دم {Dame } فرانسیس کایرنکراس
خانم فرانسیس نکراس، از اقتصاد دانان در سالهای ۱۹۸۴-۲۰۰۴ و رییس دانشکده اکستر، دانشگاه آکسفورد سال ۲۰۰۴- ۲۰۱۲ است.
خواهران عزیز افغان، تاریخ به شما لطف نکرده است. شما در گذشته قهرمانان کمی داشتهاید و بیشتر آنها با ازدواج با مرد مناسب در زندگی موفق بودهاند. نورجهان کارهای خوبی انجام داد؛ اما از مزایای یک شوهر قدرتمند برخوردار بود.
به طور کلی، زنانی که در افغانستان به شهرت رسیدهاند، زیرا از شوهران متفکر و حامی برخوردار بوده اند.
در دو دهه گذشته، شما چند خواهر بزرگ مانند مینا کشور کمال، که در مبارزات انتخاباتی برای پیشرفت زنان جان خود را از دست داد، داشتید.
اما افغانستان کشوری است که مدتهاست در مورد اشتغال زنان دوسویه و یا به سادگی – مثل حالا – عمیقاً خصمانه برخورد شده است. بنابراین، اکنون، پس از یک دوره کوتاه و وسوسهانگیز آزادی برای تحصیل، کار و سفر، دوباره در بند هستید.
یک بار دیگر، دختران شما از تحصیل محروم میشوند و مکاتب توسط بمب منفجر میشود. بار دیگر، نگران این هستید که سختی و قحطی ممکن است تلخترین پیامد را برای هر مادری به همراه داشته باشد. فروختن یک دختر خردسال برای ازدواج با کسی که دخترتان شاید در یک میلیون سال هرگز او را برای زندگی انتخاب نمیکرد. با تحقیر شما، مردانی که این توهینها را انجام میدهند، به کشور خود آسیب بیپایانی میزنند.
بیشتر پسران مجرد که قادر به یافتن همسر نیستند، تهدیدی برای صلح و منبع دائمی خشونت و تنش است. البته بسیاری از مردان – و به ویژه مردان با داشتن سواد کم، از تحصیل و اشتغال زنان میترسند.
مردانی در کشور من هستند که از فرهنگهای متفاوتی به اینجا آمدهاند – برای مثال از پاکستان – که از احتمال رفتن دخترانشان به مکتب و یادگیری به اندازه برادرانشان (و گاهی اوقات مانند پدرانشان) احساس خطر میکنند.
این مردان غالباً این ضربالمثل قدیمی را که «جای زن در خانه است» باور میکنند و این مسئله برای شان عادی میشود.
اما حذف نیمی از جمعیت بزرگسال خود از تحصیل و از محل کار، دیوانگی است. اکثر رهبران سیاسی شما باید این را بدانند، حتی اگر پذیرش آن برایشان سخت باشد.
کشورهایی که ثروتمند شدهاند – برای مثال ایالات متحده، چین، بنگلادش – با پذیرش تحصیلات زنان و اغلب با تشویق فعالانه زنان برای پیوستن به نیروی کار، این کار را انجام دادهاند.
دستمزد دوم به درآمد خانواده میافزاید و بنابراین آسایش و امنیت آن را افزایش میدهد. «سرمایهگذاری» بر روی زنان منطقی است؛ آنها نه تنها نیمی از فضای اقتصادی را بالا نگه میدارند، همانطور که مائو تسه تونگ عاقلانه مشاهده کرد، بلکه آنها افرادی هستند که احتمالاً نسل بعدی را آموزش میدهند.
علاوه بر این، بسیاری از مطالعات توسط نهادهای معتبر بینالمللی مانند سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد که در کشورهایی که اشتغال زنان زیاد است، فقر خانوادگی کمتر، سلامت کودکان بهتر، استانداردهای عمومی بالاتر آموزش و نرخ بهره وری بالاتری دارند.
سریع ترین راه برای سالمتر کردن و شکوفایی هر کشوری این است که زنان از تحصیلات خوب و آزادی در جستجوی شغل با حقوق برخوردار باشند.
کشور شما اکنون توسط افرادی مدیریت میشود که عمیقا متقاعد شدهاند که زنان باید دور از چشم باشند و باید به آشپزی، نظافت و تربیت کودکان رسیدگی کنند.
آنها نمیدانند که این استراتژی کشورشان را فقیر خواهد کرد. خانوادههای خودشان زندگیهای سختتر و فقیرانهتری خواهند داشت که اگر همسرانشان تحصیل کرده و تشویق به کار نشوند.
من خودم فوق العاده خوش شانس بودهام. پدرم در اسکاتلند بزرگ شد، کشوری که به زنان اجازه میداد چند سال قبل از اینکه دانشگاههای انگلیسی به زنان تحصیلات دانشگاهی بدهند، در دانشگاههای قدیمیاش مدرک بگیرند.
به چهار خواهرش همگی همان تحصیلاتی که او داشت و سه برادرش از آن مستفید میشد، پیشنهاد شد. دو تا از خواهران او که در سالهای اولیه قرن بیستم به دنیا آمدند، به دانشگاه رفتند و معلم شدند.
بنابراین پدرم با این پیش فرض بزرگ شد که زنان میتوانند به خوبی مردان کار کنند و باید مانند برادرانشان تحصیل کنند.
کودکی من و سپس حرفه شخصی من – به عنوان یک روزنامه نگار ارشد و به عنوان رییس کالج در دانشگاه آکسفورد – بر اساس این تجربیات دوران جوانی او ساخته شد.
درک من از اسلام این است که حضرت محمد اهمیت تعلیم و تربیت را برای مردان و زنان، آموزش داده است.
رهبران جدید افغانستان نیز باید نگاه خوبی به چین داشته باشند. جمعیت چین که اکنون دیگر افزایش نمییابد، به طور فزایندهای توسط نیروی کار تحصیل کرده زن حمایت میشود. آموزش به زنان جوان و اجازه کار به آنها، تفریط یا بدعت یا نمایش ضعف نیست.
من امیدوارم که وقتی حاکمان افغانستان بفهمند که محدودیتهای زنان و دختران چقدر به اقتصاد خودشان و چشمانداز رفاه پایدار آسیب میزند، بفهمند که مسیری که در حال حاضر دنبال میکنند به نفع هیچ کس دردرازمدت نیست.
یک زن باهوش و تحصیلکرده دیگر نمیتواند کاری را که در حال حاضر توسط مردی با هوش یا آموزش کمتر انجام میشود، انجام دهد. این تحقیر احتمالی برای مردان کشور اکنون از بین رفته است.
اما در جای خود، افغانستان خود را فقیر و آسیب دیده خواهد دید. موضوع اعطای آزادی تحصیل و اشتغال به زنان یک موضوع فلسفه یا دکترین نیست. مسئله بقا و شکوفایی اقتصادی است. اگر این امر نادیده گرفته شود، افغانها متضرر خواهند شد.