کبرا نادر
۱۱ اکتبر روزجهانی دختر است. این سال در افغانستان اما مصادف است با بسته بودن اکثریت نهادهای علمی و آموزشی برای دختران.
با رویکار آمدن گروه طالبان در افغانستان، قریب به تمامی مکاتب و دانشگاهها به روی دختران بسته شد. این گروه ابتداییترین حق را از زنان و دختران افغانستان در این دو ماه گرفتند. خبرنگار رخشانه به مناسبت روزبینالمللی دختر با برخی از دختران افغانستان که اکنون ابتداییترین حق شان را از دست دادهاند صحبت کرده است. دختران افغانستان پس از ۲۰ سال مبارزه و تلاش، امسال در روز جهانی دختر، از جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی میخواهند تا اجازه ندهند گروه طالبان حق آموزش را از آنان بگیرند.
بهار همدرد صبح روز یکشنبه، ۲۴اسد به روال عادی خانه را به مقصد دانشگاه ترک میکند. وی که دانشجوی سال چهارم بازیگری تیاتر در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه کابل است به رخشانه میگوید:« نگران چهار سال زحمت و درسم هستم. فقط امتحان سمستر آخرم تا فارغ شدن مانده بود. من نمیدانم آیا طالبان به ما اجازه ادامه تحصیل خواهند داد؟»
خانم همدرد از سقوط ولایتها در افغانستان آگاه بود، اما هرگز باور نمیکرد کابل به این زودی سقوط کند.
وی میگوید زمانی که درس شروع شد دانشجویان زیادی از آینده افغانستان نگران بودند و میخواستند کشور را ترک کنند. استاد به دانشجویان دلداری داد تا با انگیزه بیشتر درس بخوانند چون کابل سقوط نخواهد کرد؛ اما در این هنگام یکی از دوستان خانم بهار خبر سقوط کابل را به وی میدهد و پس از شنیدن این خبر تمام دانشجویان صنف درسی را رها کرده و به طرف خانه های شان حرکت میکنند.
این دانشجو قصه طولانی و پر غصهای از آن روز دارد. او آن روز به سختی در حالی که دست و پاهایش از شدت ترس و نا امیدی میلرزیده تمام راه تا خانه را پیاده پیموده است.
خانم بهار بیان میکند:« از اینکه در خانه هستم و دانشگاه یا سر کار رفته نمیتوانم حس بدی دارم و به این فکر میکنم که سرنوشت ما چه خواهد شد. دو ماه است که طالبان حرف میزنند، اما عملی نمیکنند. گاهی بهخاطر این موضوع به ترک کشور فکر میکنم.»
خانم بهار که دانشجوی تیاتر و یک هنرمند است در مورد بیانیهیی طالبان مبنی بر تغییر شغل هنرمندان نگران است و میگوید که چهار سال وقتش را صرف این رشته کرده و چهار سال زمان کمی نیست. ما باید اجازه تکمیل کردن رشته مان را داشته باشیم.
زینب (نام مستعار) ۱۶ساله دانشآموز صنف یازدهم در یکی از لیسههای دخترانه شهر کابل است. او میگوید:« آروز داشتم یک داکتر شوم، اما با آمدن طالبان دیگر هرگز فکر نمیکنم به این آرزویم برسم»
وی میگوید که از رویکار آمدن گروه طالبان به قدرت در افغانستان، دو ماه میگذرد. آنها (طالبان) اگر میخواستند مکاتب و دانشگاهها را باز کنند به اندازه کافی وقت داشتند.
زمانی که طالبان مکاتب پسرانه را باز کرد و از رفتن دختران به مکتب چیزی نگفت زینب احساس کرد برای همیشه خانه نشین شده است و دیگر هرگز همصنفیها و استادانش را نخواهد دید.
خانواده زینب به دلیل بسته بودن مکاتب و دانشگاهها میخواهند کشور را ترک کنند تا فرزنداناش در مهاجرت بتوانند به تحصیلشان ادامه دهند.
یکی از فعالین حقوق زن در افغانستان به این باور است که طالبان ۲۰ سال برای ایدئولوژیشان جنگیدهاند و حالا که قدرت را در دست دارند، برای مدتی از این ایدئولوژی استفاده میکنند و مانع کار و تحصل زنان میشوند، اما مجبور هستند بهخاطر به رسمیت شناخته شدن از سوی کشورهای جهان این حق را به زنان و دختران بدهند.
سکینه سخی، فعال حقوق زنان در افغانستان به رخشانه میگوید:« آنچه اکنون در افغانستان مهم است باز بودن مکاتب نیست، بلکه سالم بودن سیستم آموزشی است. سیستم آموزشی که با منع شدن دختران از آن ضربه دیده و به عقب کشیده شده است.»
وی بسته ماندن مکانهای علمی و کاری برای زنان را نگران کننده خوانده تصریح میکند که اگر زنان مجبور شوند یک سال در خانههای شان باقی بمانند، به اندازه ۱۰سال به گذشته بر میگردند و دستاوردهایشان را از دست میدهند.
خانم سخی به این باور است که زنان در ۲۰سال گذشته برای رسیدن به اهداف شان درس خواندند و کار کردند، زنان در طی این سالها نیز زندگی سخت و خفقانآوری داشتند، اما بسیاری از زنان روستایی دختران شان را برای تحصیل و آینده بهتر به شهر فرستادند.
این فعال حقوق زن بیان میکند که تسلط دوباره طالبان بر افغانستان باعث شده این دختران برای حفظ جان و امنیت شان به روستاها باز گردند و زنان به دلیل از دست دادن دستاوردهای شان امید به آینده را از دست داده به گذشته بر میگردند.
خانم سخی گفت که اکنون زنان در کشور از نظر سیاسی در یک خفقان و گوشهگیری به سر میبرند. به باور او زنان افغانستان با شکست مواجع شدند و این شکست با وجود ذهنیتهای طالبانی بین مردان در کشور باعث میشود که دوباره در کنار زنان نیاستند و برای حقوق شان مبارزه نکنند و این منجر به خاموشی زنان میشود و اگر وضعیت بهبود نیابد زنان بیشتری مجبور به خانهنشینی میشوند.
خانم سخی تاکید میکند که بسته ماندن مکان های علمی و کاری برای زنان فاجعه است و این فاجعه در صورت تداوم وضعیت بدتر از دهه ۷۰را برای زنان رقم خواهد زد.