الهه محمدی
جملهای که «خانه ام خالی شد» شاید برای هیچ انسانی قابل درک نباشد؛ جز این که دو عضو خانوادهاش را همزمان از دست بدهد. صالحه و ذکیه دو خواهر که در اثر حمله خونین روز شنبه(۱۸ثور) بر مکتب سیدالشهدا در غرب کابل جانهای شان را از دست دادند.
مادری که دو دختر نوجوانش را از دست داده است، یارای سخن گفتن را ندارد. او که صدایش به سختی شنیده میشود میگوید که با رفتن دخترانش« خانه اش خالی» شده است. جملهای که برای اکثریت قابل فهم نیست؛ اما این دردناکترین واژههای است که از زبان یک مادر میشنوم.
صالحه و ذکیه در کنار این که درس میخواندند با پدرشان دکانداری نیز میکردند. همسایههای شان از آنان به نیکی یاد میکنند و میگویند که در حمله انتحاری بر مکتب دو دختر دکاندار نیز شهید شدند.
غم از دست دادن دو دختر نوجوان که همکار پدر و همراز مادر بودند، خانواده آنها را در سکوت دردناکی فرو برده است. سکوتی که جز درماندگی هیچ نشانی در آن دیده نمیشود.
مادر صالحه و ذکیه در شوک است. وقتی با او حرف میزنم خلاف دیگر مادران داغدیده اشک نمیریزد؛ اما احساس میکنم، نفس تنگی پیدا کرده است. با صدای غمانگیز آهی میکشد و میگوید:«حالا که رفتند و مرا تنها گذاشتند خوش به سعادتشان ولی مادرش زنده میسوزد».
رجب علی، پدر صالحه و ذکیه میگوید که دخترانش همیشه همکار او بوده و دوشادوشاش کار میکردند. او میگوید که کمرش شکسته و بازوهایش را از دست داده است.
صالحه بزرگترین دختر رجب علی ۱۸ سال سن داشت و صنف یازدهم مکتب بود. ذکیه ۱۵ ساله بوده و صنف هفتم. روزی که هر دو به مکتب میرفتند رجب علی با مادرش در شفاخانه بود:« مادرم در شفاخانه بستری بود. پایواز بودم. بعد از ظهر که خانه برگشتم دخترانم نبود. مادرش گفت آنها مکتب رفتند که پول فطریه روزهشان را به مکتب بدهند و مکتب تا بعد از عید رخصتی داده است.»
پس از آن که رجب علی به خانهاش رسید، ساعتی نگذشت که صدای یک انفجار مهیب بر فضای غرب کابل پیچید و منطقه را به شدت تکان داد. تمامی خانوادههای که فرزندانشان در مکتب سیدالشهدا دانشآموز بودند، همه سیل آسیا به سوی مکتب رفتند؛ اما این هیچ دردی را مداوا نمیکرد. زیرا کار از کار گذشته بود و مهاجم انتحاری موتر مملو از مواد انفجاریاش را در میان دانش آموزان منفجر کرده بود و دهها تن را به خاک و خون کشانده بود.
رجب علی میگوید وقتی به ساحه مکتب رسید، متوجه شد که کوه چهل دختران پر بود از بوی خون و باروت و جسدهای سوخته دانشآموزان.
به قول او خانوادهها دیوانه وار دنبال فرزندانشان میگشتند و منطقه آکنده از بوی سوختهای بدن انسان بود. او از لحظهای میگوید که دنبال سرنخی از دو دختر نوجوانش، وسایل جا مانده جان باختگان حمله را وارسی میکرد:« اطراف مکتب پر بود از وسایل پر خون جامانده دختران. هرچه پالیدم از دخترانم خبری نبود»
رجب علی در این وضعیت مجبور بود که به شفاخانههای شهر سر بزند و سراغ دخترانش را در آمبولانسها بیمارستانها بگیرد. او میگوید که تمامی شفاخانههای شهر را یکی یکی گشته بود و بالاخره ساعت ۱ شب جسد دختر کوچکش را در شفاخانه افغان ـ جاپان پیدا کرده بود:« هنوز جنازه دختر خردم را تحویل نگرفته بودم که آمبولانسی یک جنازه دیگر را آورد. آن جنازه صالحه بود. همزمان هر دو جنازه را تحویل گرفتیم.»
سرگردانی میان امید و ناامیدی. میان گریه و نالههای مادران بیشمار تا نیمههای شب طول میکشد تا بالاخره تن بیجان هر دو دخترش را در یک ساعت پیدا میکنند.
او در حالی که سخت اشک میریزد میگوید که دخترانش یکجا به مکتب رفت و آخر شب جنازههای هر دو بر دوش پدر به خانه برگشت.
وقتی رجب علی و نزدیکان آنها جنازه دو دختر نوجوان را میخواستند به خانه ببرند، کسی جرآت نمیکرد که چگونه؟ اما هیچ راهی وجود نداشت جز این که جسدهای بیجان دخترانش را به خانه ببرد و به همسرش بگوید:« خدا دخترانش را از آنها گرفته…»
رجب علی با آن که دو دخترش را از دست داده است میگوید که تا آخرین قطره خونش راه علم و دانایی را دنبال کرده و تسلیم گروههای تروریستی که میخواهند مردم پیش رفت نکنند، نمیشود.
او از تمامی خانوادههای قربانیان حمله بر مراکز آموزشی میخواهد که راه فرزندان شان را ادامه دهند و نگذارند جهل و نادانی بر زندگی آنان سایه افگند.
رجب علی و همسرش میگویند که آنان هیچ انتظاری از حکومت افغانستان و کشورهای حامی آن ندارند.
رجب علی میگوید:« برای دولت خواستهای ما بیمعنی است. دولت شاید خواستهای ما را تمسخرآمیز میپندارد و شاید وقتی خواستها و حرفهای شهروندان عادی را از طریق رسانه میشنود به ما بخندد. از دولت هیچ توقعی نداریم.»
او گروه طالبان را نیز گروه تروریست میخواند و میگوید که طالب قاتل است و این موضوع به تمام دنیا ثابت شده است:« طالب یک گروه تروریست است. در دنیا ثبات شد که طالب قاتل مردم عادی است. دشمن بشریت است»
رجب علی از کشورهای حامی افغانستان به ویژه آمریکا نیز انتقاد کرده میگوید که شاید در برخی از حملات هدفمند این کشور خود دست داشته باشد.
براساس آمارهای رسمی در حمله موتر بمب بر مکتب سیدالشهدا در غرب کابل تاکنون ۸۵ تن جان باخته بیش از ۱۵۰ تن دیگر زخمی شدند. اکثریت قربانیان این حمله دختران دانشآموز مکتب هستند.
این حمله واکنشهای گسترده جهانی به دنبال داشت. حکومت افغانستان روز سه شنبه( ۲۰ثور) را در سراسر کشور عزای عمومی اعلام کرد.
اکثریت کشورهای جهان به شمول پاپ فریس، رهبر کاتولیک های جهان این حمله را نکوهش کرده و با خانواده های قربانیان این حمله اظهار همدردی کردند.