هانیه فروتن
«بهشته» به تاریخ ۱۳ اپریل، درست وقتی که کنار پدر و مادرش از تعطیلاتاش در چهارمین روز جشن عید امسال لذت میبرد، تماسی از کابل دریافت کرد که میگفت خواهر کوچکترش مرگ موش خورده، به شفاخانه منتقل شده و پزشکان بدون اجازهی اعضای خانوادهاش حاضر نمیشوند معدهاش را شستشو بدهند.
بهشته ۲۶ ساله، خواهر بزرگترش با شنیدن این واقعیت که طاهره، خواهر ۲۴ سالهاش اقدام به خودکشی کرده، شوکه شد. او میگوید: «با شناختی که از طاهره داشتم مطمئن بودم که تحت هیچ شرایطی دست به این کار نمیزند.»
اما اینکه طاهره مرگ موش خورده و اقدام به خودکشی کرده بود، واقعیت داشت.
طاهره ۲۴ ساله و دانشجوی رشته ژورنالیزم دانشگاه کابل بود که نیروهای طالبان در ماه دسامبر سال ۲۰۲۲ دستور ممنوعیت تحصیل دختران را دادند. معیار جذب دانشجویان در دانشکدهی ژورنالیزم به دلیل محبوبیت این رشتهی تحصیلی بالا بود و طاهره مسیر دشواری را برای رسیدن به آنجا طی کرده بود؛ از قریهای دور افتاده و محروم در دایکندی تا صنفهای درسی دانشگاه کابل. یکی از همصنفیهایش با حفظ هویتاش میگوید: «طاهره دختر درسخوان و قوی بود.»
طاهره دانشجوی سمستر آخر دانشکدهی ژورنالیزم دانشگاه کابل بود. به فرصت کمی برای فراغت از دانشگاه نیاز داشت. خواهرش میگوید: «طاهره دو سال ممنوعیت تحصیل توسط طالبان را به این امید که چنین نمیماند، تحمل کرد اما برخلاف امیدواریهای او، طالبان روی تصمیم خود پافشاری کردند تا اینکه این دانشجوی مستعد رشتهی ژورنالیزم تمام راهها را به روی خودش بسته دید.»
با دوام ممنوعیت طالبان بر زندگی زنان در افغانستان، ناامیدی و مشکلات سلامت روان زنان افغانستان بیشتر شده است. مواردی از خودکشی زنان تاکنون گزارش شده است.
روزنامهی گارین سال گذشته در گزارشی گفته بود که پس از حاکمیت طالبان، خودکشی دختران و زنان در افغانستان افزایش یافته است. این در حالی است که طالبان از رسانهای شدن خودکشی زنان جلوگیری میکنند. در موارد زیادی خانوادههای قربانیان از صحبت با رسانهها منع شدهاند.
آخرین مورد که بسیار سر و صدا به پا کرد خودکشی دختری در ولایت بامیان پس از رهایی از بند طالبان بود. خانوادهاش هنوز در مورد مرگ دخترشان با رسانهها حرف نزدهاند. منابع قبلا به رسانهی رخشانه گفته بودند که طالبان آنها را تهدید کرده است که با رسانهها صحبت نکنند.
به قول منابع، طاهره به تاریخ ۱۳ اپریل سال جاری، ساعت ۱:۳۳ بعد از ظهر، ناامیدانه ۹ عدد خرمای آلوده به مرگ موش را خورد. نیم ساعت قبل از اینکه به بیمارستان منتقل شود به مادر و خواهرش در دایکندی تماس گرفت و برای آخرین بار با آنان صحبت کرد. از مادرش پرسید که چه نیاز دارد از کابل برایش بفرستد و به خواهرش بهشته نیز اطلاع داد که کلیدش را در فلان جای گذاشته است.
شوهر خواهر طاهره او را ساعت ۲ پس از چاشت به شفاخانه محمدعلی جناح واقع در غرب کابل منتقل میکند. شوهر بهشته از شفاخانه به دایکندی زنگ میزند تا جواز شستشوی معده طاهره را بگیرد. در نهایت معده طاهره شستشو داده میشود اما پزشک به شوهر بهشته میگوید، احتمال اینکه طاهره زنده بماند بسیار کم است. درست گفته بود؛ طاهره شش و نیم ساعت بعد، یعنی هشت شب برای همیشه چشمهایش را به روی تمام آرزوهایش بست. یا به عبارت دیگر، از زندگی ناامیدانه در سایهی طالبان به مرگ پناه برد.
