محمد
در حالیکه زنان تحت حاکمیت گروه طالبان با نقض حقوقبشری آشکاری مواجه هستند، این گروه مدعی است که حقوق زنان را به صورت کمال و تمام به آنها داده است. اما این گروه تعریف حقوق زن را عمدتاً به نقشهای سنتی مانند فرزندآوری و انجام کارهای خانه محدود میکنند و باور دارند که حقوقی مانند آموزش، کار و آزادیهای اجتماعی تعاریفی از سوی «کشورهای غربی» و «جهان کفر» هستند که با «فرهنگ و ارزشهای اسلامی» از دید این گروه سازگار نیستند.
از زمان تسلط طالبان بر کشور، این گروه در اولین اقدامات زنستیزانهی خود، ادارات و نهادهای حامی حقوق زن از جمله، وزارت امور زنان و کمیسیون مستقل حقوق بشر را منحل کرده و وزارت امر به معروف را ایجاد کردند.
گروههای اعتراضی زنان و دختران در واکنش به این اقدامات طالبان و سایر محدودیتها از جمله منع آموزش دختران دست به اعتراضهای خیابانی گسترده زدند که هر بار با ترفندهای متفاوتی از سوی نیروهای این گروه سرکوب شد و در بسیاری از موارد فعالان حقوق زن بازداشت، شکنجه و زندانی شدند.
به دنبال این اعتراضات و واکنشها، ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان در ماه مارچ ۲۰۲۱ میلادی فرمانی در خصوص حقوق زنان که شامل شش بند است را صادر کرد.
این فرمان در ظاهر به حمایت از حقوق زنان میپردازد که شامل نقشهای سنتی زنان مانند فرزندآوری و انجام کارهای خانه است و در آن به حقوق آموزش، تحصیل، کار و آزادیهای اساسی زنان و دختران هیچ اشارهای نشده است.
در بند اول این فرمان به رضایت دختران بالغ در اثنای نکاح تأکید شده، در بند دوم این فرمان گفته شده که زن مال نیست بلکه انسان آزاد و اصیل است. در ادامهی این فرمان در مورد حق زنان بیوه، حق گرفتن مهر، میراث آمده است.
این فرمان شش مادهای رهبر طالبان در مورد حقوق زنان حاوی مواردی است که به ظاهر حمایت از حقوق زنان را مطرح میکند، اما تحلیل محتوای این فرمان حاوی مواردی است که خشونت و نابرابری را علیه زنان تجویز می کند. این روزها طالبان به صورت گسترده به نشر و پخش کتابهایی دست میزنند که تفسیر فرمان رهبر طالبان است. این کتابها به صورت واضح و بنیادی، نابرابری علیه زنان را نهادینه میکنند.
در این کتابها سعی شده تا تعریف طالبان از حقوق زنان را به عنوان «تعاریف اسلامی» و مطابق با شریعت جلوه دهند. در این کتابها، تأکید شده که نقش زنان در خانواده و جامعه به فعالیتهای «خانهداری و فرزندآوری» محدود است و حقوقی مانند آموزش، کار، مشارکت سیاسی و اجتماعی به عنوان مفاهیم غربی و مغایر با فرهنگ اسلامی تعریف شده است. به نظر میرسد این اقدام طالبان، تلاشی برای مشروعیتبخشی به محدودیتهای اعمال شده بر زنان است و میتواند موجب افزایش فشارهای اجتماعی و فرهنگی بر زنان شود.
از میان این کتابها میتوان به دو جلد کتابی که بهتازگی به بازارهای کتاب کابل و قندهار وارد شده، اشاره کرد: «حقوق زنان در فرمان علمی زعیم امارت اسلامی افغانستان» که توسط شورای علمای قندهار و کتاب دیگری تحت عنوان «شرح فرمان شش مادهای امیرالمومنین شیخ هبتالله آخندزاده در مورد حقوق اساسی زنان در کشور» که توسط شخصی بهنام ابوالخیر عبدالرحمن معتصمی تألیف شده است. گفتنی است که هر دو کتاب توسط «انتشارات بیهقی» که اکنون تحت کنترل طالبان است، منتشر شدهاند.
در صفحهی ۲۱ کتاب «شرح فرمان شش مادهای ملا هبتالله»، نوشتهی معتصمی آمده است: «غربیها در کشورهای اسلامی حقوق زنان را به دو گونه اساسی و فرعی میبینند… مراد از حقوق اساسی، حق تحصیل، حق کار و مشارکت سیاسی و اجتماعی میباشد…» این متن به صراحت حق آموزش، تحصیل، کار، مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان را رد کرده و آن را برنامهی کشورهای غربی در مورد حقوق زنان و خلاف شریعت اسلامی دانسته است. نویسنده در این کتاب گفته است: «… غربیها از حقوق اساسی زنان، بهعنوان ابزاری برای ترویج ارزشهای غربی استفاده میکنند… در زیر لوای کار، تحصیل و مشارکت سیاسی و اجتماعی، زن را از تمام وظایف اساسی، فطری و طبیعیشان دور ساخته و کانون گرم خانواده را از هم میپاشند و فحشا و بیبندوباری و منکرات را اشاعه میکنند…»
بر اساس این متن، نویسنده باور دارد که نگاه کشورهای غربی به حقوق زنان به نوعی ابزاری است. حضور زنان در اجتماع و سیاست، آنان را از «وظایف اساسی، فطری و طبیعیشان» دور ساخته و کانون خانواده را از هم پاشیده و باعث ترویج فحشا میشود. بر اساس این طرز فکر نویسنده، حضور زنان در سیاست و اجتماع نزد این گروه به شدت رد است و بر فرزندآوری و کارهای خانه بهعنوان «وظایف اساسی، فطری و طبیعی» زنان تأکید شده است. در ادامهی این کتاب، فرمان شش مادهای ملا هبتالله، رهبر طالبان شرح داده شده و از آن به گونهای عجیبی تعریف و تمجید شده است.
