الهه رسا
شماری از زنان قالینباف در بادغیس از رکود بیپیشینه صنعت قالینبافی در این ولایت نگران هستند. به گفتهی آنها فروش قالینهای دستباف در بادغیس در بیش از دو نیم سال حاکمیت طالبان به کمترین میزان خود رسیده است.
چرخ صنعت قالین دستی در بادغیس بیشتر توسط زنان میچرخد. به گفتهی زنان قالینباف، رکود این صنعت سفره زنان را خالیتر میکند.
عطیبه توخی رییس اتحادیه صنایع دستی زنان و مسوول یگانه مرکز تجارتی زنان بادغیس میگوید که در دوران حاکمیت گروه طالبان، اکثر زنان قالینباف از نبود بازار مناسب برای فروش تولیدات شان نگران هستند. او ابراز نگرانی کرده که اگر وضعیت به همین منوال دوام پیدا کند، زنان مجبور هستند تا بر دروازه کارگاههای شان قفل بزنند.
او میگوید:« خانمهای قالینباف در دیدار با من از نبود فروش و بازار کار شکایت دارند و میگویند که ما قالین میبافیم و بهدلیل نبود فروش، قالین در کنج خانه مان مانده است».
بهگفتهی خانم توخی، در سطح شهر و ولسوالیهای بادغیس دستکم ۵۰۰ زن قالینباف مصروف کار در کارگاههای قالینبافی و خانههای شان هستند که قالینهای ترکمنی، جاینماز، پشتی و تابلو میبافند.
قالین بافی در افغانستان جزء صنایع دستی بسیار قدیمی به شمار میرود که شهروندان زیادی، بهویژه زنان این صنعت را پیش میبرند.
اتحادیه قالین فروشان افغانستان پیش از این به دویچه وله فارسی گفته بود که در زمان حاکمیت طالبان، تولیدات قالین ۲۵ درصد بیشتر شده است. این نهاد گفته، بیشتر از یک میلیون نفر در بخشهای مختلف صنعت قالین افغانستان دخیل هستند که ۹۰ درصد آن را زنان تشکیل میدهند.
این در حالی است که عطیبه توخی، مسوول اتحادیه صنایع دستی زنان، از رکود بازار قالین بهدلیل از دسترفتن سرمایه تولیدکنندگان قالین و بلند رفتن نرخ مواد خام خبر میدهد. او میگوید:« بازار قالین نه تنها در بادغیس بلکه در تمامی ولایتهای کشور با رکود مواجه است مخصوصا در ولایت بادغیس، زنان قالین باف در ولسوالیها و قریهجات قالین میبافند ولی آنها توانایی سرمایه گذاری و بازاریابی را ندارند. این زنان به شکل قرضه از بازار مواد خام میخرند و بعد از فروش جنس، پول را به دکاندار میدهند که مفادی برایشان نمیماند».
خدیجه نیکزاد، سه سال قبل کارش را در صنعت قالین شروع کرد. او با راه اندازی کارگاههای قالینبافی خانه به خانه برای دستکم ۱۰ زن در این صنعت زمینهی کار را فراهم کرده بود. این کارآفرین ۳۰ ساله درتلاش بود که شمار زنان را بیشتر کند اما او میگوید، با وضعیتی که پیش آمده ممکن است همین کار هم دوام نکند و در حال حاضر ۱۰ تخته قالین بدون فروش روی دستاش مانده است.
خدیجه نیکزاد با هزینهی دوصد هزار افغانی پنج کارگاه قالینبافی راهاندازی کرده بود: «زنانیکه در این کارگاه مصروف کاراند؛ یا سرپرست و نانآور خانوادهاند و یا دختران بازمانده از آموزش که با کار در این کارگاهها به اقتصاد خانوادهشان کمک میکنند».
عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه.
خدیجه با مادرش در قلعهنو-بادغیس مصروف قالینبافی است. او میگوید ۲۹ سال قبل زمانی که یک سال سن داشت، پدرش فوت کرده:« بعد از وفات پدرم؛ پدرکلانم مصارف زندگیمان را میپرداخت، اما با وفات او مسوولیت زندگی مثل یک بارسنگین بر شانههای خودم مانده شد که تا فعلا ادامه دارد».
خدیجه از سن ۱۲ سالگی و با کار نیمهوقت در کارگاه قالینبافی نزدیک خانهاش، مصارف خانه و تحصیلاش را پرداخت کرده است.
او در سال ۱۳۹۷ از دانشکده حقوق ولایت بادغیس فارغ شد. خدیجه که دو سال تجربه کار بهعنوان مدیر تعقیب قضایای زنان در ریاست عدلیه بادغیس را دارد، میگوید در دوران حاکمیت گروه طالبان از کار منفک شده و به جای او یک تن از نیروهای طالبان استخدام شده است. به گفتهی خدیجه او سالها با چالشهای زیادی دستوپنجه نرم کرده بود، اما تمام زحماتش یکشبه نقش بر آب شد.
خدیجه در دوران طالبان و با از دست دادن شغلاش بار دیگر به حرفهی قالینبافی رویآورد و با راهاندازی کارگاههای قالینبافی برای سایر زنان در بادغیس فرصت کاری فراهم نموده است.
یکی از این چند کارگاه در خانهی لطیفه در مرکز شهر بادغیس راه اندازی شده است. لطیفه ۵۷ ساله ۳۰ سال است که قالین میبافد. وضعیت کارش هیچگاهی به خرابی این روزها نبوده است. او که به گفتهی خودش نانآور خانواده هفت نفرهاش است روزانه با هفت ساعت کار بهسختی میتواند نان روی سفره خانوادهاش بگذارد.
