الهه رسا
یک روز پس از فرمان طالبان در مورد ممنوعیت کار زنان در نهادهای خارجی، منیژه هاشمی پیام کوتاهی از دفتر کارش دریافت کرد، «دیگر بر سر کار نیایید». گرچه این پیام کوتاه بود؛ اما شبیه طوفان زندگی منیژه را دگرگون ساخت. نه تنها او کارش را از دست داده بود، بلکه یک خانواده نان شان را از دست داده بودند.
منیژه هاشمی ۳۲ ساله، سرپرست خانوادهی پنج نفری است. او حقوق و علوم سیاسی را در یک دانشگاه خصوصی در هرات خوانده و تا قبل از فرمان ممنوعیت کار زنان از سوی طالبان، در نهاد «اف، ان، آی» در پروژههای سروی سازمان جهانی غذا کار میکرد و ماهانه ۲۶ هزار افغانی معاش داشت.
منیژه که دستکم تجربهی کاری دهساله در نهادهای کمکرسان از جمله هلال احمر را دارد، میگوید: «از طرف دفتر برای ما زنگ زدند و عذرخواهی کردند که در پروژهی جدید به جای ما زنان، مردان استخدام میشوند.»
وزارت اقتصاد گروه طالبان در مکتوبی به تاریخ ۳ جدی سال گذشته، به موسسات داخلی و خارجی فعال در کشور دستور داد که فعالیت کارمندان زن را تا امر ثانی متوقف کنند.
تصمیمی که واکنشهای گستردهای به دنبال داشت. از شورای امنیت سازمان ملل گرفته تا وزرای خارجهی چندین کشور غربی از طالبان خواستند تا فورا از این تصمیم خود صرف نظر کنند؛ اما تا به امروز طالبان وقعی به این در خواستها نگذاشتهاند.
پس از طوفان
چهار و نیم ماه از بیکار شدن منیژه گذشت. او در حال از دست دادن همهی پساندازش بود و خبری از تغییر تصمیم طالبان نشد. بنابر این او تصمیم گرفت تا تسلیم این تاریکی نشود. با مادر، دو خواهر و همسران برادرانش آشپرخانهی خانگی را راهاندازی کرد.
این گروه شش نفری ساعتها وقت خود را در آشپزخانه میگذرانند و خلاقیت خود را با پختن غذاهای خمیری به نمایش میگذارند. «غذاهای هوسانهای» که برای مردم محبوب است. مثل منتو، آشک، آیخانم(گلخانم)، بولانی و سمبوسه.
بر اساس رتبهبندی تازهی سایت«تست اطلس»، در سال ۲۰۲۳ بولانی افغانستان در میان ۱۰۰ نان خوشطعم سنتی جهان، جایگاه ۳۰ام را گرفته است.
روش کار منیژه در آشپرخانهی خانگی شان به این صورت است که آنها برای جلب مشتری از غذاهای دستپخت شان عکس گرفته و در شبکههای اجتماعی آن را تبلیغ میکنند. با دریافت سفارش، آن را با پیک موتوری تا دروازه خانهی مشتریان شان میرسانند.
منِیژه این آشپزخانه را در ماه رمضان امسال فعال کرده و حدود چهار ماه از فعالیتاش میگذرد. او میگوید، کارش مورد استقبال قرار گرفته و بیشتر مشتریانش زنان هستند. با شماری از رستورانتها نیز قرارداد بسته و برای آنها غذای هوسانه میپزد: «اگر صاحب محفل در مینوی غذایی خود منتو و آشک فرمایش بدهد، آنها برای ما زنگ میزنند که همین مقدار را آماده کنید.»
ایدهی راهاندازی آشپزخانه را منیژه از دوران مکتب در ذهن داشت. به گفتهی خودش، هنر آشپزی او زبانزد دوستاناش بود و اغلب از وی تقاضا میشد تا در گردهمایهای دوستانه غذاهای هوسانه را پخته کند: «بیشتر اوقات در مهمانیهایی که در مکتب و دانشگاه با دوستانم داشتیم، آنها از من تقاضا میکردند تا منتو و آشک درست کنم و این خیلی برایم جالب بود.»
