الهه رسا
شفاخانهی ولایتی غور تنها دو داکتر متخصص در بخش زنان دارد. یکی از آنها خاطره جهش اچکزی است. پزشک جوانی که هر روز صبح به شفاخانه میرود و دستکم ۸ ساعت بدون وقفه کار میکند. زمان برای خاطره جهش در لباس کار سریع میگذرد؛ زیرا به گفتهی خودش «مردم غور محروم اند و به داکتر و کادر صحی نیاز دارند.»
به گفتهی خاطره جهش، او روزانه دستکم ۱۰ تا ۳۰ زن را برای ولادت کمک میکند. گاهی این کار شامل عملیات سزارین هم میشود.
داکتر خاطره به دلیل کمبود داکتر زن و ازدحام بیماران در شفاخانهی ولایتی غور، حتا نمیتواند رخصتی بگیرد؛ زیرا غیبتش باعث میشود که جان زنان زیادی در خطر بیافتد: «در فصل سرما بهدلیل نبود امکانات کافی در شفاخانی غور فشار بالای داکتران و کارمندان زیاد است.»
منابع به رسانهی رخشانه میگویند، به دلیل کمبود بستر در بخش نسایی ولادی شفاخانهی ولایتی غور، برخی از زنان در روی زمین ولادت میکنند. بهدلیل نبود امکانات و نیروی کار کافی، حدود ۲۰ درصد بیماران در بخش نسائی ولادی از خدمات صحی لازم بهرهمند نمیشوند که این کار احتمال مرگ مادران و نوزادان را افزایش میدهد.
یک منبع به شرط حفظ هویتش به رسانهی رخشانه گفته است، در حکومت قبلی افغانستان داکتران از ولایتهای دیگر در شفاخانهی ولایتی غور با امتیازهای بلند استخدام شده بودند؛ اما با سرنگونی حکومت و رویکار آمدن دوبارهی طالبان، آنها کار در شفاخانهی غور را ترک کردهاند.
در کنار دو پزشک متخصص زن در شفاخانهی ولایتی غور، دستکم ۲۰ قابله نیز سرگرم کار هستند. به گفتهی خاطره جهش، بخش عظیمی از فشار کار روی دوش آنها است: «نهایت تلاش خود را برای نجات مادران و نوزدان انجام میدهند.»
غور از ولایتهای کوهستانی و سردسیر افغانستان است. این باعث میشود که راههای ارتباطی ولسوالیها در فصل سرما، بهدنبال بارش اولین برف مسدود شود. با مسدود شدن راههای ارتباطی ولسوالیها به شهر فیروزکوه، دسترسی بیماران به خدمات شفاخانهی ولایتی دشوار و گاهی غیر ممکن میشود.
داکتر خاطره در فصل سرما نگران سلامت جان مادران و نوزادان در ولسوالیهای ولایت غور است: «هشت ماه در ولایت غور هوا سرد است و چون برفباری زیاد است، سرکها مسدود میشود. در داخل شفاخانهی ولایتی غور مشکلات کمتری برای رسیدگی به بیماران وجود دارد؛ اما در ولسوالیها و روستاها مشکلات زیاد است، چون داکتر و متخصص زن نداریم.»
به روایت داکتر خاطره، در ولسوالیها تنها قابلهها فعالیت دارند و تا زمانیکه وضعیت مادران و نوزادان وخیم نشود، به شفاخانهی ولایتی مراجعه نمیکنند.
چرا خاطره جهش زندگی راحتش را فدای مشکلات زنان غور کرد؟
خاطره جهش اچکزی درهرات متولد شده است. دختری که زندگی راحتی داشت و در بهترین مکتب درس خواند؛ لیسهی گوهرشاد، یکی از مشهورترین مکتبهای دخترانه درهرات. پزشکی را در دانشگاه هرات خواند و با رتبهی عالی از دانشگاه فارغ شد.
خاطره جهش پس از فراغت در هرات، در مراکز صحی به عنوان پزشک کار میکرد و در کنار خانوادهاش زندگی آرامی داشت؛ تا اینکه برای دورهی ستاژ یکساله به ولایتی آمد که زنان مشکلات و رنجهای بیشماری داشتند: «من این را قبول کردم که به مردم فقیر غور کمک کنم.»
خاطره در مدت یک سال در شفاخانهی ولایتی غور آنقدر محرومیت زنان را شاهد بود که مجاب شد زندگی راحت شهر هرات را فدای مشکلات زنان در ولایت غور کند. او اکنون پنج سال است که در بخش نسایی ولادی شفاخانهی غور کار میکند. او در این شهر ازدواج کرده است.
کمبود داکتران زن در ولایت غور سبب شده است که در بسیاری از موارد، خانوادهها زنان را برای درمان به ولایتهای همجوار، از جمله هرات انتقال دهند. گاهی این کار با وجود راههای دشوارگذر، بهویژه در فصل زمستان ممکن نیست. به همین خاطر، غور در ردیف ولایتهایی قرار دارد که آمار مرگومیر مادران در آن بالا است.
