سمیه ماندگار
نرگس بعد از ۴۰ دقیقه پیادهروی، نفسزنان وارد کتابخانه میشود. به همه سلام میکند و مستقیم به سراغ قفسهها میرود. وقتی میبیند کتاب«قصههای هزارههای افغانستان» سرجایاش است، خوشحال میشود. نرگس برای خواندن این کتاب از قبل نوبت گرفته است. زیرا به گفتهی او، همه دوست دارند این کتاب شیرین را که افسانههای شفاهی پدربزرگها و مادربزرگها را روایت میکند، بخوانند.
نرگس ۱۵ ساله است. فاصلهی خانهاش تا کتابخانه، کم از کم ۴۰ دقیقه است؛ اما فاصله هرگز باعث نشده که او از آمدن به اینجا که پاتوق جدید دختران بازمانده از مکتب است، صرف نظر کند. نرگس میگوید، با خواندن کتاب آرامش میگیرد.
کتابخانهی«کاتب» حدود دو هفته قبل( ۱۷ حوت) به همت شماری از فرهنگیان ولسوالی یکهولنگ نمبر یک، به هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی تاسیس شد. این کتابخانه بیش از دو هزار جلد کتاب را در خود جای داده که از طریق کارزار جمعآوری کتاب به دست آمده است.
مسوولان این کتابخانه به رسانهی رخشانه گفتهاند که ۷۰ درصد مراجعهکنندگان به این کتابخانه، دانشآموزان و دانشجویان بازمانده از مکتب و دانشگاه هستند.
به گفتهی نرگس، قبل از ایجاد این کتابخانه اگر آنها کتابی را نیاز داشتند، باید به بازار نَیَک مرکز ولسوالی میرفتند و در آنجا دنبال کتاب میگشتند که خیلی وقتها نیز کتاب مورد نظر را پیدا نمیکردند. نرگس از زمانیکه این کتابخانه فعال شده، چهار کتاب را مطالعه کرده است؛ «ارمغان یزدانی»، «هر روز خون تازه میطلبد زما»، «قصهی پری و جمیل» و «پدر فقیر و پدر پولدار».
نرگس در مورد درسی که از آخرین کتاب خواندهشده گرفته، میگوید که پدر فقیر همیشه اهداف کوچکی را برای فرزندانش در نظر میگیرد ولی پدر پولدار برای فرزندانش اهداف بزرگی را تعریف میکند: «پدر پولدار برای اولادایش میگه که درس بخوان تا بتانی در آینده شرکت خود را تاسیس کنی و دیگرا زیر دست تو کار کنند، بر عکس پدر فقیر همیشه میگه که بچیم خوب درس بخوان تا در یکی از شرکتها صاحب کار شوی.»
صنوبر میرزایی، ۲۵ ساله و یکی از موسسان کتابخانهی فرهنگی«کاتب» میگوید، به دلیل دوردست بودن منطقه، اقتصاد ضعیف مردم و عدم توجه دولت پیشین، تا اکنون هیچ کتابخانهای در این منطقهی بزرگ ایجاد نشده بود: «همین دلایل باعث شد تا جمعی از فعالین اجتماعی و فرهنگی این منطقه دست به کار شده و برای منطقهی خود کمپاین جمعآوری کتاب راهاندازی کنیم که خوشبختانه این کار نتیجه داده و اکنون کتابخانهی فرهنگی کاتب ره افتتاح کردیم.»
صنوبر میگوید، هدف از تاسیس این کتابخانه ترویج فرهنگ کتابخوانی در میان نوجوانان و جوانان، بالابردن سطح آگاهی مردم، حمایت از دختران بازمانده از مکتب و دانشگاه بوده است.
صنوبر میگوید، این کتابخانه در بازار«قدِ قلوخ» ولسوالی یکهولنگ نمبر یک ایجاد شده است که در این منطقه حدود ۴۰ روستا وجود دارد: «ما بعد از چهار ماه، از چهار ولایت کشور توانستیم که حدود ۲ هزار جلد کتاب با عناوین مختلف را جمعآوری کنیم.»
به گفتهی صنوبر، از زمان آغاز به کار این کتابخانه، ۵۶۲ تن از دانشآموزان و دانشجویان از این کتابخانه کتاب به امانت بردهاند.
زینب ۱۳ ساله در قریهی«کته سنگ»، از مربوطات منطقهی چمن ولسوالی یکاولنگ نمبر یک، جایی که به تازگی کتابخانهی کاتب فعالیتش را آغاز کرده است، زندگی میکند. او به رسانهی رخشانه میگوید، وقتی خبر شده که کتابخانهی کاتب در منطقهی شان ایجاد شده و او میتواند از این پس روزهای خود را با خواندن کتاب سپری کند، بسیار شادمان شده است.
