هانیه فروتن
«نان، کار، آزادی» عنوان آهنگ اعتراضی جدید الهه سرور، خواننده سرشناس افغانستان است. این آهنگ اعتراضی الهه سرور با حضور سونیتا علیزاده، خواننده رپ اهل افغانستان، بتاریخ چهارم اکتبر سال جاری میلادی منتشر شده است.
الهه سرور، خالق این آهنگ اعتراضی میگوید: «زمانش فرا رسیده تا قفل سکوت را بشکنیم و “صد سال تلخ تابو” را فریاد بزنیم.»
«نان، کار، آزادی» شعاری است که از دل سه سال اعتراضات نفسگیر زنان علیه طالبان جوشیده و تبدیل به رمز مبارزات زنان و دختران افغانستان برای همدلی شده است. اما الهه در گفتوگوی اختصاصی با رسانهی رخشانه در مورد این آهنگ اعتراضی خودش میگوید، این آهنگ صدای سرکوب شدهی زنان افغانستان است. نه از امروز و دیروز؛ بلکه در درازنای دههها.
او از استعارهی «صد سال تلخ تابو/ زندان مرد بدخو» برای توصیف دههها محرومیت زنان در افغانستان استفاده میکند که ریشه در فرهنگ مردسالار داشته است: «زندگی به روش و خواست یک جامعهی مردسالار واقعا خسته کن شده، هیچ اهمیتی ندارد و باید از اینها بگذریم.»
شعر این آهنگ را الهه سرور خودش سروده است و آهنگ به زبانهای پشتو و فارسی خوانده شده که در بخشی از آن سونیتا علیزاده، خواننده رپ نیز الهه را همراهی میکند.
در این آهنگ، الهه سرور در ابتدا زنی را ترسیم میکند که به دلیل سالها سرکوب و غیریتسازی، از خودش بیگانه شده و بعد از عصیان، با شعار «نان، کار، آزادی» به اصل خودش برمیگردد؛ عصیان میکند و دنیای مردسالار را میشکند.
عنوان این آهنگ اعتراضی از شعار «نان، کار،آزادی» که در اعتراضات زنان افغانستان پس از تسلط طالبان شکل گرفت و نماد مقاومت آنها برای حقوق اساسیشان مانند کار، تحصیل و آزادی شد، گرفته شده است. شعاری که بهسرعت بر سر زبانها افتاد و ماندگار شد.
زنان معترض تاکنون بهای سنگینی برای این شعار که در واقع فشردهی مطالبات زنان افغانستان است، پرداختهاند. شکنجه جسمی و روانی، بدرفتاری و تحقیر، تجربهی مشترک همهی زنان معترضی است که پایشان به زندان طالبان رسیدهاند. حتا مواردی از تجاوز به زنان بازداشتی توسط طالبان گزارش شده است.
برای اولین بار، رسانهی رخشانه و روزنامهی گاردین ویدیویی از یک زن معترض اهل افغانستان را مشاهده کردهاند که در زندان طالبان توسط مردان مسلح مورد تجاوز گروهی و شکنجه قرار گرفته است.
«دو گیسو سرخ و جاری/ بغل بگیر سایهات/ نترس، بکن عاشقی/ مه قدرت شه دارم، خوده بهیاد بیارم.» این بریدهای از شعر این آهنگ اعتراضی است. الهه سرور در توضیح این بخش از شعر آهنگ خودش میگوید، الهام این بخش از شعر را از دختران و زنانی گرفته است که توسط طالبان زندانی و حتا مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
از نظر الهه، طالبان با این کار میخواستند صدای زنان را از آنها بگیرند، اما او در این شعر از زنان قربانی میخواهد که سکوت نکنند و از بیان آنچه که طالبان بر سر آنان آوردهاند شرم نکنند.
عموما شدت سختگیریهای طالبان و اعمال قوانین شوکهکنندهی این گروه بر زنان باعث شده که زمینه و شرایط بهوجود آمدن طالبان یا حتی روی کار آمدن این گروه نادیده گرفته شود. به این معنی که فرض اصلی این است که اگر طالبان بروند بحران نیز حل میشود، اما الهه معتقد است که طالب نسخهی سخیفتر شرایط قبل از خود است.
به گفتهی او، «تنها در ظاهر قضیه تفاوتهایی آمده اما آنچه امروز در جریان است همان قصهی دیروز زن بودن در جامعهی زنستیزی به نام افغانستان است.»
او میخواهد افغانستان و زنان نه تنها از سد طالب بلکه از سد «صد سال تلخ تابو» نیز عبور کند. آرمانشهری که الهه در آهنگ «نان، کار،آزادی» ترسیم میکند، آزادی بیقید و شرط است. اما رسیدن به این آرمانشهر نیازمند درک لازم از ویرانشهری است که در ابتدای آهنگ ترسیم میشود.
در این ویرانشهر، مردم به ویژه زنان با خودشان بیگانه شدهاند و از عاشقی میترسند. در این ویرانشهر، زنان وادار به سکوت شده و گیسوهای سرخ دیگر رها نیست: «تا امروز وادار به سکوت شدیم، در برابر هرآنچه تا به حال به خوردمان دادند، گفته شد صبر کن، حرف نزن، زن هستی و صدایت نباید بیرون شود… تمام اینها را فریاد بزنیم. زندگی به روش و خواست یک جامعه مرد سالار واقعا خسته کن شده و هیچ اهمیتی ندارد و باید از اینها بگذریم.»
خشم از فرط بیچارگی و بیحوصلهگی از فرط استیصال در شعر و موسیقی این آهنگ تبلور پیدا کرده است. آنجایی که الهه میخواند: «کوک صدا در رفته، حوصلهام سر رفته… صد سال تلخ تابو، زندان مرد بدخو.»
الهه در این مورد میگوید: «تمام این تابوها به من میگه که از وجود خودم بشرمم. آنچه با نام دین و آیین به اجبار به من و ما قبولانده شد، باعث شده تمام باورهای انسانیام مبنی بر با ارزش بودن خودم را فراموش کنم و در یک قهقرا بروم. اینها باعث شده تا هر روز یک شرمی بیاید و من را در خود ببلعد تا از خود خجالت بکشم.»
الهه به عنوان خالق این آهنگ و زنی که در پیچتاب ریتم تُند راک حرف میزند پیام روشنی برای زنان افغانستان دارد: «[ما زنان[ باید بجنگیم، پا به پای همدیگر باید مبارزه کنیم. همدیگر را حمایت کنیم… “نان، کار، آزادی”، “تحصیل، کار، آزادی” شعار زنان بود که در ذهن من همیشه تکرار میشد و پشت این چند کلمه چه چیزهای نهفته است، چه تاریخی نهفته است، چه خواستهها و آرزوهایی نهفته است.»
الهه سرور این آهنگ اعتراضیاش را با تکرار مکرر «صبوری نیست در کارم» به پایان میبرد. اقدام نمادینی که زنان را به نبرد بیشتر علیه تاریکی طالبان و فراتر از طالبان فرا میخواند.