لیلا یوسفی
گلبخت و همصنفیها/همکلاسیهای او گرد هم جمع شدهاند تا برای فراغتشان برنامهریزی کنند. ناگهان در دهلیزهای دانشکدهی آنها هلهله به راه میافتد:«هله زود فرار کنید، طالبان از راه پروان دَ کابل داخل شده. کابل سقوط کده.» گلبخت نیکزاد و همصنفانش در صنف مدیریت دانشکده مدیریت آموزشی دانشگاه تعلیم و تربیه استاد ربانی، وقتی خبر سقوط کابل را میشنوند، بهوحشت میافتند. ساعت دهونیم صبح است.
ساعت درسی آنها تمام شده بود. موضوع درس که «پلان و پلانگذاری در آموزش» است، هنوز از روی تخته صنف پاک نشده و آنها برنامهی فراغتشان را نچیده که خبر سقوط کابل از بیرون صنف فریاد میشود. آموزگاران و کارمندان دانشگاه سعی میکنند دانشجویان را تشویق به فرار کنند. از هر طرف صدا بلند میشود که زود بروند به خانههایتان.
این خاطرات تلخ گلبخت نیکزاد از آخرین روز آموزشاش در دانشگاه است که با بغض از آن یاد میکند. او دانشجوی دانشکده مدیریت آموزشی در دانشگاه تعلیم تربیه استاد ربانی است.
گلبخت میگوید: «نمیتوانم آخرین روز که از دانشگاه بیرون شدم را از یاد ببرم، همه هم صنفیهایم دست و پاچه شده و از ترس به خود میلرزیدیم. خداحافظی سراسیمه و تلخی داشتیم. در صحن دانشگاه، وقتی از همدیگر خدا حافظی میکردیم، فکر میکردیم آخرین روز دانشگاه آمدن ما است و شاید هم باشد. شاید طالبان ما را از دامهی تحصیل محروم کنند.»
خانم نیکزاد که دانشجوی آخرین سمستر مدیریت آموزشی است و روی پایانامهاش قبل از آمدن طالبان کار میکرد، بهشدت نگران آینده تحصیلی و کاریاش است.
زنان در حالی نگران آینده نا روشن شان هستند که نزدیک به دو ماه از سقوط کشور بهدست طالبان میگذرد؛ اما نظام طالبان تا حال به زنان و دختران اجازه رفتن به مکتب، بالاتر از صنف ششم و اجازه کار را در ادارات دولتی نداده است. از سوی هم باز نشدن دروازههای دانشگاههای دولتی دانشجویان را به بیسرنوشتی قرار داده است.
گلبخت نیکزاد میگوید نزدیک به۷۰درصد کار پایانامهاش را پیش از سقوط کابل تکمیل کرده؛ اما با به قدرت رسیدن طالبان انگیزهی ادامه تحصیل را از او گرفته است.
او گفت:«نزدیک به دو ماه است که دانشگاه نرفتیم، انگیزه هیچ کاری را نیست. حتا باز کردن و خواندن یک کتاب. آخرین بار که با تمام وحشت و ترس خودم را از کوته سنگی به خانه رساندم تنها چیزی که در طول راه فکر میکردم این بود که امروز آخرین روز آزادی و دانشگاه آمدنم است.»
دو ماه پیش، با فرار اشرف غنی و تسلط طالبان، دروازههای دانشگاههای دولتی نیز به روی دانشجویان بسته شد. تعدادی از دانشجویان راه مهاجرت را به کشورهای مختلف در پیش گرفتند، تا شاید آنجا بتوانند زندگی نوشان را آغاز کنند.
گلبخت نیکزاد، در کنار دانشجو بودن، در یکی از مکتبهای دولتی به شکل رضا کارانه تدریس میکرد. قرار بود بعد از دو ماه به شکل رسمی بتواند از طرف وزارت معارف بهعنوان آموزگار جذب شود اما؛ با آمدن طالبان دیگر نتوانسته به وظیفهاش حاضر شود. او میگوید: «میخواستم در آینده تحصیلیام بهعنوان یک مدیر خوب در بخش آموزش و پرورش کار کنم؛ اما طالبان آرزوی مدیرشدن را از من گرفت. تمام آرزوهایم راگرفت انگار طالبان به آرزوهایم شلیک کردند و همه چیز هیچ شد.»
در گوشهی از اتاق خانم نیکزاد کتابهای زیادی در بخشهای مختلف دیده میشود. از عنوانهای کتابها پیداست که بیشتر شان مربوط به مدیریت و آموزش است.
او که قرار بود به تاریخ ۱۰ماه میزان سال جاری از پایان نامهاش دفاع کند، با بغضی که در گلو دارد میگوید پیش از آمدن طالبان برای دفاع پایان نامهاش در دانشگاه هیجان و برنامه زیاد داشته است.
خانم نیکزاد چنین میگوید: «وقت موضوع مونوگرافم تایید و تاریخ دفاعام تعیین شد، با تمام شوق و هیجان برایم لباس که مناسب دفاع پایان نامهام باشد آماده کردم. یادم است چندین روز روی رنگ و طرحاش فکر کردم و با هیجان خودم را پیش روی دوستان و خانوادهام تصور میکردم؛ اما حالا با هر بار باز کردن چمدان و دیدن لباسی که آماده کرده بودم، داغ دلم تازهتر میشود و حسرت مدیر شدن را میکشم.»
نگرانی زنان و دانشجویان از آینده مبهم شان در حالی است که چند قبل سرپرست وزارت تحصیلات طالبان در بیانیهای گفت: «دولت طالبان نمیتواند روی آموزش و پرورش بیست سال اخیر جوانان حساب کند.»
از سوی هم، بیشتر چند ماه تا ختم سال تعلیمی باقی نمانده است؛ اما دروازههای مکتبها به روی دختران بالاتر از صنف ششم و دروازههای دانشگاههای دولتی، همچنان بهروی دانشجویان بسته است و گروه طالبان هیج برنامهی روشنی در قسمت باز شدن درهای دانشگاههای دولتی و مکتبهای دخترانه ارائه نکردهاند.
طالبان چندین بار در گفتوگو با رسانهها گفتهاند که به زنان در چارجوب شریعت اسلام اجازه خواهند داد، تا آموزش ببینند؛ اما تا هنوز روشن نشده که منظور آنها از «چارچوب شریعت اسلام» چیست. گفتنی است که آموزش زنان در هیچ دینی منع قرار داده نشده؛ شماری از زنان و دانشجویان دختر، با اشاره به این امر میگویند آموزش حق بشری، انسانی و دینی هر شهروند است و طالبان نمیتواند مانع آموزش زنان شود.