مژده محمدی
در دل تاریکی و محدودیتهای سه سال اخیر تحت سلطهی طالبان که چهاردیواری خانه مأمن زنان افغانستان شده است، هنوز نور امید از دل هنر و اراده زنان میدرخشد. در قلعهی تاریخی ارگ هرات، جایی که گذشته و حال به هم میپیوندند، سه دختر هنرمند به گفتهی خودشان برای « نفی تبعیض» قدم و قلم میزنند.
به نظر میرسد اشاره آنها به محدودیتهای طالبان است، اما آنها در در این مورد با احتیاط حرف میزنند. طالبان محدودیتهای زیادی را علیه زنان وضع کردهاند. دستکم ۵۰ فرمان محدودکننده که به گفتهی ریچارد بنت، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای افغانستان، سیاستهای خشونتبار طالبان علیه زنان بسیار شدید و گسترده است.
سمیه سلیمانخیل، قریش ملکزاده و مریم عیانی سه زن هنرمندی هستند که با خلق آثار هنری، تولید صنایع خاص دستی و برگزاری کارگاههای آموزشی، تلاش میکنند امید و هنر زنان را زنده نگهدارند.
سمیه، در قلعهی تاریخی «اختیارالدین» معروف به ارگ هرات، گالری هنری «نایکو» را راهاندازی کرده است. گالری کوچک در گوشهای از مرکزی که به «دارالفنون هریوا» معروف است و در ارگ تاریخی هرات واقع شده است.
روزی که به دیدار سمیه رفتم، او در حال معرفی آثار هنری خوشنویسی، تذهیب، مینیاتوری و نقاشی به دو زن گردشگر خارجی بود. هر حرکت سمیه و هر کلمهای که به گردشگران میگفت، شگفتی و احترام آنها را بر میانگیخت.
برجستهترین اثر خطاطیشدهی سمیه، قرآن زیبای «ذکرالنقش» است که ترکیبی از هنر خطاطی، تذهیب و مینیاتوری است و قیمت آن چهارصد هزار افغانی تعیین شده است. سمیه توضیح میدهد که هر اثر هنری که میسازد، دستکم شش ماه روی آن کار میکند. او میگوید: «این اثر نمایانگر تلاش و هنر من است و همچنین انعکاسی از توانایی زنان افغانستان به جهان خارج.»
این هنرمند ۲۴ ساله هراتی در حالی که با هیجان حرف میزند میگوید، با راهاندازی این گالری، تلاش میکند تا فضایی برای اشتغالزایی زنان ایجاد کند: «نسبت به سال گذشته، تعداد گردشگران خارجی که به قلعه تاریخی هرات میآیند، افزایش یافته است. وقتی گردشگران از این مکان بازدید میکنند، به دفتر کوچک من در این مکان تاریخی نیز سر میزنند. این برای ما فرصتی است تا پیام خود را به جهانیان منتقل کنیم… من و همکارانام طرحهای جهانیپسند و معیاری را کار میکنیم، امید اصلی من از کار در دارالفنون، بازدید گردشگران از این مکان تاریخی است. بهگونهی معمول در اوایل فصل بهار و خزان میزان گردشگران بیش از دیگر ماههای سال است.»
سمیه دانشآموخته رشتهی حقوق است. او میگوید، با تشویق خانواده، به ویژه مادرش، هنر خطاطی و تذهیب را آموخت و گالری هنری خود را تأسیس کرد. او ماهانه حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ دالر امریکایی درآمد دارد و همزمان به آموزش بیست و سه دختر در بخشهای نقاشی، مینیاتوری و تذهیب میپردازد. هنرجویانی که عمدتا از خانوادههای محروم و دانشآموزان بالاتر از صنف ششم و محروم از مکتب هستند.
سمیه گفته است: «دختران هیچگاهی دست از تلاش بر ندارند. بنظر من رفتن به مکتب و دانشگاه ملاکی برای پیشرفت نیست، بلکه هدف و آرزوهای ما است که برای بدست آوردن آن تلاش میکنیم.»
چند قدم دورتر از گالری نایکو، قریش ملکزاده، هنرمند دیگری، کارگاه میناکاری راه انداخته است. خانم ملکزاده، که هشت سال پیش حرفهی میناکاری را در ایران آموخته است، با سقوط حکومت افغانستان به دست طالبان، تصمیم به بازگشت به وطن گرفت تا این هنر را ادامه دهد.