پدر منیژه که قبلا افسر ارتش بوده، بیماری قند خون دارد و از هردو پا فلج شده است. هردو برادرش نیز زندگی مستقلی دارند. منیژه و همکارانش ماهانه از این کار شان در حدود ۱۲ هزارافغانی درآمد دارند. هرچند کافی نیست؛ اما میتواند زندگی آنها را سرپا نگهدارد: «با ۱۲ هزار مخارج خانه تامین نمیشود؛ اما فعلا وضعیت همین قسم است و باید گذاره کنیم.»
منیژه علاوه بر ارایهی خدمات غذایی آنلاین، در دو نمایشگاه«افغان لاجورد» و «شکوه عید» اشتراک داشته است. او حضور بازدید کنندگان در نمایشگاه و حمایت از تولیدات غذاییاش را موثر میداند و میگوید: «بازدید کنندگان در نمایشگاهها با سفارش دادن غذا در غرفهی هوسانههای خمیری، از کیفیت و بهداشت غذاهای ما مطمین میشوند. کارت ما را میگیرند و برای ما سفارش میدهند.»
خانم ادیبا وزیری، رییس عمومی اتاق تجارت بانوان زون غرب کشور نیز اشتراک زنان در نمایشگاهها را برای بازاریابی و رونقگرفتن کار شان موثر میداند. به باور او زنان با اشتراک در نمایشگاهها و ارایهی محصولات خود میتوانند برای خود مشتری جلب کنند.
طالبان علیه زنان محدودیتهای زیادی وضع کردهاند. براساس گزارش ریچارد بنت، این گروه دستکم ۵۰ فرمان محدودکننده علیه زنان وضع کردهاند. این محدودیتها زنان زیادی را خانهنشین کرده و یا کارمندان زن را دچار دردسر کرده است. در آخرین فرمان طالبان در مورد بسته شدن آرایشگاههای زنانه در افغانستان، یک منبع از وزارت تجارت و صنایع طالبان به بی بی سی فارسی گفته است، در پی این تصمیم در حدود ۶۰ هزار زن بیکار میشوند.
زیبا نبیزاده ۴۵ ساله، مادر سه پسر و دو دختر است و در منطقهی«پسته نمبریک» در مرکز شهر هرات زندگی میکند. او دو سال میشود که روزانه ده کیلومتر راه از خانه تا محل کارش را که یک ساندویچفروشی در ایستگاه منطقهی«میدانبار» واقع در سرک آسیا کلوخی است، پیادهروی میکند.
شوهر زیبا بیکار و خانهنشین است و او نانآور خانوادهی شش نفریاش است. او روزانه در حدود ۲۰۰ افغانی درآمد دارد. زیبا تا قبل از سقوط حکومت به دست طالبان، ادارهی دکاناش را در دست داشت و انواع ساندویچهای فلافل، کباب مرغ، ماهی، جگر و دوغ وطنی را برای مشتریاناش سرو میکرد.
او میگوید: «در منطقهای که من زندگی میکنم، دکانهای ساندیچفروشی زیاد است. به همین دلیل من در این منطقه شروع به کار کردم و برای خانمهاییکه از روستاها میآیند، از یک چاینک چای تا هر غذایی که خواسته باشند، من آماده میکنم.»
اما اعضای طالبان بهدلیل حضور گستردهی مردان در منطقهی میدانبار برایش اجازهی کار را ندادهاند و فعلا برای سرو غذا، کارمند مرد برای دکاناش استخدام کرده است. عاید روزانه در میان زیبا و کارمندش تقسیم میشود. او میگوید: «مواد لازم غذاها را من و دخترانم در خانه آماده میکنیم و برای فروش به دکان میبرم. بعد از درآمد آن، پول کرایهی دکان و آب و برق را میدهم و باقی مانده در میان من و کارمندم تقسیم میشود.»
زنان زیادی چون منیژه و زیبا اکنون به این باور اند که هیچ محدودیتی نمیتواند آنان را مانند دورهی نخست حاکمیت طالبان در نیمهی دوم دهه نود میلادی منزوی کند. با این نگرش، آنها از طریق گزینههای بدیل تلاش دارند تا در جامعه نقش داشته باشند.
چنانکه منیژه ابتکار عمل را پس از طوفان سخت زندگیاش در دست گرفته و با راهاندازی آشپرخانه و فروش غذا از راه آنلاین، علیه محدودیتهای طالبان ایستادگی میکند: «از هر راهی تلاش داریم تا در خانه یک فعالیت را انجام داده و بتوانیم امرار معیشیت کنیم و تسلیم نشویم.»