اشاره: نامه به دخترم، فرصتی است برای مکتوب کردن وضعیتی که طالبان بر سر زنان و دختران آوردهاند.
رسانهی رخشانه از همهی مخاطبان خود طی فراخوانی خواسته است که از طریق نامهنگاری، راوی روزهای سخت زنان و دختران افغانستان باشند. آنچه در ادامهی این مطلب میخوانید، روایتی است از آنچه زنان و دختران اینروزها در دومین دور حاکمیت گروه طالبان تجربه میکنند.
در سرزمین مادریات، به این دنیای پر از خوبی و بدی، زشتی و زیبایی چشم گشودی. ﮔاهگاهی از اینکه تو را به دنیا آوردم، اﺣﺳﺎس ﺧوﺑﯽ ﻧدارم و اینکه هیچگاه نمیتوانم ﻣﻧکر خاکی باشم که آباء و اﺟدادﻣﺎن در آن ﮐودک ﺑودﻧد، جوان شدند و پیر و فرسوده، به آخر خط رسیدند و تنهای ﺷﺎن در اﯾن ﺧﺎک آرامیده اﺳت که ﺑﮫ آن ﺗﻌﻠﻖ دارﯾم و رگ رگ اﯾن ﺟﺎن، ﺑﺎ اﯾن آب و ﺧﺎک در ھمﺗﻧﯾده شده اﺳت.
در ﺧﻠوﺗم به دور از ھﯾﺎھو، ﺑﮫ ﻓﮑر ﻓرو میروم. ﻗﻠم ﻧﺎﻣرﺋﯽ ذھﻧم را ﺑﮫ دﺳت میگیرم و روی ﺟﺎی ﺟﺎی ﻣﻐزم میﻧوﯾﺳم؛ ایﮐﺎش در ﺳرزﻣین دﯾﮕری ﻣﺗوﻟد میشدم و ﻧﮭﺎل وﺟود زﯾﺑﺎی دﺧﺗرﮐم را آنﺟﺎ میکاشتم.
دخترم!
ﮐﺎش میتوانستم ﺑراﯾت ﺑﯾش از اینها ﻣﺎدری ﮐﻧم، ﮐﺎش میتوانستم ﯾﮏ ﺳرزﻣﯾن ﺧﯾﺎﻟﯽ ﺑراﯾت ﺑﺳﺎزم ﮐﮫ میﺗواﻧﺳﺗﯽ در آن ﺳﺎلهای ﺳﺎل بیواهمه ﭘﺎ روی رد ﭘﺎھﺎی ﻧوﺷﺗﮫھﺎی ﺑﯽزﺑﺎن ﮐﺗﺎبها ﺑﮕذاری و طﻌمِ داﻧﺎﯾﯽ را ﺑﺎ ﺟﺳم و روﺣت ﺣس ﮐﻧﯽ. ﮐﺎش میﺗواﻧﺳﺗم ﺑراﯾت ﭼوب ﺟﺎدوﯾﯽ ﺑﺳﺎزم که اﯾن ﺧﺎک را ﮐﺎﻧون پر مهر و ﮔرمﺗر از آﻏوش ﻣن ﺑﯾﺎﺑﯽ و ﺑﺳﺎزی و ﺧود را آﺳوده در آن رھﺎ ﮐﻧﯽ. کاش میتوانستم زندگی در این خاک را مثل صبحانهی دلخواهات، روی بشقاب خوشبختی آراسته کنم و تو از خوشی چشمانت برق بزند، به صورتم با تبسم نگاه کنی و دلت پر شود از هیاهوی بیهراستﮐﺎش م، بی محابا به سمت خیابان بدوی و با دامن چین چین فیروزهای رنگ، چرخزنان بر روی سنگفرشهای خاکستری رنگ شادی بپاشی.
فرزندم!
ﻓﮑر میکنم ﭼﻘدر ﺗﺻوراﺗم از واﻗﻌﯾتھﺎﯾم دور اﺳت و ﻣﺣﺎل! ﻣﮕر ﺗو ﭼﮫ ﮔﻧﺎھﯽ ﻣرﺗﮑب ﺷدهای که ﻓﻘط میخواهی دﻧﯾﺎ را ﺑﺎ دﺧﺗراﻧﮕﯽھﺎﯾت زﯾﺑﺎ ﮐﻧﯽ، ﻣﮕر ﻏﯾر از اﯾن اﺳت؟ ﺗو ھرﮔوﻧﮫ ﺑﺎﺷﯽ و ﺑﺎ ھرﭼﮭرهای ﺑﺎﺷﯽ، دلﻧﺷﯾﻧﯽ.
ﭼرا ﺗﺣﻣل اﯾن ﻣﮭرهی نایاب زﻧدﮔﯽ ﮐﮫ ﺑﮫ دﻧﯾﺎ ﻧور میبخشد را ﮐﺳﯽ ﻧدارد؟ ﭼرا؟ واقعا نمیداﻧم!
دﺧﺗرِ زﯾﺑﺎﯾم!
ﺗو ﻗوی ﺑﻣﺎن و ﺑﺑﯾن دﻧﯾﺎ آﺧر به وجود نازنینت در این عالم هستی جواب «بلی» خواهد داد. من هم مثل مادران این سرزمین، در رویایی به سر میبرم که در آخر آن رویا با صدای کسی به خود میآیم و شیرینیاش با تلخی واقعیت باهم گره میخورد.
قربانی مهربانی چشمانت شود مادر…
مادرت، سعادت