الهه رسا
«من تو را خوش کردم و میخواهم با تو ازدواج کنم.»
یسرا(مستعار) شبهنگام این پیام را از طریق واتساپ دریافت کرد. پیام از سوی یکی از نیروهای طالبان در هرات فرستاده شده بود. این عضو طالبان، شمارهی تماس و آدرس محل زنذگی یسرا را از بایگانی پیشینهی کارش در یکی از ادارههای دولتی برداشته بود. این پیام زندگی را برای یسرا به کابوس تبدیل کرد.
یسرا ترجیح میدهد که به دلیل ترس از شناسایی، نام ادارهای که او قبل از طالبان در آنجا کار کرده، در گزارش ذکر نشود.
یسرا در بست چهار این اداره کار میکرد. او گفته است، در حکومت پیشین معمول بود که بخش اداری شماره، آدرس خانه و مشخصات کامل کارمند جدید را ثبت میکرد.
به گفتهی یسرا، هنگامیکه او برای امضاء کردن حاضری به محل کارش میرفته و یا برخی از روزها که برای انجام کاری در اداره خواسته میشده، این عضو طالبان که پس از تسلط این گروه در آن اداره کارمند شده، او را پسندیده است.
گروه طالبان در اولین روزهای برگشت دوباره به قدرت، کارمندان زن را از رفتن به ادارههای دولتی منع کردند؛ اما برای مدتی زنان به خاطر دریافت معاش خود، ناگزیر بودند تا برای امضای کتاب حاضری به محل کار شان بروند. براساس گزارش حکومت پیشین افغانستان، تا پیش از طالبان حدود ۳۰ درصد کارمندان ملکی ادارههای دولتی را زنان تشکیل میدادند.
یسرا گفته است، آن مرد از یک شمارهی«افغانبیسیم» در پیامگیر واتساپ او پیام را فرستاده است: «من به عکس پروفایل واتساپ این طالب نگاهی انداختم، یک مرد جوان لاغری بود با لباس قندهاری، موهای بلند و مجهز با سلاح کلاشینکوف که در عقباش موتر نوع ویشی دست پاکستان به چشم میخورد.»
این ماجرا زمانی برای یسرا پیچیده شد که آن مرد خانوادهاش را به خواستگاری فرستاد. آمدن این مهمانان ناخوانده برای خانوادهی یسرا نیز شوکهکننده بود: «مادرم به خواستگارها گفت که دخترم نامزد است؛ اما آنها خبر داشتند که من نامزد نیستم و برای مادرم گفتند که برای دختر شما پیوندی بهتر از طالب پیدا نمیشود و با قبولی این پیوند، زندگی دنیا و آخرت دختر تان خوب میشود.»
یسرا میگوید، آنها مجبور شدند خانهی شان را ترک کنند و دیری است که زندگی پنهانی دارند.
یسرا پیامهای دریافتی خود را به خبرنگار رسانهی رخشانه نشان داده است. او این پیامها را به تاریخ پنجم فبروری سال جاری میلادی دریافت کرده است. چند روز پی در پی پیامهای بیجواب فرستاده است: «ما سره خبری وکری، زه غوارم له تا سره واده وکرم، زه مجرد یم.»
صحبت از ازدواج با این عضو طالبان، اشک یسرا را جاری میکند. او نمیخواهد که هویت این عضو طالبان را افشا کند و میگوید که با این کار، شاید زندگی خود و خانوادهاش بیشتر در خطر بیافتد.
تا کنون بارها این ادعا که زنان و دختران از سوی اعضای طالبان مجبور به ازدواج اجباری شدهاند، توسط رسانهها گزارش داده شده است. به عنوان مثال، مجلهی دیپلمات در گزارشی، روایت زنی را نوشته که پس از سقوط شهر هرات، به نکاح یکی از جنگجویان گروه طالبان درآمده است. دیپلمات از این زن به نام مستعار سیما نام برده و از قول او گفته است: «حس میکند عضو طالبان هر شب به او تجاوز میکند.»
این ادعا را طالبان رد میکنند. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان قبلا گفته بود، چنین اقداماتی ناقض قوانین اسلام است.
یسرا ۳۵ سال سن دارد. او دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشتهی اقتصاد در دانشگاه هرات بود که با ممنوعیت آموزش دانشجویان دختر، از ادامهی تحصیل محروم شد.
