الهه رسا
در مرکز تصویر، زنی با لباس آبی روشن گلدوزی شده و با چشمان نافذ و لبخندی بر لب به چشم میخورد. پسزمینهی تصویر با آسمان مهآلود و پرندههای در حال پرواز، ابرهای مینیاتوری و شاخههای گندم تزئین شده است. زن در میان رنگها به دور دستها چشم دوخته و در یک دست خورشید و در دست دیگر رباب گرفته است. در گوشهی بالایی اثر، تصویری از قلعهی مشهور«بست» در هلمند آمده است.
هرکدام از این تصاویر نمایانگر گذشتهای درخشان اند؛ اما از نظر خالق اثر، قرار گرفتن همهی این عناصر در پسزمینهای مهآلود و خیره شدن زن به نقطهای دور دست، یک پیام دارد؛ فاصلهگرفتن جایگاه خورشیدوار زن، هنر، معماری و موسیقی از شکوه گذشتهی درخشان شان و افتادن در ورطهی فراموشی است.
این تصویر هنری تازهترین اثر هنری عفت سادات حسینی است. دختر ۲۶ سالهی اهل هرات که در دانشگاه هرات گرافیک خوانده است.
گرافیک رشتهی هنری پر طرفداری است که بسیاری از دانشجویان خلاق و علاقهمند به نقاشی و طراحی علاقمند تحصیل در این رشته هستند.
این رشته در سال ۱۳۹۰ هـ.ش در چوکات دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه هرات ایجاد شد و در سال ۱۳۹۳ اولین فارغان این رشته سند فراغت گرفتند.
عفت حسینی گرافیککار در گفتوگو با رسانهی رخشانه میگوید، با استفاده از سبک هنری«وکتور گرافیکی» در تلاش است که شکوه گذشتهی تاریخی افغانستان را زنده نگهدارد: «هدفم از این کار یادآوری ارزشهای تاریخی است که در آن ایام با کمترین امکانات با زیبایی تمام خلق میشد؛ اما با تأسف امروزه آن آثار تاریخی علاوه بر تخریب و نابودی، از یادها رفتهاند.»
روش کار به گونهای است که هنرمند خواسته نوعی تقلا و مقاومت را به تصویر بکشد. مثلاً در رنگآمیزی رباب، از رنگ قهوهای در طرحهای مینیاتوری به عنوان نقطهای گرمابخش به کار رفته که حس امیداوری را منتقل میکند. هنرمند امیدوار است که ربابنوازی به عنوان یک هنر ناب و منحصر به فرد بتواند حتا در روزگار تاریک به راه خود ادامه دهد و به فراموشی سپرده نشود.
رباب یکی از آلههای مشهور موسیقی محلی افغانستان، بهویژه در شهر هرات است. تا قبل از تسلط طالبان، کارگاههای متعدد ربابسازی در شهر هرات وجود داشت؛ اما طالبان موسیقی و آوازخوانی را ممنوع کردهاند.
رباب در این تصویر، یک پیام منحصر به فرد دیگر هم دارد؛ تابوشکنی. تا پیش از طالبان نیز ربابنوازی توسط یک زن در جامعهی سنتی هرات نوعی تابو بود. عفت حسینی میگوید، او خواسته است که در این اثر خود این تابو را هم به چالش بکشد.
این دختر گرافیککار هراتی برای خلق اثر هنری خود با استفاده از کاغذ سفید و قلم پنسل طرح اولیه را میسازد و بعد در بوم دیجیتالی و با استفاده از جعبهی رنگ و قلمموهای دیجیتالی اثر خود را به صورت«وکتوری» طراحی و سپس رنگآمیزی میکند.
عفت حسینی میگوید که با الهام از آبدات تاریخی دورهی خراسان قدیم و تلفیق آن با هنر معاصر، سبک هنری کهنوار – به معنای راوی زیباییهای هنر باستانی- را خلق کرده است.