«زن مخلوق ضعیف و ناتوان است»
در کتاب «حقوق زنان در فرمان علمی زعیم امارت اسلامی افغانستان» که توسط شورای علمای شهر قندهار تهیه شده، از زن به عنوان یک «مخلوق ضعیف» نام برده شده است. در صفحهی ۴۰ این کتاب در عنوان «قباحت ظلم بر زنان» آمده است: «اگر کسی به جبر و اکراه زن بیوه را به نکاح میدهد، این ظلمی است بر مخلوق ضعیف و ناتوان؛ چرا که زن از یکطرف فطرتاً مخلوق ضعیف است…» در جای دیگر، در عنوان «زن در جهان کفری و مستعمرهی آن» آمده است: «… در جهان کفری هر اندازه که مرد کار میکند، زن نیز مجبور است کار کند… زن در آنجا دهقانی، دریوری (رانندگی) و دیگر کارهای شاقه میکند… و یکجا با مردان در اردو (ارتش) خدمت میکند…»
در این متن، در نخست برابر بودن زن با مرد انکار شده و سپس کار برای زنان «اجبار» خوانده شده و صراحتا رانندگی و حضور در صفوف ارتش برای زنان منع شده است. در ادامهی همین عنوان آمده است: «و این هم دنیای کفر است که برای جلب نمودن مردان، زنان را در هواپیماها، رستورانتها، سوپر مارکتها و غیره استخدام میکنند تا چشمهای گرسنهی لذت را با آن سیراب کنند.»
متن این کتاب، بیانگر این مفهوم است که زنان در هواپیماهای مسافربری، رستورانتها و فروشگاهها به عنوان ابزاری برای جذب مردان به کار گرفته میشوند. این نگاه نه تنها نقش و جایگاه زنان را بهطور جدی کاهش میدهد، بلکه آنان را به ابزارهای جذب مشتری و تبلیغاتی تقلیل میدهد.
در ادامهی این کتاب به مواردی از حقوق زنان در فرهنگهای مختلف جهان اشاره و پرداخته شده است.
عارفه فاطمی، فعال حقوق بشر، در مصاحبهای با رسانهی رخشانه، از تاثیرات مخرب کتابهای جدیدی که توسط طالبان پیرامون حقوق زنان منتشر شدهاند، ابراز نگرانی کرده است. وی تاکید میکند که تک تک کلمات این کتابها بازتابدهندهی ذهنیت زنستیزانهای است که خشونتها علیه زنان را در جامعهی افغانستان تشدید میکند. به باور او این کتابها زن را به عنوان یک «جنس» و نه بهعنوان یک انسانِ با حقوق و کرامت ذاتی معرفی میکنند.
خانم فاطمی با اشاره به تناقض آشکار میان مفاد فرمان شش مادهای رهبر طالبان و رفتار عملی این گروه، تصریح میکند که طالبان در عمل، زن را بهعنوان «مال» و جنس دوم میبینند. او میگوید: «در فرمان آمده است که زن مال نیست، بلکه انسان آزاد و اصیل است، اما در واقعیت، طالبان زن را به مثابهی موجودی فرودست مینگرند و حقوق و آزادیهای او را به شدت محدود میکنند.»
این فعال حقوق بشر همچنین به عدم توجه طالبان به حقوق اساسی زنان اشاره کرده و میافزاید: «تمامی مواردی که در فرمان ملا هبتالله ذکر شده، به حقوق و اختیارات مردان پرداخته است. در حالی که هیچ اشارهای به حقوق و آزادیهای زنان نشده است. این نشان میدهد که طالبان زن را انسان آزاد و دارای اراده و حق و حقوق طبیعی نمیدانند.»
فاطمی با بیان اینکه حکومت طالبان زن را از جایگاه انسانی خود تنزل میدهد، میگوید: «گروهی که اکنون در افغانستان حاکم است، در ذهنیت خود جایگاهی برای زنان بهعنوان انسان قائل نیستند. زمانی که جایگاه انسانی زن زیر سوال برود، او تبدیل به جنسی میشود که مالک آن همواره مرد است.»
این فعال حقوق بشر از وضعیت اسفبار زنان و دختران در افغانستان ابراز نگرانی کرده و میافزاید: «عملکرد طالبان در برابر زنان، ایجاد محدودیتها، حذف آنها از جامعه و در نهایت نشر کتابهایی با محتوای زنستیزانه، روی ذهنیت عمومی افراد جامعه تاثیر میگذارد و باعث تشدید انواع خشونتها علیه زنان میشود.»
خانم فاطمی در پایان تاکید میکند که طالبان در حال حاضر با هر ترفندی تلاش میکنند تا ذهنیت و باورهای خود نسبت به زنان را در جامعه نهادینه کنند. وی هشدار میدهد، در صورتیکه جامعهی جهانی و فعالان حقوق بشر به موقع واکنش نشان ندهند، وضعیت حقوق بشری زنان در افغانستان روزبهروز بدتر خواهد شد.