شیرین یوسفی
حدود ده روز قبل، باشندگان ولسوالیهای پاتو، خدیر و کجران ولایت دایکندی از سوی گروه طالبان مجبور به کوچاجباری شدند. اکنون اکثریت این خانوادهها در شهر کابل پناهنده شدند و در وضعیت بد اقتصادی به سر میبرند.
چند روز پیش ویدیوها و تصاویری در شبکههای اجتماعی پخش شد که نشان میداد، طالبان باشندگان چندین روستا را در ولایت دایکندی مجبور به کوچاجباری کرده و خانههای آنها را به آتش میکشیدند.
گروه طالبان تاکنون در مورد کوچاجباری و ادعای مالکیت زمینهای باشندگان ولایت دایکندی هیچ واکنشی نشان نداده است.
شماری از باشندگان ولایت دایکندی میگویند که آنان سالها در آن روستاها زندگی کردند و این زمینها مربوط به خودشان است نه از شخص یا گروهی.
«نمیدانم کوچی بود یا طالب، برای ما گفتن تا چند روز دیگراز اینجا بروید. این خاک از شما نیست، از ما بوده و است با اسحله به خانههای ما آمدن که بروید. همگی از ترس زیاد نمیفهمدیم چه کار کنیم؟ مجبور شدیم همه بارو بستره خود را جمع کرده و به طرف کابل آمدیم »
بیگم۴۵ ساله و خانواده ۹ نفریاش مدت هشت روز است که از روستای «بالاسرتگاب دار» ولایت دایکندی درکابل مهاجرشده است. حالا در خانه کرایی زندگی میکنند. او میگوید که برخی روستاهای این ولایت از سوی افراد طالبان اخطاریه دریافت کردند که باید آنجا را ترک کند:«برای ما چند روز وقت داد که خانههای خود را ایلا داده کوچ کنیم. میگفتند ملکیت اینجا به ما میرسد شما بروید ازهر جای که آمدید» بیگم میگوید او در همان روستا بزرگ شده است و در این مدت هیچ کسی ادعای ملکیت روستا را نکرده است؛ اما با آمدن طالبان شماری از افراد مسلح گفتند آنها مالک این روستاها هستند و آنها را مجبور به کوچ اجباری کردند.
بیگم و شماری از خانوادهها در حالی از ولایت دایکندی مجبور به ترک خانههایشان شدند که ازاول ماه میزان شمار زیادی از خانوادهها از ولسوالیهای«کیندیر، نواباد، بالاسرتگابدار، خرکک، پلتو پاتو.» از سوی افراد طالبان مجبور به ترک روستاهای شان شدند.
از سوی هم بیگم و خانوادهاش در کابل ناآشنا است. همسرش نتوانسته در این مدت کار پیدا کند بیگم میگوید در ولایت دایکندی زمینهای زراعتی شمار زیادی از خانوادهها توسط حیوانات مربوط به افراد طالبان پایمال شده و محصولات زراعتی امسال این خانواده دیگر قابل استفاده نیست. میافزاید:« بادام وتمام چیزهای که داشتیم خراب شد و معلوم نشد که کجا شد یکباره همه چیز ره ترک کردیم و از دست افراد ظالم فقط جان خودما ره نجات دادیم.»
با آن که کوچاجباری باشندگان دایکندی از سوی افراد طالبان در این ولایت متوقف شده است؛ اما بیگم میگوید دیگر امیدی بازگشت به ولایت شان را ندارد« در آنجا برای ما هیج چیزی باقی نمانده زمستان را با چه سپری کنیم؟ از گشنکی خواهد مردیم. حتا پول گرایه موتررا نداریم که دوباره به ولایت برویم حاصل تمام زحمتهای خودم و کودکانم را که در زمینها کشیدیم پیش چشمهایم نابود و پایمال شد».
بیگم و خانوادهاش حالا در کابل در کنار شماری از خانوادههای که مجبور به ترک خانههایشان شده است در وضعیت بد اقتصادی به سر میبرند و میگوید تا حال هیچگونه کمک از سوی نهادهای خیریه در کابل به این خانوادهها صورت نگرفته است. او با اشاره به کودکان کم سنوسالش میگوید که نمیتواند شکم آنان را سیر کند. افزایش قیمت مواد خوراکی در بازارهای افغانستان از دیگر چالشهای است که این خانوادها را در تنگنا قرار داده است.
کوچاجباری در ولایت دایکندی در حالی صورت گرفت که بیشتر باشندههای این ولایت فقیر بود و تنها درآمد اقتصادی این خانوادهها از فروش محصولات زراعتی «بادام، کچالو،’گندم» بهدست میآمد. درکنار کوچ اجباری خانوادهها و پایمال شدن زمینهای زراعتی این ولایت، گزارشها میرساند که شمار زیادی از خانهها در این ولایت از سوی افراد طالبان به آتش کشیده شده است.
از سوی هم در ولایت دایکندی در کنار مسدود بودن مکتبها به روی دختران بسیاری از مراکز صحی در این ولایت نیز مسدود شده و داکتران بهخصوص داکتران زن مجبور به ترک آن ولایت شده است
مهتاب( نام مستعار) مدت چهار سال به دور از خانوادهاش در مرکز ولایت دایکندی به عنوان قابله کار کرده است اما با آمدن طالبان مجبور شده محل وظیفهاش را ترک کرده به با خانوادهاش به کابل بیاید.
او میگوید:« با آنکه مدت سه ماه معاش نگرفتیم؛ اما باز هم در کنار مردم بودیم و زحمت کشیدیم با حداقل تجهیزات که در دسترس داشتیم زنان را تداوی میکردیم؛ اما زمان که طالبان این ولایت را گرفت دیگر از ترس نتوانستم آنجا بمانم. مجبور شدیم کلینک ره بسته کرده بیایم. طالبان بالای هیچ زن و طفل رحم نمیکند.»
مهتاب با آن که در کابل در کنار خانوادهاش زندگی میکند؛ اما میگوید که نگران زنان که در ولایت دایکندی زندگی میکنند است. او گفت:« زنان در ولایت دایکندی به وسایل بهداشتی دسترسی ندارند. متاسفانه هنوز هم در بسیار از روستاهای دایکندی، ولادت نوزادان به شکل سنتی، توسط دایههای خانوادگی- زنان که سواد طبی ندارند- انجام میشود که با آمدن طالبان وضعیت زنان بدتر هم شده است».