او که یکسال میشود به این سبک هنری روی آورده است، روزانه دوازده ساعت در کارگاهش در مورد آبدات و اشیای تاریخی و نقش کاشیهای باستانی مطالعه و تحقیق میکند.
عفت حسینی تا اکنون دو اثر هنری بهنامهای «آرزو» و «هفت آسمان خدا» در سبک کهنوار خلق کرده است.
کاربران در شبکههای اجتماعی فیسبوک از دو اثر نشر شدهی این دختر هراتی به گرمی استقبال کردهاند.
برخی این کار عفت سادات حسینی را نوعی مبارزه با تفکر طالبانی خواندهاند.
عارفه حسینزاده، یک تن از کاربران فیسبوک با اشاره به شرایط فعلی که دختران با محرومیت از حق تحصیل و کار به بیماریهای روانی مبتلا شدهاند، گفته است: «اینکه با افکار و سختیهای زندگی خود بجنگی و افکار خود را بهوسیلهی هنر به نمایش بگذاری، مبارزه کنی و یک اثر هنری با جزئیات خلق کنی، خودش یک شگفتی هست که از عفت بر آمده و بارها بر میآید. مطمینا پشت این اثر حرفهایی است که میتوانیم، بخوانیم و تفسیر کنیم.»
سیفعلی صدیقی، کاربر دیگری با تمجید از کارعفت نوشته است: «در بین اینهمه محدودیت و تیرهافکاری، دم از هنر زدن و سبک هنری خلق کردن ارادهی والا میخواهد.»
خانوادهی عفت سادات حسینی، در سالها قبل مجبور میشوند تا به دلیل جنگهای داخلی، افغانستان را ترک کرده و در شهر مشهد ساکن شوند. عفت حسینی متولد این شهر است و به دلیل نداشتن اسناد قانونی اقامتی در ایران، تا صنف پنج مکتب به صورت غیرقانونی درس خواند.
او در زمانیکه دهسال سن داشت، خانوادهاش ایران را به قصد رفتن به کابل ترک کردند؛ اما با بهدست آرودن فرصت شغلی در ولایت هرات، در این ولایت ساکن شدهاند.
عفت حسینی در سن چهارده سالگی با الگو گرفتن از گلهای طبیعی، گلهای مصنوعی میساخت و در بازار به فروش میرساند.
او با فراغت از مکتب، وارد دانشکدهی هنرهای زیبا دانشگاه هرات شد. عفت لیسانس خود را از رشتهی گرافیک در این دانشگاه بهدست آورد.
او بعد از دانشگاه، یک سال به عنوان راهنمای گردشگران داخلی و خارجی در«نمایشگاه بیناللملی آثار عصر تیموریان» کار کرد و تاریخ و سبک هنری قدیم افغانستان را مطالعه نموده است. در این دوره کاری ایدهی خلق سبک کهنوار در ذهنش خطور کرد.
عفت مدتی را به عنوان استاد در دانشکدهی هنرهای زیبا تدریس کرد. او میخواست که دانشجویان این دانشکده را با سبک جدید هنریاش آشنا کند؛ اما با فرمان ممنوعیت حق تحصیل زنان و دختران توسط طالبان، در ۲۸ قوس سال گذشته از کار بیکار و خانهنشین شد.
او میگوید: «طالبان و حکومت شوم آنها برای من بسیار گران تمام شد. یگانه روشی که میتوانستم دانشجویان را در رشتهی گرافیک انگیزه بدهم، آموزش این رشته بود؛ اما حالا خودم از تدریس محروم شدم و دانشجویانم از یادگیری.»
عفت حسینی در اثر دیگرش با مضمون مسدود شدن مکاتب بهروی دختران، دختری را با ساعتی به تصویر کشیده که زمان در ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰ متوقف شده و دختر با چهرهای نگران و با در دست داشتن کتابهایش، روزها و ماهها را در انتظار بارگشایی مکاتب سپری میکند.
