جمیله عزیزی
زنان شاغل در افغانستان بهصورت مشخص مورد تبعیض قرار میگیرند. یک زن نسبت به همکار مردش ولو با موقف و حجم کار برابر؛ اما امتیاز کمتری میگیرد. این تبعیض سالها است که توجیه شده و زنان ناخودآگاه پذیرفتند که بنابر شرایط موجود، مردها مستحق امتیاز بیشتریاند.
من یکی از قربانیان این وضعیت رقتبار هستم. سالها است که در یکی از شرکتهای شخصی کار میکنم، کار ما گروهی است. در بین این گروه تنها من زن هستم و بیشترین حجم کار را پیش میبرم؛ اما معاشی که دریافت میکنم نصف معاشی است که همکاران دیگر ما دریافت میکنند. بارها اعتراض کردم و هیچ سودی نداشت. از آنجایی که مسئولیت کودکانم به دوشم است، مجبور با این مزد ناچیز کار کنم. من تنها نیستم که با این وضعیت دچارم، روز گذشته با جمعی از دوستان نشسته بودیم که هر کس جایی وظیفه دارد. هرکس به نحوی از برخورد تبعیضآمیز و دوگانه مسئولان ادارات شکایت داشتند.برخورد ناخوشایندی که اکثریت زنان بدون چالشهای دیگر فرا راهشان، تجربه کردهاند. جدا از قصه آزار و اذیتهای جنسی و موضوعات که در سطح عمومی اتفاق میافتد، در مورد برخوردها، جوکهای جنسیتی، تحقیر و توهینهایی که زنان کارمند روزمره با آنها مواجهاند صحبت کردیم. از این که چگونه روح و روان ما همه روزه در معرض زور مردانه خرد و خمیر میشود.
زنان بهخصوص زنان جهان سوم همواره در طول تاریخ طعم تلخ تبعیض جنسیتی را چشیدهاند. باورهای عموم جامعه مرد سالار سبب شده که پیوسته به زنان به چشم جنس دوم و ضعیف دیده شود و این رویکرد در طول سالیان متمادی ادامه داشته است. براساس چشم دید و تجربه از وضعیت حاکم، اکثریت زنان شاغل در افغانستان در دفاتر دولتی و خصوصی به صورت مطلق مورد تبعیض جنسیتی قرار گرفتهاند.
تبعیضی که به طور مشخص از سوی مردان خلق شده و صورت میگیرد. اعتراضهای فردی ما هیچ سودی نداشته، من بارها اعتراض کردم. زنان دیگری را هم میشناسم که در محل کار شان اعتراض کردند، اما خفه شدند؛ چون تهدید کردند که اگر کار میکنی با این شرایط کنار بیا وگرنه نفر بیکار زیاد است.
همینطور در هر اداره دولتی یا خصوصی که نظر بیاندازیم، زنان همیشه در حاشیه بوده و نقش بسیار کمرنگی در سطح تصمیمگیریها دارند. در اکثر ادارات امتیازاتی که از سوی اداره برای کارمندان در نظر گرفته شده است، به طور نامساویانه تقسیم شده و پیوسته امتیاز مادی و معنوی کمتری به زنان و بیشتر به مردان تعلق گرفته است.
یک باور بسیار اشتباهی که در جامعه افغانستان شکل گرفته این است که به زن همواره نقش سمبلیک در نظر گرفته شده و برای مسئولان برابری جنسیتی در انجام یک مسئولیت اهمیت ندارند؛ بلکه همه تلاش دارند از مسئله جندر استفاده ابزاری نمایند تا پروژهها را از دونرهای بینالمللی دریافت کنند.
در حالی که شمار زنان با ظرفیت بالا در ادارات حضور دارند که به عمد از سوی مردان صاحب صلاحیت نادیده گرفته میشوند و از مسائل و موضوعات کاری به دور نگهداشته میشوند. تبعیض جنسیتی در حالی بر زندگی زنان سایه افکنده که در قوانین نافذه افغانستان بر حقوق مساوی زن و مرد تاکید شده و مردان بر خلاف واقعیتهای عینی جامعه از هیچ نوع امتیازی قانونی برخوردار نیستند؛ اما از آنجایی که مجریان و تطبیق کنندگان قوانین در جامعه پدر سالار افغانستان همه مردان هستند، بدون هیچ تردی آنان قانون را به نفع خودشان تطبیق و تفسیر میکنند . دور نگهداشتن زنان و به حاشیه راندن نصف جمعیت جامعه یک اشتباه به تمام معنا است که اکثریت مردان هنوز متوجه آن نشدهاند. آنچه شرایط ایجاب میکند و جامعه بشری نیاز دارد باید حقوق زن و مرد بهگونه مساویانه تامین گردد و بالاخره حق نصف جمعیت جامعه داده شود. کاری که حکومت مسئول درجه یک آن است و باید در این راستا اقدامات درست و سنجیده شده را روی دست بگیرد. همزمان با این زنان باید بهگونه خستگیناپذیر برای برابری و حق مساوی به مبارزات حقطلبانهیشان ادامه بدهند و از مبارزه دست نکشند. متاسفانه در بسیاری از موارد وقتی زنی مورد تبعیض و بیعدالتی قرار میگیرد، به ناچار گوشهنشینی را اختیار کرده و خودش را از معرکه بیرون میکند. زیرا او تنها میماند و هیچکسی در کنار او نمیایستد. کاری که اکثریت مردان به آن باور داشته و از آن بهعنوان یک تکنیک استفاده میکنند.
آنان دوست دارند زنان را در حاشیه برانند. این را از حاکم جامعه پدرسالار ، تاریخ، سنت و دین آموختهاند و به آن باور دارند؛ اما مسئولیت زنان در این بازی چیست؟ مبارزه و دادخواهی برای عدالت.