زیبا بلخی
با رویبند سیاه که به سختی میتوان چشمهایش را از پس آن دید و چپن سیاه دراز، پشت میز پر از لوازم آرایش، نشسته است. نامش فرزانه(مستعار) است و میگوید، این آخرین روزهایی است که بر سر کارش میآید.
ادارهی امر به معروف و نهی از منکر طالبان در ولایت بلخ، برای تمام زنان فروشنده در شهر مزار شریف، یک هفته مهلت داده بود تا به فعالیت خود در فروشگاهها پایان دهند.
فرزانه میگوید، از زمانی که این خبر را شنیده، نه شب را خواب شده و نه حتا لقمهی نانی خورده است. این دومینبار است که او به خاطر وضع محدودیتهای طالبان، کارش را از دست میدهد. فرزانه تا قبل از سقوط حکومت به دست طالبان، کارمند ادارهی اصلاحات اداری ولایت بلخ بود.
طالبان به محض در دست گرفتن قدرت در افغانستان، تمامی کارمندان زن ادارههای دولتی را خانهنشین کردند. چند هفته قبل نیز با صدور فرمانی، کار زنان در ادارههای غیر دولتی را ممنوع کردند.
فرزانهی ۲۵ ساله پس از حدود یکسال بیکاری، از ماه سنبلهی سال جاری به عنوان فروشنده در یک مارکت در شهر مزار شریف مشغول به کار شده بود؛ اما اکنون قرار است دوباره خانهنشین شود.
فرزانه به رسانهی رخشانه گفته است، طالبان تنها به مردان فروشنده اجازهی کار دادهاند: «رییس مارکت آمد و گفت افراد امر به معروف برای شان دستور دادهاند تا برای ما زنها بگویند که دیگر از هفتهی آینده سرکار نیاییم، یعنی فقط یک هفته را به ما مهلت دادهاند. نمیدانم گناه ما چیست.»
فرزانه که تصور نمیکرد پس از پنج ماه دوباره خانهنشین شود، نگران تامین مصارف زندگی خانوادهی هفتنفری خود است: «فقط میتوانستم روزانه نان خشک به خانه ببرم، حالی همین را هم از روی ما گرفتند.»
براساس توافق فرزانه با صاحب کارش، درآمد روزانهی او فقط ۲۰۰ افغانی بود. فرزانه میگوید، برای او که از رشتهی حقوق دانشگاه بلخ فارغ شده بود و آرزو داشت روزی وکیل شود، و از همه مهمتر، تجربهی کار در یک نهاد مهم دولتی را داشت، فروشندهگی کار مناسبی نبود؛ اما چارهیی جز این نداشته است: «البته شاگرد هستم. دکان شخصی از خودم نیست، لوازم آرایشی میفروشم.»
فرزانه در حالیکه نگران وضعیت پیشآمده برای خودش است، میگوید، بیشتر زنانی که مثل او در مارکت کار میکنند، سرپرست خانواده هستند. فرزانه نیز تنها نانآور خانوادهی هفت نفریاش است. او میگوید، یک سال پیش به دلیل مشکلات خانوادهگی، مادر و پدرش از هم جدا شدند.
فرزانه زندگی با مادرش را ترجیح داده و به عنوان فرزند بزرگ خانواده، سرپرست و نانآور اعضای خانوادهاش شده است: «مادرم هنگامی که ازدواج کرد ۲۰سال سن داشت و پدرم ۵۰ سال، یعنی ۳۰ سال تفاوت سنی داشتند. پدرم مرد بداخلاق و ظالمی بود. همیشه ما و مادرم را لتوکوب میکرد، فحش میداد.»
در پی ممنوعیت کار و آموزش زنان، سازمان ملل گفته است، بحران جدیدی در انتظار مردم افغانستان است. مارک پوتزل، معاون نمایندهگی سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان(یوناما)، در دیدار با ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، هشدار داده است که ممنوعیت زنان از تحصیل و کار در نهادهای امدادرسان توسط طالبان، به همهی مردم افغانستان آسیب خواهد رساند.
فرزانه در حالیکه اشک از چشمانش سرازیر شده، میگوید: «بسیاری از زنهاییکه مثل من تنها نانآرو خانهی خود هستند، حالی بعد از بیکار شدن در این فصل سرمای زمستان چیکار کنند، من و خانوادهام بعد از این چی بخوریم؟»
فرزانه میافزاید که مکتب را با سختی خوانده است. پدرش مخالف آموزش او بوده؛ اما او با اتکا به مادرش از مکتب و دانشگاه فارغ شده است: «بارها وقتیکه کتابچهام از نوشته پر میشد، دوباره با پنسلپاک، پاک میکردم و ازش استفاده میکردم. همهی این مشکلات را قبول داشتم تا روزی بتوانم از مکتب و دانشگاه فارغ شوم.»
فرزانه میگوید، بزرگترین آروزیش این بود که روزی بتواند به عنوان وکیل مدافع کار کند و از حقوق مردم، مخصوصا زنان دفاع کند. او در ادامه میگوید، روز اول که کارش را در ادارهی اصلاحات اداری بلخ شروع کرده، خوشحالی وصفناپذیری داشته؛ اما نمیدانسته که عمر این خوشحالی فقط پنج ماه است: «خوشحال شدم که حالا وضعیت اقتصادی خانوادهام مثل قبل نمیماند. دیگر نیاز نیست جنجال و منت پدرم را تحمل کنیم و من میتوانم مصارف خانوادهی خود را تامین کنم.»
با سقوط دورهی جهموریت و تسلط طالبان، فرزانه خانهنشین شد. او گفته که روزها با خانوادهاش گرسنگی کشیده است و حتا گاهی اوقات، فقط یک وعده را غذا میخوردند. با فرمان منع کار زنان فروشنده در بلخ توسط طالبان، فرزانه هراس دارد که دوباره آن روزهای سخت زندگی تکرار شوند: «وقتی در فامیلی مرد نباشد، به زنها هم اجازهی کار ندهند، پس ما چیکار کنیم. نان خو از آسمان نمیآید. ما هم نیاز به کار داریم.»
جهان در حالی انتظار دارد که طالبان ممنوعیت کار و تحصیل زنان را لغو کنند که به تازگی ندامحمد ندیم طی یک سخنرانی کار، ورزش و تفریح زنان را بیعزتی خوانده و گفته است که اگر اجازه بدهند که زنان کار، ورزش و تفریح کنند، جواب خدا را چه بگویند.