او در توضیح این اثر میگوید: «مرجان در آستانهی یازدهمین سال تحصیلیاش بود که قشون تاریک طالبان سرزمیناش را تحت استثمار خود گرفتند و بار دیگر تاریخی سیاه را رقم زدند.»
عفت حسینی با اشاره به اعتراضات مسالمتآمیز زنان و سرکوب آن توسط گروه طالبان میگوید، با توجه به فضای اختناق و خفقان حاکم بر جامعه، زنان نمیتوانند به حرکتی جمعی دست بزنند؛ اما کنشهای فردیِ زنان شعلهی مبارزه با محدودیتهای گروه طالبان را روشن نگه میدارد.
او امیدوار است که تلاشهای فردی و پراکندهی زنان و دختران به همبستگی زنان بیانجامد. او میگوید: «مقاومت هر زن، جسارت مبارزه را در زن بعدی ایجاد میکند تا به این مسیر ادامه دهد و بهتدریج همبستگی در مقاومت زنان شکل خواهد گرفت.»
علی سام، کاریکاتوریست و گرافیککار افغان مقیم در هامبورک – آلمان است. او با اشاره به کار گرافیک که عمدتاٌ دیجیتالی است میگوید، ابزار این هنر در کشور نادر و با قیمت گزاف به فروش میرسد؛ اما برعکس سایر کشورها که جز پر درآمدترین شغلها است، در افغانستان به این هنر بهایی داده نشده است.
آقای سام، سبک کاری عفت حسینی را گرافیک تصویری مینامد که طراح سوژههای واقعی و فانتزیهای ذهناش را در قالب یک تصویر به نمایش میگذارد.
او میگوید: «برخی از دختران هنرمند بناهای تاریخی کشور را تصویرسازی میکنند و در شبکههای اجتماعی به نشر میرسانند. این یک روش موثر و خوب برای نمایشدادن هویت تاریخی و ملی است و اگر بتوانیم آن را بیشتر رشد دهیم حتا به صورت نماد و یا وکتور، در کارهای تبلیغاتی استفاده خواهد شد.»
با تسلط طالبان بر افغانستان و با فرمان ممنوعیت زنان و دختران از حق تحصیل، دختران تلاش دارند تا به صورت آنلاین دورههای آموزشی گرافیک را به پیش ببرند.
عفت حسینی معتقد است که در حال حاضر تعداد انگشتشماری از دختران در هنر گرافیک مشغول به کار اند و این دختران به هنر گرافیک منحیث یک منبع درآمد برای تامین مخارج زندگی خود میبینند تا از طریق آن مخارج خانوادهی خود را تامین کنند، نه منحیث یک حرفه با مزایای هنری.
عفت در کنار این که کارش نوعی مبارزه علیه فراموشی و محدودیت است، روزانه با نشر طرح و دیزاین مجموعهای از لوگوها در صفحهی فیسبوکش، تلاش دارد تا توجه شرکتهای تجارتی برای سفارش لوگو جلب کند.
او گفته است: «در طول سالهای اخیر دختران در حوزهی گرافیک در هرات رشد خوبی داشته اند، من از تاجران تقاضا دارم تا برای طبقهی اناث هم فرصت بدهند که تواناییهای خود را به اثبات برسانند تا دختران بیشتری در این حوزه کار کنند.»
در طی سالهای گذشته شمار زیادی از دختران هراتی علاقمند به این رشته، آن را در دانشگاه و مراکز آموزشی فرا گرفتهاند. این دختران با استفاده از امکانات محدود در ایجاد طرحهای گرافیکی، به پیشرفتهای قابل ملاحظهای در این رشته دست پیدا کردند و با برگزاری نمایشگاهها و مسابقات گرافیکی آثار شان را به نمایش گذاشتهاند؛ اما اکنون با محدودیتهای طالبان علیه زنان و دختران، شرایط کار و آفرینش آثار هنری در این رشته برای دختران بسیار دشوار شده است.