛ مردم نتیجهی کار را لمس خواهند کرد. رهبر، همان ققنوسی است که امید را از دل خاکستر به زندگی هدیه میدهد. تعریف از رهبر فقط کسی نیست که اتفاقات بزرگ سیاسی را مدیریت میکند. معلمی که پنهانی به دختری خواندن و نوشتن یاد میدهد نیز خود یک رهبر است. کسی که گردهمایی کوچک خانگی را برای تبادل نظر برگزار میکند، رهبر است. کسی که از دغدغهها و قصهی زندگیاش حتی به شکل یک مطلب کوتاه در فیسبوک مینویسد، رهبر است. جامعهی افغانستان باید پر شود از رهبرانی که در بین خودشان است. زنان افغانستان خلاق و باهوش هستند و برای رسیدن به اهدافشان همفکری میکنند، نقشه میکشند و یکدیگر را قدرتمند میسازند.
رخشانه: شما به عنوان یک هنرمند جوان که آهنگهایتان عموما دارای بار اعتراضی است چگونه تلاش میکنید صدای زنان افغانستان را به دنیا برسانید؟
سرور: با دوری کردن از خودسانسوری و تجربهی زندگی آزاد. شنوندهی فعال باشم و قدرت درک دیگران را در خود بالا ببرم. اگر دربارهی موضوعی اطلاعات کافی ندارم ابتدا آن را درک و بعد اظهار نظر کنم. اگر اشتباهی مرتکب شدم و به آن پیبردم پشیمانیام را ابراز و اشتباهم را اصلاح کنم. فقط به پیش پای خودم دقت نکنم و به جای فرو رفتن در زندگی شخصیام به صورت مفید و مثبت در ارتباط با اجتماع فعالتر باشم.
رخشانه: آیا راهی است که صدای زن افغانستان از طریق هنر به گوش جهان برسد؟
سرور: جوامع هنری زیادی در دنیا هستند که دوست دارند به صورت داوطلبانه با هنرمندان در داخل افغانستان همکاری داشته باشند. کار گروهی و تقسیم کار و هماهنگی بین این هنرمندان بسیار مهم است چون به تنهایی نمیتوان اثر هنری را به مخاطب رساند. برای این همکاری نیاز به تشکیل تیمی متعهد و هماهنگ با تخصصهای گوناگون هستیم.
اکثر کشورهای دنیا بودجههای دولتی مخصوص برای پویایی و تولید هنر دارند و بسیاری از فرمهای هنری به صورت رایگان برای مردم قابل دسترس است. با این وجود، برای مثال موسیقی یکی از پردرآمدترین صنعتها در دنیاست که فرصتهای شغلی متفاوتی را فراهم میکند.
هنرمند، سخاوتمند است اما برای تولید هنر سرمایه و انرژی لازم است. هنرمند افغانستانی باید به خود کفایی مالی برسد. باید بتواند برای عمری کار طولانی مدت و متداوم، دستاورد مالی داشته باشد. اما متأسفانه هنرمندان افغانستان اغلب مجبورند شغل دوم و سوم داشته باشند تا مخارج زندگی را تامین کنند و هنر به حاشیه رانده میشود.
اگر مردم افغانستان در داخل و خارج به ارزش هنر بیشتر پی ببرند و آماده باشند برای آن پول خرج کنند، سیستمی ایجاد خواهد شد که به تقویت و توسعه بیانهای هنری متنوع کمک میکند.
رخشانه: وقتی در محافل بزرگ هنری از شما در مورد زنان افغانستان پرسیده میشود، پاسخ شما چیست؟
سرور: بغضم میگیرد و اشک در چشمانم جمع میشود، اما تلاش می کنم جاری نشود، فقط در حضور عزیزترینهایم که مرا درک میکنند اجازه میدهم بریزند. میگویم افغانستان تنها کشوری است که در آن دختران و زنان حق کار و تحصیل ندارند. ما خانوادهای هستیم که یکی از اعضای آن به شدت مبتلا به بیماری است و نیاز به درمان دارد، ویروس و بیماری ممکن است سرایت کند و برای همهی اعضای خانواده خطر داشته باشد.
میگویم آرزو دارم روزی با پاسپورت افغانستان با افتخار، آبرومندانه و آزادانه سفر کنم و مجبور نباشم به خاطر افغانستانی بودن به سوالهای اضافی پاسخ گویم.
میگویم، طالبان نماینده مردم افغانستان نیستند و نباید به رسمیت شناخته شوند. میگویم اگر به دولتشان مالیات میدهند از مسوولین بپرسند پولشان در کدام جنگ مصرف میشود و کدام گروه را قدرتمند میسازد. آیا نقشی در خاک شدن رویای دختران کوچک افغانستان که تحصیل است، داشته است یا نه؟.