یسرا میگوید که برای فرار از درخواست ازدواج اجباری یک گزینه بیشتر ندارد، مهاجرت به خارج از افغانستان. درخواست پناهندگی یسرا در آلمان قبول شده است: «شب و روز به این فکر میکنم که چگونه از این کشور خارج شوم، ما درخواست ویزا به ایران دادیم و بعد از گرفتن ویزا در کوتاهترین زمان ممکن افغانستان را ترک میکنم و این کار باعث میشود که از دست طالبان فرار کنم و تن به ازدواج اجباری ندهم.»
شیرینگل* ۴۵ سال سن دارد و مدعی است که همسرش را دو و نیم سال پیش در جنگ با طالبان در ولسوالی شیندند هرات از دست داده است. او با دختر نابینای ۱۳ ساله و پسر۹ سالهاش با مشکلات فراوان در ولسوالی انجیل هرات زندگی میکند. تنها منبع در آمد شیرینگل، خیاطی با دستمزد اندک است.
شیرینگل نیز از تجربهی خود گفته است که چگونه از سوی یک عضو طالبان، برای ازدواج با او زیر فشار قرار گرفته است.
در ماه جدی سال گذشته شیرینگل مجبور شد برای دریافت کمک به طالبان مراجعه کند. او مدعی است که یک مقام طالبان به بهانهی هماهنگی برای توزیع کمک، شمارهی تماس او را گرفته و درخواست ازدواج داده است: «شب برای من زنگ زد و گفت میخواهد با من ازدواج کند. این نفر گفت که یک خانهی سهطبقه در شهر هرات دارد و همچنین من را به همسری دوم میخواهد.»
کازابا کروسی، رییس هفتادمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز پنجشنبه(۱۹ عقرب ۱۴۰۱) در نشست عمومی سازمان ملل متحد گفته بود: «ازدواج اجباری و ازدواج زیر سن، جایگزین رویای ریاست جمهوری دختران افغانستان شده است.»
یکی از آنها، دختر عبدالظاهر* ۵۰ ساله است. او یکی از کارمندان پیشین یک ادارهی دولتی در هرات است. عبدالظاهر به رسانهی رخشانه گفته است، در نخستین روزهای سقوط هرات به دست طالبان، دختر ۱۴ سالهاش را به شوهر داده است. او در توضیح این تصمیماش گفته است: «شما ترس یک پدر را درک کرده نمیتوانید، من سالها در حکومت کار کردم و در پروندههای طالبان دخیل بودم و حالا این افراد آزاد هستند و سلاح دارند. امکان داشت که طالبان به بهانهی انتقامگرفتن از من، یگانه دخترم را به گونهی اجبار به عقد خود در آورند.»
نسیمه* ۱۳ ساله، دانشآموز یک مکتب دولتی است. دقیقا ۱۵ روز بعد از تسلط دوبارهی طالبان در افغانستان، مادرش از ترس ازدواج اجباری با اعضای طالبان، او را با مردی که ۱۴ سال بزرگتر از نسیمه است، نامزد کرده است.
نسیمه خُردسالترین عضو خانوادهی ۱۰ نفریاش است و سه خواهر بزرگتر از او در دوران نخست حاکمیت طالبان، در نیمهی دوم دهه نود میلادی، از ترس ازدواج با اعضای گروه طالبان مجبور به ازدواج شدهاند.
مادر نسیمه از اینکه دختر کوچکش را نامزد کرده، ناراحت است؛ اما فکر میکند این تنها راه درامان ماندن از دست طالبان بوده است. او با صدای گرفته از طریق تماس تلفونی میگوید: «من آرزو داشتم تا نسیمه برخلاف سایر دخترانم، درس بخواند و موفقیتهای او را به چشم ببینم؛ اما از زمانیکه طالبان افغانستان را گرفتند، من از هراس اینکه اعضای گروه طالبان به دخترم خواستگار شوند، مجبوراً او را نامزد کردم.»
اخیرا آمریت کنترل منطقوی، مدیر مبارزه با جرایم جنایی فرماندهی پولیس طالبان در ولایت هرات فورم ثبت معلومات شخصی اعضای خانواده را برای شهروندان هرات توزیع کرده است.
