زیبا بلخی
صبح روز دوشنبه است. گروهی از دختران در پارکی در گوشهای از صحن روضهی مبارک{مقبرهی منسوب به حضرت علی، امام اول شیعیان} دور میزی جمع شدهاند. شماری در چوکی نشسته و تعدادی هم دور میز ایستادهاند و سرگرم بحث و تبادل نظر در مورد محتوای تازهترین کتابیکه در هفتهی گذشته خواندهاند.
«کیمیاگر»، نام کتابی است که این دختران در جریان هفتهی گذشته مطالعه کردهاند و برای شریک ساختن برداشتهای خود، حلقهی کتابخوانی تشکیل دادهاند.
شماری از دختران و زنان در بلخ، از چهار ماه پیش حلقهی کتابخوانی تشکیل دادهاند. تعداد آنها به ۱۴ نفر میرسد و شامل دانشجویان، دانشآموزان صنف ۱۰ تا ۱۲ مکتب و تعدادی هم استادان دانشگاه هستند.
به گفتهی این دختران، بستهشدن دروازهی مراکز آموزشی و تحصیلی توسط طالبان باعث شد تا آنها این حلقه را تشکیل دهند. هدف این برنامه نیز روشن است؛ مبارزه برای رسیدن به روشنایی در دنیای تاریکی که طالبان برای زنان رقم زدهاند.
ناهید* ۲۷ ساله، استاد دانشگاه و از اعضای پیشتاز این حلقهی کتابخوانی است. او میگوید، اولین بار با پنج نفر تصمیم گرفتند که این حلقه را تشکیل دهند؛ اما اکنون تعداد شان به ۱۴ نفر رسیده است.
ناهید به رسانهی رخشانه میگوید: «ما در هر جلسهای که دایر میکنیم، در اخیر جلسه کتابی را که قرار است در هفتهی آینده بخوانیم، با مشورهی هم انتخاب و نهایی میکنیم و بعد در طول یک هفته کتاب را مطالعه میکنیم. سپس جلسهی نقد و بررسیاش را در روزی مشخص، دایر میکنیم. در هر هفته ما یک کتاب میخوانیم و هفتهی یک بار جلسه میگیریم؛ اما بعضی کتابهاییکه حجم شان زیاد است و وقت بیشتر بهخاطر مطالعه میگیرد، باز جلسهاش را دو هفته بعد میگیریم.»
ناهید میگوید، دختران از زمان ایجاد این حلقهی کتابخوانی، کتابهای مختلفی شامل رمان، کتابهای انگیزشی و معلوماتی را مطالعه کردهاند.
ناهید برداشت خود از کتاب«کیمیاگر» را با وضعیت امروز زنان و دختران در افغانستان گره میزند و میگوید، دختران نمیخواهند امید و آیندهی شان را از دست بدهند: «این کتاب داستان یک چوپانی بهنام سانتیاگو را بیان میکند که برای رسیدن به هدفش، زادگاهش را ترک میکند. برای رسیدن به هدفش ثروت خود را از دست میدهد. ترس، تنهایی و عشق را تجربه میکند؛ اما هرگز تسلیم نمیشود و مصمم برای رسیدن به هدفش، تلاش میکند و به راهش ادامه میدهد.»
از نظر ناهید، در شرایطی که تمام درها به روی دختران بسته شده، این مهمترین و موثرترین کاری بوده که آنها میتوانستند انجام دهند: «تحت همین شرایط هم ما به خود فرصت ایجاد میکنیم، چون ما بهخاطر این تحصیل نکردیم که روزی خانهنشین شویم.»
اما تشکیل این حلقهی کتابخوانی و دایر کردن نشستهای هماندیشی، برای دختران خالی از دردسر و چالش نیز نبوده است. ناهید میگوید، نبود جای امن و مناسب یکی از مشکلات عمدهی آنها است: «مکانهای تفریحی برای زنان بسته است، آموزشگاهها برای زنان بسته است، وقتی به کتابخانههاییکه در شهر مزارشریف است، میرویم که ازشان درخواست کنیم برای ما اجازه بدهند تا جلسهی خود را در آنجا دایر کنیم، میگویند ما را در جنجال این گروه نمانید، جای دیگری هم نداریم که جلسه بگیریم. باز ناگزیر میشویم بیشتر هفتهها روزهای دوشنبه که روز رفت و آمد زنان به روضه است، در روضه حلقهی کتابخوانی خود را تشکیل بدهیم.»