رخشانه: صرف نظر از وضعیت امروز، یک دیدگاه این است که فضای موسیقی افغانستان فضای مردانه بوده است. بیست سال دوره جمهوریت فرصت خوبی بود که این فضا شکسته شود. اگر موافقید که فضای موسیقی افغانستان مردانه بوده چرا چنین بوده و دستکم از نظر تجربه شخصی شما علت چه بوده است؟
سرور: پاسخ به این پرسش بسیار گسترده است، اما به صورت خلاصه میتوان گفت به دلیل جامعه مردسالار و تاریخچهی ستم به زنان، زنان اعتماد به نفس کمتری برای بروز و بیان هنری خود داشتهاند. گاهی نگرش مردسالاری، زنان هنرمند را در محدوده و موقعیتهایی قرار داده که امنیت و جانشان را به خطر انداخته که در نتیجه باعث منزوی شدن و سرخوردگی هنرمندان زن میشود. مردان از آزادیهای بیشتری برخوردار بودهاند، از جمله آزادی در حرکت؛ به صورت سنتی فعالیتهای زنان در خانه تعریف شده و مردان آزادی حرکت بیشتری داشته اند که این خود باعث میشود موقعیتهای شغلی بیشتر و استقلال مالی به دنبال داشته باشد.
برای مثال به دلیل محدودیتهای مالی، زنان کمتر توانستهاند ساز موسیقی خریداری کنند یا چون در خانه در خدمت مردان و خانواده بودهاند زمان کمتری برای تمرین آلات موسیقی داشتهاند. به همین دلیل اکثرا آوازهایشان را شنیدهایم. البته، این تعریف در موسیقی طبقه فقیر، متوسط و مرفه جامعه متفاوت است. خلاصه از نظر من، زنان در موسیقی افغانستان برای پیدا کردن صدای خود باید به یکدیگر اعتماد کنند با شاعران و آهنگسازان و دیگر متخصصین زن همکاری داشته باشند. فعالیتهای گروهی را تمرین کنند و یکدیگر را قدرتمند بسازند.
رخشانه: به عنوان آخرین پرسش، کار جدیدی در دستور کار دارید که درد زنان افغانستان را بازگو کند یا دستکم در چنین فکری هستید؟
سرور: در چند سال اخیر برای تعدادی فیلم و تئاتر، موسیقی ساختهام که بر صحنه رفته اند. از جمله برجسته ترینهایش پسری با دو قلب (۲۰۲۱)، زنبوردار الپو (۲۰۲۲) و پرواز ققنوس (۲۰۲۳) است. میخواهم موسیقی این پروژه های هنری را منتشر کنم تا در دسترس همه باشد.
عاشق کار گروهی هستم اکثر کارها در کارنامهی هنری من محصول کار گروهی است، البته برای پیدا کردن کسانی که با آنها بتوان کار کرد وقت صرف میکنم و روی ارتباطات با صداقت سرمایه گزاری میکنم.
با گروه «کفایه» البومی ضبط کردهایم که هنوز نام ندارد و در حال تدوین است. موضوع آهنگها بسیار شخصی و روایت سانسور نشدهی افکارم است. در این آلبوم سعی کردیم از چهارچوبهای معمولی که در آن احساس راحتی داشتیم بیرون بیاییم و از تجربههای جدید و نگاه قضاوتگر نترسیم.
به مخاطبانم انتشار البومی به نام «بنفش» را وعده داده بودم؛ که کار آن از دوران قرنطینه کرونا شروع شده بود. حالا به این نتیجه رسیدهام که آهنگهای این آلبوم را به صورت جداگانه منتشر کنم. عنوان اولین آهنگ از این مجموعه «کاکلای تو» است و در ماه اپریل منتشر میشود.
همکاریهایی در زمینه آهنگسازی برای فیلم داشتهام ازجمله با خانم رویا سادات در مستند جدیدی که ساختهاند.
دوم ماه می امسال با همراهی گروه برجستهی موسیقی به نام «روتس روایوال» در شهر وین در اتریش کنسرتی اجرا خواهم کرد؛ در این اجرا تمرکز بر فرهنگ موسیقی مردم هزاره میباشد.
من از شعار دادن خوشم نمیآید دوست ندارم خودم را نمایندهی صدای زنان افغانستان معرفی کنم. کاری که به نظرم درست می آید این است که داستان زندگیم را به زبان خودم روایت کنم. ریشهی من از افغانستان است و اجازه ندهم خشک شود؛ بلکه اینقدر این ریشه قدرتمند شود تا هنرمندان دیگر از سراسر دنیا از موسیقی و ریشهی ما الهام بگیرند.