نویسنده: محمد حسین جوهری
در قضایای خشونت خانوادهگی و جرایم جنایی، نخستین مرجع شکایت مردم و رسیدهگی به آنها، حوزههای پولیس اند که باید طرف شکایتکننده را جلب و به نهادهای حقوقی و قضایی معرفی کنند؛ ولی حوزههای پولیس طالبان از تسلیمگیری عریضه (درخواست) ثبت شکایت توسط زنان، خودداری میکنند.
در این یادداشت به روایتهایی از زنان پرداخته شده که گفتهاند که حوزههای پولیس طالبان در کابل به شکایاتی که از طرف زنان شدهاند، رسیدهگی نکرده و با این کار آنها را در معرض خشونت بیشتر قرار دادهاند.
روایت اول: نیکبخت از جمله خانمهایی است که حوزه هژدهم پولیس کابل به شکایت او رسیدهگی نکرده است. او که از طرف خانواده شوهرش مورد خشونت قرار گرفته، میگوید که بعد از آن که برای چندین بار شوهرش او را لت وکوب کرد، به حوزه پولیس مراجعه کرده تا او را مورد پیگرد قرار دهد؛ ولی بر خلاف انتظار نه تنها حوزه پولیس طالبان به حل مشکل او کمکی نکرده، بلکه شوهرش حمایت کره است.
نیکبخت گفت که ابتدا از سوی پدر شوهرش مورد خشونت قرار گرفته و بعد شوهرش او را لت وکوب کرده و از خانه بیرون کرده است: «خسٌرم حین لتوکوب کردنم گفت که برو از خانهام بیرون شو، دیگر حقوق بشر نیست که شما زنها حکومت کنید.»
نیکبخت داستان را به شوهرش میگوید تا به این مشکل رسیدهگی کند؛ اما خلاف انتظار او، شوهرش پس از تنش لفظی، نیز دست به لتوکوب میزند و او را از خانه بیرون میکند. نیکبخت برای چند روز به خانه خواهرش پناه میبرد و انتظار دارد که شوهرش به دنبالش بیاید؛ اما خبری نمیشود. یک روز بعد نیکبخت به خانهاش بر میگردد، دوباره از طرف شوهرش مورد خشونت قرار میگیرد و از خانه به زور بیرون رانده میشود.
بعد از این ماجرا، نیکبخت به حوزه هژدهم پولیس مراجعه میکند؛ اما حوزه پولیس به خاطر که او زن است و از دست شوهرش شکایت دارد، درخواستاش را تحویل نمیگیرد. او از برادرش کمک میخواهد و همراه با برادرش دوباره به حوزه مراجعه میکند. برادر نیکبخت برگهی جلب را به خانه شوهر خواهرش میبرد. در میانهی راه، شوهر نیکبخت برادر او را به شدت لتوکوب میکند که چرا با خواهرش علیه او در حوزه پولیس شکایت کرده است.
برادر نیکبخت با صورت خون آلود به حوزه میرسد؛ اما شوهر او، میگوید که زنش بدون اجازه او از خانه بیرون شده و به خانه خواهرش رفته است. نیکبخت با چشمان اشکبار گفت: «برای من در حوزه، هیچ فرصتی به گپ زدن نداد. فقط حرف شوهرم را شنید. وقتی شوهرم گفت که این بدون اجازه من از خانه بیرون شده، دیگه مرا از حوزه بیرون کشید. هم برادرم از دست شوهرم لت خورده بود و هم من؛ اما طالبان گفت که حق با شوهرت است. چون در اسلام، زن اجازه ندارد که بدون اجازه شوهرش حتی یک قدم از خانه بیرون بماند.»
او میگوید که با گذشت دو هفته از این ماجرا، هنوز در خانه خواهرش است و شوهرش از طریق تلفن او را تهدید میکند. به گفته وی وقتی حوزه پولیس به شکایت ما توجه نکند، دیگر هیچ آدرسی نیست که به شکایت زنان رسیدگی کند و این وضعیت دل ما را از از زندگی بد ساخته است.
عارفه رضایی از فعالین حقوق زن میگوید که او نیز شاهد چندین ماجرا از این نوع بوده که طالبان به شکایت زنان بی توجهی کرده است. به باور وی با مسلط شدن طالبان، خشونت علیه زنان چندین برابر افزایش یافته است.
زیرا این رویکرد طالبان، زنان را بیشتر در معرض خشونت قرار میدهد و کارد مردان زنستیز را در جامعه مردسالار افغانستان تیزتر میکند. این فعال حقوق زن، انتظار دارد که جامعه جهانی باید فشارها بر طالبان را شدت بخشد تا این گروه حاضر به تامین حداقل ابتداییترین حق زنان شود.
روایت دوم: زنی از مربوطات حوزه پنجم پولیس کابل که نمیخواهد نامی از او در گزارش برده شود، میگوید که از دست خشونت برادران شوهرش به حوزه پنجم پولیس شکایت کرد؛ اما طالبان به او گفت که شوهرت نیست، باید از برادرانش اطاعت کنی. او با انتقاد شدید از این رویه طالبان گفت: «نمیفهمم که زن و دختر اینها (طالبان) از دست این ظالمان در خانه چه روزی دارند؟ خداوند شر اینها را از سر مردم افغانستان کم کنند.»
روایت سوم: آمنه باشنده ناحیه هفتم شهر کابل است. او نیز از عدم تحویل گیری شکایتاش در حوزه هفتم پولیس طالبان، شکایت دارد. شوهر آمنه در حکومت پیشین زندانی بوده و با سقوط کابل از زندان فرار میکند. آمنه که نمیخواهد نامی از شوهرش در گزارش برده شود، گفت که از شوهرش به گرمی در خانه استقبال کرده؛ اما او تنها یک شب در خانه ماند و بعد با طالبان یکجا شد: «شوهرم روز دیگر با سلاح به خانه برگشت و گفت که با طالبان یکجا شده . چون رفیقانش در زندان طالب بودهاند.» آمنه از این که شوهرش به طالبان پیوسته ناراحت و خشمگین است. با اسرار زیاد از شوهرش میخواهد که از طالبان جدا شود و به پاکستان و ایران برود؛ اما شوهرش قبول نمیکند. آمنه وقتی میبیند که شوهرش از طالبان جدا شدنی نیست، تصمیم به گرفتن طلاق میگیرد. تصمیمی که درد سر دیگری را برایش رقم میزند. شوهر آمنه از این تصمیم، به خشم میآید و او را مورد خشونت قرار میدهد. آمنه به حوزه هفتم پولیس شکایت میکند؛ اما وقتی برادر شوهرش به حوزه میرسد، از طالب بودن برادرش میگوید، دیگر کسی به داد و فریاد آمنه وقعی نمیگذارد.
عدم ثبت و رسیدهگی شکایت زنان در حوزههای پولیس طالبان در حالی است که وزارت امر به معروف و نهی از منکر این گروه، چند ماه پیش از مسوولین وزارتخانهها و ادارات خواسته بودند که به مراجعین زن بدون همراه مرد اجازه ورود به دفاتر را ندهند و کار آنان را اجرا نکنند.
هر چند این اقدام طالبان برای زنان مشکلات زیادی را به بار آورده؛ ولی شاید زنان راه حلی را برای آن پیدا کنند؛ اما عدم درج شکایت زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند، گِره کوری است که با هیچ دست و دندانی باز نمیشود و این ظلم پنهانی است که در سایه سلطه طالبانی بر زنان تحمیل میگردد.
یادداشت: نامهای زنانی که در این گزارش مصاحبه شده، مستعار است.