علی صادقی
«در ۱۶ سال از فعالیتم، هرگز شاهد رکود صنایع دستی زنان تا این حد نبودم. اگر به صنایع دستی زنان توجه نشود، این هنر زیبا و ظریفی که حاصل سالها تلاش زنان زیادی است، نابود خواهد شد.» نگرانی فاطمه صفدری زن کارآفرینی که از ۱۶ سال به این طرف برای دهها زن زمینهی کار را فراهم کرده است.
فاطمه صفدری، زن ۳۹ سالهای که هنوز در بازار بیرمق کار در افغانستان دوام آورده است. او ۱۶ سال قبل با ایجاد یک مرکز فروش صنایع دستی زنان درهرات کارش را آغاز کرد. «سالها برای زنان نیازمند که شوهرانشان یا معتاد بودند و یا هم بیکار، سعی کردم کاری که در توان خودشان بود را فراهم کنم.»
صفدری میگوید، تا قبل از سقوط حکومت جمهوریت او برای ۲۵ زن نیازمند، زمینهی کار را فراهم کرده بود که اکثریت این زنان تنها سرپرست خانوادههای شان بودند، اما بعد از روی کار آمدن طالبان نیمی از این زنان تن به مهاجرتهای اجباری دادهاند.
بیشاز نُه ماه از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان میگذرد. در این مدت زنان کشور در ابعاد مختلف از سوی این گروه محدود شدهاند.
با آنکه اکثریت زنان تجارت پیشه در هرات کارشان با رکود مواجه شده اما خانم صفدری هنوز هم سعی دارد تا برای ۱۲ زنی که چشم و امید اش به او است، کاری کند: «زنان در مرکز من خامکدوزی، گلدوزی، رباندوزی، جاجیمدوزی، گرافدوزی و جاکتبافی میکنند و شماری هم به دوخت قبتومار، دوخت لباسهای محلی، دوخت ست نوزاد، ست عروس و دوخت سر چادر گاج نیز مصروف هستند.»
صنایع دستی زنان درافغانستان متنوع است. تا پیش از سقوط افغانستان به دست طالبان، زنان کشور در تولید صنایع دستی درخشش خوبی داشتند. زنان تلاش کردند که از این طریق نیازمندی های خود و خانواده خود را رفع کنند.
فاطمه صفدری در ۱۶ سال گذشته، مسیر پُر پیچ و خمی را طی کرده است. «سه سال قبل مرکز تجارتی کوچک من آتش گرفت و ۱۴۰ هزار افغانی ضرر کردم. اما بازهم ادامه دادم و ناامید نشدم.»
اما آتشی که در حال حاضر دامن زنان افغانستان را گرفته، حتا زنی به سرسختی فاطمه صفدری را خسته کرده است. «در گذشته کار بود و مردم اقتصاد خوبی داشتند. ما حتا یخنها را تا هفت هزار افغانی به فروش میرساندیم و مشتریان زیادی داشت؛ ولی در حال حاضر مردم حتا توان خرید یخن یکهزار افغانی را هم ندارند.»
فاطمه صفدری مادر چهار کودک است. او میگوید، از گذاشتن نان بر سر سفره مردم به تقلای تهیه یک لقمه نان در سفره کودکانش رسیده است. «در حکومت گذشته ماهانه بیش از ۱۰ هزار افغانی درآمد داشتم اما اکنون ماه دو هزار افغانی درآمد دارم. همسرم سه سال است بیکار است و تنها نانآور خانواده خودم هستم. من که روزی برای دهها زن کارآفرینی میکردم حالا به خرج روز و شب خود حیران ماندهام.»
گزارشها نشان میدهد که وضعیت بیکاری در میان زنان در افغانستان به طور بیسابقهای در حال افزایش است. با تسلط طالبان، محدودیتی که بر کار زنان وضع شده و زنانی که نانآور خانه بودند، در تامین مایحتاجشان با مشکل مواجه شدهاند. به گزارش بازرس امریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار) پیشبینی میشود که سطح حضور زنان شاغل در بازار کار تا اواسط سال ۲۰۲۲ به میزان ۲۱ درصد کاهش یابد.
فاطمه صفدری میگوید، در چنین شرایطی اگر از زنان تجارتپیشه و کارآفرین حمایت صورت نگیرد، او نمیتواند به کارش ادامه دهد و بیکار شدن او به معنای بیکار شدن ۱۲ زن زیردست او است.
خانم صفدری عضو اتاق تجارت و صنایع زنان هرات نیز است. او در اولین نمایشگاهی که پس از به قدرت رسیدن طالبان در قلعهی اختیارالدین هرات برگزار شده بود نیز اشتراک کرده بود. او برگزاری چنین نمایشگاهها را در قسمت معرفی محصولاتشان موثر میداند و بر افزایش آن تاکید دارد.
نگران و ناامید
در همین حال، شماری از زنانی که تنها راه کسب درآمد شان تولید صنایع دستی است و سالهاست از همین راه سر سفرهیشان نان گذاشته، میگویند نگران و ناامید هستند.