لطیفه گفته است: «بیشتر قالینبافها دست از کار کشیدهاند، زیرا مالکان کارگاهها بعد از فروش قالین، دستمزد قالینباف را میدهد به همین دلیل، چندین ماه میشود که فقط میبافم و چون قالین به فروش نرسیده؛ من نیز عایدی ندارم. در ماه رمضان از صبح که میآیم، تا ساعت دو مصروف قالینبافی هستم. دیسک کمر و آرتروز زانو دارم. پول غذا برای سیر کردن اولادها را به سختی پیدا میکنم و مجبورم تا با این درد گذاره کنم».
لطیفه در حالحاضر تلاش دارد تا این هنر را زنده نگهدارد. او برای خدیجه دخترش نحوهی بافت قالین را آموزش داده است.
خدیجه ۱۸ ساله، دانشآموز صنف نهم مکتب بود که طالبان آمدند و دروازههای مکتبهای دخترانه را بستند.
خدیجه میگوید که با محرومیت از حق آموزش و ماندن به حصار خانه افسرده شده بود، تصمیم گرفت قالینبافی را از مادرش یاد بگیرد: «این سومین سالی است که نمیتوانم به مکتب بروم و از اینکه اجازه رفتن به مکتب و دیدار استادان و همصنفیهای خود را ندارم ناامید شده بودم و ماندن در چهار دیواری خانه بر روح و روانم تاثیر گذاشته بود. به همیندلیل تصمیم گرفتم تا حرفه قالین بافی را فرا بگیرم. حالا در کارگاهی که در خانه ماست؛ میتوانم مصروف کار باشم».
حتا قبل از طالبان نیز زنان در ولایت بادغیس محروم بودند. بهویژه در ولسوالیهای این ولایت که پیوسته صحنه جنگ نیروهای حکومت پیشین با طالبان بودند. از طرف دیگر، بافت سنتی اجتماعی بادغیس عاملی دیگری شده بود که زنان در این ولایت بیشتر در چهار دیواری خانه باشند.
خدیحه نیکزاد میگوید، در زمان طالبان وضعیت قالینبافی بدتر شده است:« فعلا شرایط برای زنان بهخصوص برای خودم دشوار است و کدام تاجر نیست که قالینها را به پاکستان برای پروسس ببرد. قبلا قالین از طریق پاکستان به سایر کشورها منتقل میشد اما در مدت دو و نیم سال گذشته تجارت قالین متضرر شده و بخاطر تحولات اخیر و مشکلات سیاسی طالبان با کشورها همسایه مخصوصاً کشور پاکستان، قالین صادر نمیشود».
او اضافه کرد؛ مثل او دهها زن کارآفرین دیگر در صنعتقالین بافی زیان مالی دیدهاند:« بازار فروش قالین در ولایت بادغیس هیچ است. نه سودی برای من دارد و نه هم امیدی است که شرایط تغییر کند. قالینها پیش من مانده اما به فروش نمیرسد. اگر این وضعیت ادامه داشته باشد من ضرر زیادی میکنم».
خورشید ۲۲ ساله [مستعار] که نانآور خانوادهی هشت نفری خود است میگوید پدرش به دلیل کهولت سن توانایی کار را ندارد و برادر بزرگتر وی نیز به دلیل اینکه در حکومت پیشین سرباز ارتش بوده، حالا از ترس طالبان در یکی از کشورهای همسایه مهاجر است.
او میگوید: «در ماه رمضان مصارف خانواده بیش از قبل میشود، اما برای پنج قالین من خریدار یافت نمیشود که حداقل با فروش آنها مصارف و کرایه بپردازم. چهار خواهر من کارمند، دانشجو یا دانشآموز مکتب بودهاند که حالا خانهنشین هستند. نمیدانم که آینده من و خواهرانم چه خواهد شد و چگونه این زندگی را پیش ببریم».
او کارگاه قالین بافیاش را چهار سال قبل و با سرمایه پنجهزار افغانی در مرکز شهر بادغیس راهاندازی کرده بود و در این کارگاه برای ده تن از دختران قالینباف که بیشترشان دختران محروم از مکتب هستند زمینهی کار را فراهم کرده است.
خورشید که تا قبل از سقوط کشور به دست گروه طالبان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ سرمایه خود را به پنجاههزار افغانی رسانده بود میگوید، در بیش از دو و نیم سال گذشته نیمی از سرمایه خود را از دست داده است.
او میگوید اگر اداره محلی گروه طالبان در بادغیس و یا موسسات خارجی به وضعیت صنعت قالینبافی توجه نکنند و وضعیت به همین منوال پیش برود شمار زیادی از زنان قالینباف کارگاههای شان را خواهند بست.
او میگوید: «زنان قالینباف مواد خام را به نسیه و با بهایی بلند از بازار خریداری میکنند و پس از تولید نمیتوانند به قیمت مناسب به فروش برسانند. اگر مواد خام ارزان نشود و فرصت برای صادرات قالین از سوی دولت فراهم نشود، تعداد زیادی از زنان قالینباف دست از کار برخواهند داشت».
از سویی هم، مسوولان در اتحادیه صنایع دستی زنان بادغیس میگوید با رکود بیشتر این صنعت، این سفره زنان است که خالیتر میشود. عطیبه توخی میگوید: «این زنان [ قالینباف] نانآور خانوادههایشان هستند که هر کدام با درآمد حاصل از آن، مصرف یک خانواده را میدهند. اگر بازار فروش خوب باشد برای زنان و دختران مفید است زیرا خانمهای قالینباف فعالیت خوبی دارند و مرغوبترین قالینها را تولید میکنند اما فروش خوبی ندارند و تداوم این وضعیت باعث خواهد شد که قالینبافها دیگر نبافند و این صنعت به فراموشی سپرده شود».