او نیز فرصت آموزش این حرفه را برای دستکم هفده دختر محروم از آموزش فراهم کرده است: «هدف اصلی من از راهاندازی این کارگاه افروختن نوری در تاریکی مطلق بود تا دخترانی که از رفتن به مکتب و دانشگاه بازماندهاند را در این کارگاه آموزش بدهم تا افسردگیشان از بین رفته و شاد شوند.»
هرچند از تجربههای تلخ خود از برخورد نیروهای امر به معروف طالبان با خودش یاد میکند که از او بارها خواستهاند کارگاه را ببندد. او هنوز ایستادگی کرده و تسلیم این خواسته نشده است. روزانه دستکم ۱۲ ساعت به آموزش و کار میپردازد: «ابتدا در فروشگاه الماسشرق، دکان داشتم، در آن فروشگاه من یگانه فروشنده خانم بودم و به همیندلیل نیروهای امر به معروف به دکان من آمده و برایم گفتند که اینجا کار نکن و من شاگردان خود را رخصت کردم…آرزو دارم به هدفهایی که دارم برسم و اگر ده دفعه کارگاه میناکاری باز کنم و دکان من را بسته کنند. بازم به پای خود بلند میشوم و مقاومت میکنم چون عاشق کار خود هستم و میخواهم کار خود را توسعه بدهم و کار خود را ادامه بدهم.»
میناکاری از جمله هنرهای قدیمی است. این هنر، معروف به هنری از آتش و خاک و نقاشی رنگها است؛ که میتواند شگفتی بسیاری را برای افراد پدید آورد. معمولا از این هنر روی تزئیین ظروف، گلدان و سایر اشیای تزئینی استفاده میشود.
این زن هنرمند، مادر سه پسر بیستوپنج ساله، بیستو دو ساله و نوزدهساله است که بهگفتهی خودش فرزنداناش به بیماری روانی اسکیزوفرنی مبتلا هستند. او به تنهایی مصارف زندگی و تداوی فرزنداناش را بر دوش دارد. او میگوید، چشم به حمایت مردم دوخته است تا از هنرش حمایت کند.
کار مریم عیانی متفاوتتر است. او در ارگ هرات کارگاه قالینبافی دارد که معمولا گردشگران خارجی، مشتریان قالینهای دستباف او هستند: «خریداران قالین عمدتاً گردشگران خارجی هستند که در بازدید از قلعه اختیارالدین، قالینهای ما را خریداری میکنند.»
در حال حاضر، شصت زن در بخش قالینبافی و بیست زن در بخش خیاطی با مریم عیانی کار میکنند. او معتقد است که زنان با کار در این کارگاهها میتوانند به استقلال مالی برسند، امید خود را حفظ کند و به خانوادههای خود کمک کنند.
طالبان کار زنان را در افغانستان ممنوع کردهاند. کارهای کوچک صنایع دستی از معدود فرصتهایی است که هنوز زنان اجازه فعالیت دارند. هرچند با دردسرهای فراوان. این کارآفرین ۳۸ ساله هراتی گفته است: «در کشوری مثل افغانستان، زنان بیشتر فشار روحی ناشی از مشکلات اقتصادی دارند. از نظر من، زنان میتوانند در بخش هنری دست بهکار شوند و برای خودشان شغل و حرفهای ایجاد بکنند و منبع درآمدی برای خانواده خود باشند و برای خانواده خود کار کنند. به هر اندازهای که زنان از لحاظ اقتصادی توانمند باشند بههمان اندازه در خانواده آرامش بهتر حفظ میشود.»
در دارالفنون هریوا، که در تاریخ ۱۳۹۲ هجری شمسی در قلعه اختیارالدین تأسیس شده، زنان و مردان در بخشهای مختلف هنری، از جمله قالینبافی، خیاطی، دوخت لباس افغانی، تسبیح، شیشهسازی و خراسی مشغول به کار هستند. در اینجا امید به فردایی بهتر، با تلاشهای بیوقفه این زنان، همچنان زنده است.
توصیف که از کار این زنان میتوان کرد، ایستادگی در سایه و حکایت ایمان به امید و هنر برای عبور از چنین روزهای دشوار است.