شماری از دختران در این حلقهی کتابخوانی که از وضعیت بهتر اقتصادی بر خوردار اند، کتاب را از کتابخانههای شهر مزار شریف تهیه میکنند. دخترانی که این توانایی را ندارند، یا کتاب را به امانت میگیرند یا آن را به صورت سافت مطالعه میکنند.
ناجیه* ۲۲ ساله، دانشجوی سال سوم در دانشکدهی ادبیات دانشگاه بلخ و از اعضای این حلقهی کتابخوانی است. ناجیه میگوید، بستهشدن دروازهی دانشگاه و آموزشگاهی که در آن مصروف یادگیری زبان انگلیسی بود، تمام امیدش به آینده را از بین برده بود؛ اما شرکت در این حلقهی کتابخوانی دوباره روزنهی امیدی به زندگیاش گشوده است.
او از طریق دوستش از این جلسهی کتابخوانی آگاه شده و سه ماه قبل به این حلقه پیوسته است: «فامیلم همیشه برم میگفتند پیش خود کتاب بخوان. در جلسهای که دخترها در بیرون از خانه میگیرند، شرکت نکن. چون شرایط خراب است. نشود طالبان بگویند که شما به ضد شان فعالیت میکنید و برت مشکل خلق کنند. آنها مانع من میشدند؛ اما با تلاش زیاد توانست۰م فامیلم را قناعت بدهم. هیچوقت فکر نمیکردم روزی ما به این وضعیت برسیم که با خیال راحت حتا نتوانیم کتاب بخوانیم و برداشتهای خود را با دوستان خود یکجا شریک بسازیم.»
به گفتهی ناجیه، در مدت سه ماهی که عضو این حلقهی کتابخوانی شده، توانسته بیش از ۸ کتاب را مطالعه کند. کتابهای قانون موفقیت، چگونه جهان خود را تغییر دهیم، کتاب سندروم یک دختر خوب، سه دختر حوا و کتاب کیمیاگر از جمله کتابهایی است که تا اکنون ناجیه و دختران دیگر در این حلقه مطالعه کردهاند.
ناجیه به رسانهی رخشانه میگوید: «دوست نداشتم با کسی حرف بزنم و یا حتا کتاب بخوانم؛ اما وقتی دوستم از موجودیت این حلقهی کتابخوانی برایم گفت، هرچند انگیزهی زیادی نداشتم؛ اما با خود گفتم بهجای اینکه شب و روز خود را بیجا سپری کنم، بیایم با این گروه دختران کتاب خواندن را شروع کنم.»
به تازگی کتابخانهی زن، تنها کتابخانه ویژهی زنان در کابل«به دلیل تهدیدات طالبان» بسته شده است. به این دلیل هم است که ناهید، ناجیه و سایر دختران در این حلقهی کتابخوانی، نگران عدم تداوم این کار فرهنگی هستند.
به گفتهی ناجیه: «گروه طالبان وقتی مکتب و دانشگاه را به روی ما بستند، به این معنی است که نمیخواهند ما چیزی یاد بگیریم و پیشرفت کنیم. همهی ما ترس از این داریم که روزی طالبان به ما بگویند، دیگر این قسم جلسات کتابخوانی را هم نگیرید. در صورتیکه مطالعهی کتاب خو کدام جرم نیست.»
فریده* ۱۷ساله، دانشآموز صنف۱۱ مکتب است. او میگوید: «دختر همسایهی ما برایم گفت که در این قسم حلقهی کتابخوانی اشتراک میکند و از من هم خواست اشتراک کنم. من هم تصمیم گرفتم اشتراک کنم و فعلا هر هفته یک کتاب میخوانم و با دخترها یکجا مینشینیم و در موردش بحث میکنیم. از این طریق کمی امید پیدا کردیم به زندگی.»
فریده از اینکه به نور کتاب در روزگار تاریک طالبانی پناه برده، هم خوشحال است و هم امیدوار. او میافزاید: «از همهی دخترها میخواهم که کتاب بخوانید. ذهن تان را در حرکت نگهدارید و به آینده همیشه امید داشته باشید، چون زندگی بر پایهی امید استوار است.»
این اولین باری نیست که زنان و دختران برای پر کردن لحظههای یأس و ناامیدی شان، به سراغ کتاب میروند. قبلا نیز زنان درهرات حلقهی کتابخوانی تشکیل داده بودند و هفتهوار دور هم جمع میشدند تا با نور کتاب به جنگ تاریکی روزگار حاکم بروند.