به گفتهی بهشته، طاهره در دو سال ممنوعیت، تماما در جستجوی راه بیرونرفت از کشور و دنبال کردن رویاهایش در بیرون از افغانستان بود: «کارش شده بود تعقیب کردن بورسیهها (تنها انتخاب او برای ادامه دادن)، سال اول با امیدواری بیشتری به جستجوهایش ادامه داد. با مقدار پولی که از تدریس در یکی از مکاتب خصوصی بدست میآورد، به کورس زبان انگلیسی میرفت تا معیار بورسیههای تحصیلی را بدست بیاورد.»
به قول خواهرش، در سال دوم اما این امیدها در وجود طاهره کم رنگتر شد، وقتی کارش را به عنوان معلم از دست داد و از ناچاری به کارگاههای خیاطی روی آورد، حالش بدتر شد. دست مزدی که بابت کارش از راه خیاطی بدست میآورد هزینههای آموزش زبان را تکافو نمیکرد. به همین منظور از آموزش زبان دست کشید و دنبال کردن بورسیههای تحصیلی را نیز فراموش کرد.
بهشته میگوید، خواهر کوچکترش در ماههای قبل از اپریل زمانی که خودکشی کرد بسیار ناامید و کمحرف شده بود، اما هنوز هم باور اینکه طاهره خودکشی کرده برای بهشته قابل هضم نیست چون او را «دختر قوی» توصیف میکند که مسیر دشواری را برای ادامهی تحصیل پشت سر گذاشته بود.
بهشته که یک سال از ازدواجش میگذرد میگوید: «خواهرم در ماه های آخر حیاتش بیشتر اوقات را تنهایی میگذراند، مثل اوایل با اشتیاق به دیدنم نمیآمد و حتی شبهایی که هم اتاقیاش به اتاق برنمیگشت هم ترجیح میداد تنها باشد، همیشه با بهانه جوییها دست رد به سینهام میزد.»
«طاهره دختر درسخوان و قوی بود.»/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
دوستان و همصنفان طاهره نیز در ناباوری به سر میبرند. آنها میگویند: «او دختر خوشحال و شادی بود که فقط به تحصیل فکر میکرد.» میگویند: «او شوخ و سرشار از انرژی بود.»
مینا (مستعار) ۲۳ ساله یکی از دوستان نزدیک طاهره قصه میکند: «هر وقت از مشکلات و اینکه کمتر از برادرم از طرف والدینم مورد حمایت قرار میگرفتم پیش طاهره صحبت میکردم، سرزنش میکرد که نباید اینها را جدی بگیرم بلکه تلاش کنم تا به خانوادهام ثابت شود میتوانم در حد برادرم به فامیل و مردمم موثر واقع شوم، میتوانم نقش خودم را برای پیشبرد زندگیمان داشته باشم. همیشه به من روحیه میداد تا در برابر ناملایمتهای روزگار خم به ابرو نیاورم.»
نیلاب( مستعار) ۲۴ سال دارد و هم کلاسی طاهره است. او تاهنوز حسرت روزی که طاهره از وی خواسته بود به دیدنش بیاید را میخورد. نیلاب میگوید: «طاهره برایم پیام گذاشته بود که حالش خوب نیست، گفته بود میخواست مرا ببیند و باهم حرف بزنیم. آن روز نمیدانم چه مانعی بود که نشد به دیدنش بروم اما با گذشت تقریبا یک سال از مرگ طاهره هنوز همان لحظه جلوی چشمم مجسم میشود و با هر بار یاد آوریش بغض میکنم.»
براساس گزارش ریچارد بنت، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای افغانستان، طالبان با صدور دستکم ۵۲ فرمان بر زندگی زنان محدودیت وضع کردهاند. او گفته است که سیاستهای خشونتبار طالبان علیه زنان بسیار شدید و گسترده است. بسته شدن دانشگاه که زندگی طاهره را به مرز نابودی کشاند، یکی از این ۵۲ فرمان محدودکننده طالبان است.
بهشته هنوز سنگینی دردی که روز دفن خواهرش در سینهاش تجربه کرده بود را حس میکند. هنوز داغ مرگ یگانه خواهرش، خاطرش را مکدر میکند. میگوید، هر روز نالههای مادرش در گوشش میپیچد. میگوید: «کاش آن زمان، وقتی که طاهره میخواست به پاکستان برود برایش کاری میکردم. کاش میتوانستم همان وقت فرصت تحصیل در بیرون از افغانستان را برایش مهیا بسازم اما نشد و این روزهایم را با همین حسرتها میگذارنم.»