خاطره جهش و یک همکار دیگرش، داکتر جهانتاب روزانه دستکم ۷ تا ۸ ساعت را در شفاخانه سپری میکنند و پس از آن نیز در مطب شخصی خود به زنان بیمار خدمات صحی ارائه میکنند: «کار کردن در این بخش جنجالآفرین و دشوار است، اما من دوست دارم که به زنان غور خدمت کنم.»
طالبان محدودیتهای زیادی در افغانستان بر زنان وضع کردهاند. حق آموزش، کار، سفر و آزادی به طور مطلق از زنان سلب شده است؛ اما این گروه تنها در بخش صحت به زنان اجازهی کار را دادهاند.
مریم محمدی (نام مستعار) ۴۲ ساله از معدود زنانی است که این روزها اجازه دارد برای کار قدم از خانه بیرون بگذارد. روزانه دستکم ۳۰ دقیقه پیاده راه میرود تا از خانه به شفاخانهی ولایتی غور برسد. مریم هفت سال است که در اینجا به عنوان قابله کار میکند.
مریم در تماس تلفونی با رسانهی رخشانه میگوید، گاهی بهدلیل کمبود متخصص در شفاخانهی غور، کار متخصص و نرس را انجام میدهد: «ما برخی مواقع نوکریوالی ۲۴ ساعته در شفاخانه داریم و باید در این مدت در شفاخانه باشیم. در نبود داکتر هر کاریکه در توان ما باشد را انجام میدهیم. در شفاخانه ما دو قابله نوکریوال همکار هستیم، در بیست و چهار ساعت در شفاخانهی ولایتی غور ۲۵ مریض را ولادت میدهیم و در روزهای که مراجعین کم باشد، ۱۰ زن را ولادت میدهیم.»
باشندگان ولایت غور قابلهها را خوب میشناسند. به گفتهی مریم، گاهی حتا اگر آنها در شفاخانه هم نباشند، مردم به دروازهی خانهی آنها میآیند: «مراجعین با من تماس میگیرند، من همکاران خود را معرفی میکنم ولی برای ولادت به دنبال من میآیند و مرا به شفاخانه میبرند.»
بر بنیاد آمار مسوولان شفاخانهی مرکزی غور، روزانه تا ۱۵۰ بیمار زن جهت جهت معاینه و دریافت خدمات صحی به این شفاخانه مراجعه میکنند و بخشی از این بیماران در بخش نسائی ولادی مراجعه میکنند.
به روایت مریم محمدی، بهدلیل برفباری و مسدود شدن راههای ارتباطی غور در فصل سرما، رسیدن بیماران به شفاخانهی ولایتی غور دشوار است: «راههای ولسوالیها تا شهر فیروزکوه طولانی است و در زمان برفباری تا بیماران عاجل و حالتشان وخیم نباشد، به شفاخانه انتقال داده نمیشوند.»
در کنار کمبود شدید داکتر زن، کمبود بستر برای زنان در بخش زایمان یک مشکل بزرگ دیگر است. مریم به رسانهی رخشانه گفته است: «وضعیت اتاق ولادت مادران خوب نیست و ما در اتاق سه بستر داریم و آن بسترها هم خراب است و زمانیکه بیماران زیاد میشود، ما روی زمین ولادت میدهیم.»
این قابله ادعا میکند که در شفاخانهی ولایتی غور کمبود دارو وجود دارد و وزارت صحت عامهی طالبان تا حالا به این مشکل رسیدگی نکرده است: «مشکل از حد تیر است. تجهیزات کافی نیست، ما مشکل ادویه، وسایل تخنیکی تا کیتهای حفظالصحه داریم، بسیار یک چیز ناچیز در دسترس ما قرار داده شده است. وقتی داکتر نباشد، بیماران درست تداوی نمیشوند و باید از این شفاخانه به شفاخانهیی با امکانات مجهز منتقل شوند. برخیها به بسیار سختی میتوانند بیمار خود را به شفاخانه برسانند، ولی برخی، بیماران خود را خانه میبرند و آنها فوت میکنند.»
یکی از مسوولان پیشین صحت عامهی غور که نخواست نامش افشا شود، به رسانهی رخشانه میگوید که سکتور صحی در غور با کمبود داکتر و متخصص، بهویژه در بخش زنان مواجه است و این چالش در ولسوالیها بیشتر است.
او پیشنهاد میکند که برای جبران کمبود داکتر زن در شفاخانهی غور باید داکتران بهگونه «خدمتی» استخدام شوند و مسالهی باز شدن دانشگاهها بر روی دختران امر حیاتی است: «باید دانشگاهها باز شود.»
شاید جان زنان برای طالبان اهمیتی نداشته باشد؛ اما داکترانی مثل خاطره جهش تا پای جان برای نجات جان زنان ایستادهاند. هنگام صحبت خاطره جهش از پشت تلفون، خوشحالی در صدایش پیداست. او از اینکه هنوز میتواند برای زنان در ولایتی مثل غور کار کند، خوشحال است: «من به کارم در غور افتخار میکنم و همگی ما باید به فکر مردم خود باشیم.»