زینب سال گذشته صنف هفتم مکتب بوده و به خاطر بستهماندن مکتبهای بالاتر از صنف ششم به دستور طالبان، دیگر نتوانسته به مکتب برود. زینب روزانه دستکم ۲۰ دقیقه فاصله را طی میکند تا به کتابخانه برسد: «این اولین کتابخانهای است که در منطقهی ما ایجاد میشه، وقتی مه خبر شدم که ای کتابخانه ده منطقهی ما ایجاد شده، خیلی خوشحال شده بودم.»
زینب تا کنون ۷ عنوان کتاب را به امانت برده و خوانده است: «کتابهای مجلهی نوجوان، کاکا داکتر، داستان واقعی یک دوست، ارمغان یزدانی، دیوان حافظ، آیین زندگی و قصههای هزارههای افغانستان ره تا هنوز خواندهام.»
زینب میگوید که این کتابها را در طول دو ماه تمام کرده است.
زهره ۱۵ ساله در قریهی«اوته پور» منطقهی چمن یکهولنگ زندگی میکند. او سال قبل قرار بود صنف هشتم مکتب را بخواند که این فرصت از او و همسن و سالانش گرفته شد. شنیدن خبر افتتاح یک کتابخانه برای زهره هم خوشحالکننده بود: «با شنیدن این خبر خیلی خوش شده بودم، از خاطری که ما هیچگونه دسترسی به کتاب نداشتیم و همی دسترسی نداشتن به کتاب، ما ره از مطالعه هم محروم کرده بود.»
زهره میگوید، «کاتب» فعلا یک کتابخانهی کوچک است که به اندازهی کافی کتاب ندارد؛ اما این پاتوق جدید بسیاری از دختران شده است. زهره روزانه نیم ساعت پیادهروی میکند تا به کتابخانه برسد و دستکم سه ساعت در اینجا سرگرم کتاب خواندن است.
زهره نیز تا هنوز ۷ عنوان کتاب مطالعه کرده است: «قصههای هزارههای افغانستان، خدا کند که بیایی، سفید برفی، اسلام، دیوان خلیل الله خلیلی و دو کتاب دیگر که نامش فعلا ده ذهنم نیست.»
به گفتهی زهره، کتاب قصههای هزارههای افغانستان که مجموعهی افسانههای هزارگی است، توسط نویسندهی پرکار و زحمتکش جواد خاوری تهیه شده است و این کتاب میتواند افسانههای شفاهی که در حال از بین رفتن است را ماندگار سازد.
زهره میگوید: «ما امیدوار هستیم که این کتابخانه رشد کند و تعداد کتابهایش از ده هزار جلد هم بالا بروه، و مطمئن هستم که فعالان فرهنگی از هر ولایت کشور ما به این کتابخانه کتاب هدیه خواهند کرد.»
خالقداد فروغ ۳۵ ساله و یکی دیگر از موسسان این کتابخانه و کتابدار فعلی کتابخانه نیز در گفتوگوی تلفنی با رسانهی رخشانه گفته است، در این مرکز فرهنگی در کنار ارائهی کتاب، از دو ماه به اینسو فعالیتهای جانبی دیگری هم وجود دارد: «تدریس رایگان زبان انگلیسی، برنامهی روزانه قصهخوانی، رهنماییهای چگونگی استفاده از کتاب و منابع، آموزش دکلمهی شعر، تمرین سخنوری، آموزش اصول ابتدایی نویسندگی، مسابقهی کتابخوانی، رقابت رسامی، رقابت کار دستی و انگیزه بخشیدن برای دانشآموزان و دانشجویان، از جملهی این فعالیتها است.»
آقای فروغ میگوید، این کتابخانه هنوز به حمایت نیاز دارد: «ما کتاب کافی، به درد بخور، کتابهای آمادگی کانکور و هر نوع کتابیکه یک شاگرد بازمانده از مکتب، به تنهایی و بدون معلم بتواند بخواند را خیلی کم داریم.»
او این کتابها را در طول دو ماه تمام کرده است.
۵۸۷ روز میشود که دختران بالاتر از صنف شسم در کشور از رفتن به مکتب محروم شده و با دروازههای بسته روبهرو هستند. هنوز روشن نیست که چه زمانی طالبان به دختران اجازهی ادامهی تحصیل میدهند. بارها وعدهی طالبان برای بازگشایی مکتبهای دخترانه غیر عملی مانده است.
به تازگی دیدهبان حقوق بشر گفته است: «طالبان با شرمساری وعدهی خود، مبنی بر آموزش دختران را شکستند.» این نهاد هشدار داده که طالبان با بهانههای باطل، دروغها و وعدههای ناموفق، درحال تکرار تاریخ اند و دختران نوجوان در افغانستان درحال از دست دادن امید و بهترین سالهای زندگی خود هستند.