نجیبه شفایی، زن ۳۰ سالهای که از شش سال به اینسو کار خامکدوزی میکند میگوید، تنها چشمه درآمد خانوادهاش در حال خشکیدن است. «قبل از آمدن امارت (طالبان) کار و بار ما خوب بود و ماه ۷ هزار درآمد داشتم. اما اکنون ماه یک هزار درآمد دارم.»
نجیبه مادر سه فرزند است و همسرش که کارگر روز مزد بود، بعد از سقوط حکومت به دست طالبان هم بیکارشده است. «با رکود صنایع دستی نمیتوانم حتا احتیاجات مکتب فرزندان خود را تأمین کنم. دختر کوچکم از اول سال تا حالا کتاب مکتب ندارد و درسها را از روی تخته به دفترش یادداشت برداری میکند.»
نجیبه میگوید، اگر برای صنایع دستی زنان کاری نشود، خانوادهی آنها تنها یک گزینه دارد. «دوام آوردن در چنین شرایطی برای من و خانوادهام دشوار است. همسرم قصد دارد که از راه قاچاق ایران برود تا شاید بتواند کاری پیدا کند.»
او که از جملهی خامکدوزهای سابقهکار است میگوید، در گذشته قیمتهای صنایع دستی زنان بلند بود اما حالا بهخاطر اقتصاد ضعیف مردم، توجهی شان به صنایع دستی کم شده است. «در گذشته قیمت دوخت سرچادر گاج ۷۰۰ افغانی بود اما حالا ۵۰۰ افغانی شده. یک یخن مردانه را باید شش ماه خامکدوزی کنیم و در آخر شش هزار بفروشیم و این مبلغ در مقابل زحمت ما کم است. پارچهها هم گران شده و قیمت یک دانه نخ ۱۰ افغانی بود اما حالا ۲۰ افغانی شده است. حتا یک افغانی بلند رفتن مواد اولیه هم برای ما کمرشکن است.»
براساس گزارش رادیو آزادی، مسوولان اتاق تجارت و صنایع زنان در هرات تایید کردهاند که پس از روی کار آمدن طالبان بیش از یکهزار زن تجارت پیشه در این ولایت ورشکست شده اند.
در میان همکاران فاطمه صفدری، دختران دانش آموز و دانشجو نیز خامک دوزی میکنند. مثل عارفه قیمتی ۲۲ ساله و دانشجوی سال سوم رشتهی حقوق و علوم سیاسی در یکی از دانشگاههای خصوصی شهر هرات است. او میگوید:«پدر پیری دارم که توان کار کردن ندارد و دیگر هیچ حامی ندارم. سه سال است که با خیاطی و خامکدوزی فیس دانشگاهم را پرداخت میکنم.»
از وقت کار صنایع دستی زنان با رکود مواجه شده، عارفه در تامین هزینهی دانشگاهش با مشکل برخورده است. او میگوید: «فیس دانشگاه من نُه هزار افغانی است. از شروع سمستر تا حالا حتا انتخاب کریدت نکردم چون حتا یکهزار هم ندارم تا مشکل خود را حل کنم. این روزها خیلی دنبال کار جدید هستم تا حداقل بتوانم یک سال باقیماندهی دانشگاه خود را به پایان برسانم.»
او که دغدغهی این روزهایش کار شده میگوید، سه سال دانشگاهش را تنها توانسته بود از طریق خیاطی و خامکدوزی سپری کند. «پنج ماه پیش یک دکان خیاطی و فروش صنایع دستی را تاسیس کردم و مدتی هم فعالیت داشتم اما طالبان اجازهی ادامهی فعالیت را به من ندادند و گفتند که باید برق دکان خود را تجارتی کنم و من توان مالی این کار را نداشتم و مجبور شدم دکان خود را بسته کنم.»
رحیمه شفایی ۲۴ ساله و دانشجو نیز برای حد اقل هزینه دانشگاهش متکی به صنایع دستی است. او دانشجوی سال سوم رشتهی فیزیک در دانشگاه تعلیم تربیهی هرات است.
رحیمه سه سال پیش از ولایت غور به هرات آمده است. «سالهاست که خامکدوزی میکنم و در گذشته میتوانستم از پول خامکدوزی پول سرویس دانشگاه خود را بپردازم و چپتر بخرم، اما اکنون کرایههای خامکدوزی نصف شده. قبلا اگر یک هزار افغانی از خامکدوزی بهدست میآوردم حالا ۵۰۰ به ما میدهند.»
حواگل ۲۸ ساله از ۱۲ سال به این طرف ست نوزاد، سرچادر گاج، یخن مردانه و زنانه، خامکدوزی و جاکتبافی میکند. تا قبل از این که طالبان بیاید او به استقلال مالی رسیده بود. اما به گفته خودش، این روزها دوباره نگاهش به جیب همسرش است. «درآمدم باعث شده بود که پیش شوهرم دستم دراز نباشه و میتوانستم ضروریات خود و بچههایم را فراهم کنم. اما اکنون درآمد ماهانهام به یکهزار رسیده است.»