در این فورم تمام جزئیات تمام اعضای خانواده بهشمول زنان خواسته شده است. برای بسیاری این مساله باعث نگرانی شده است. در جریان دو ماه گذشته، این فورمها بوسیلهی وکیلهای گذر نواحی نوزدهگانه هرات به مردم توزیع شده است. طالبان توضیح ندادهاند که این کار دقیقا به چه منظور است؛ اما این اقدام موجب نگرانی مردم شده است.
عبدالخالق* ۴۵ ساله، پدر سه دختر است. او با نگرانی از این اقدام طالبان، گفته است: «من هیچ وقت این فورم را خانهپُری نخواهم کرد، زیرا اعضای طالبان میخواهند با جمعآوری این فورم، اطلاعات دختران من را بدست آورند.»
عبدالخالق باور دارد که جمعآوری این معلومات توسط طالبان، خطر ازدواج دختران را با نیروهای این گروه افزایش داده است.
شفیقه ۴۵ ساله، در جریان ششماه اخیر دو دخترش را نامزد کرده است. او تنها دلیل این کارش را بدتر شدن وضعیت افغانستان و ترس از درخواست ازدواج از سوی طالبان میداند. او میگوید: «من شب و روز به این فکر میکردم که اگر طالبان به خواستگاری دختران من بیایند، من چیکار کنم؟ به همین خاطر دختران خود را نامزد کردم.»
نازنین ۱۶ ساله یکی از دختران شفیقه است. او دانشآموز صنف دهم در یک مکتب خصوصی در هرات بود. او آرزو داشت در دانشگاه هرات مهندسی بخواند؛ اما ممنوعیت طالبان از تحصیل دختران از یکسو و نگرانی خانوادهاش از سوی دیگر، او را مجبور کرد تا برای خواستگارش پاسخ مثبت بدهد: «وقتی دیدم کاری از دست من بر نمیآید و مادرم نگران آیندهی من است، قبول کردم تا با پسر یکی از اقارب خود نامزد شوم. شش ماه میشود که نامزد هستم ولی تا حالا به این نامزدی رضایت ندارم؛ اما چارهای جز پذیرش آن نداشتم و ندارم.»
بیبیگل ۵۳ ساله و ساکن شهر هرات، دو ماه قبل دختر جوان ۲۲ سالهاش را که دانشجوی سال دوم دانشکدهی ساینس در دانشگاه هرات بود، با یک مرد بیسواد از نزدیکانش، نامزد کرده است.
دلیل اصلی بیبیگل برای این تصمیم نیز ترس از ازدواج اجباری دخترش با یکی از اعضای طالبان بوده است. او گفته است: «در منطقهی ما یکی از سران طالبان زندگی میکند که همیشه در دروازه خانهاش رنجر و افراد مجهز با سلاح حضور دارند. این وضع من را نگران میکرد که اعضای گروه طالبان به دخترم خواستگار نشوند.»
مریم معروف آروین، رییس جنبش شنبههای ارغوانی میگوید، آمار ازدواجهای اجباری و زیر سن از ترس ازدواج با افراد طالبان، به شدت افزایش یافته است؛ اما این موارد به دلایل شرایط حاکم در مناطق زیر تسلط طالبان و هراس قربانیان، رسانهای نمیشود.
به گفتهی خانم آروین، اعضای گروه طالبان بهگونهی سیستماتیک مانع مستندسازی اینگونه رویدادها میشوند: «اگر خشونتهای دوران نخست طالبان را با امروز مقایسه میکنیم، طالب در خیلی از مواردی که دیروز شاید سیستماتیک برخورد نمیکرد، امروز به گونهی سیستماتیک برخورد میکند و این باعث میشود که جنایتهای اینها[طالبان] مستندسازی نشود و در خیلی از مواقع، نمیتوانیم جنایتهای این گروه را به جامعهی جهانی و حتا برای مردم افغانستان نشان داده و ثابت بسازیم.»
با تسلط طالبان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱، سیستم خدمات حفاظتی قربانیان خشونت در کشور از بین رفته است. خانم آروین وضعیت زنان در افغانستان را وحشتناک توصیف میکند: «برای مستندسازی خشونت طالبان، قربانیان تقاضای انتقال به منطقهی دیگر را دارند؛ اما این امکانات در نزد ما نیست که قربانیان را منتقل کنیم.»