اشاره: «پیام من»، گفتهها، یادداشتها و روایتهای مستقیم زنان افغانستان است که به مناسبت «روز جهانی همبستگی زنان»، در پاسخ به فراخوان عمومی در دسترس رسانهی رخشانه قرار گرفتهاند. این پیامها، روایتها و چشمدیدها، به همین مناسبت، پوشش ويژه داده میشود.
هشتم مارچ فرصتی است برای همبستگی زنان. رسانهی رخشانه با بازتاب استیصال، خشم و أراده مردم برای مبارزه و ایستادگی در برابر بیداد علیه زنان میخواهد نقشی فعال در ایجاد این همبستگی داشته باشد. اگر هدفی برای این کار متصور باشد این هدف چیزی جز این نیست که «زنبودن جرم نیست».
سهیلا یوسفی
۸ مارچ، روز جهانی همبستگی زنان، در حالی فرا میرسد، که زنان افغانستان از تمام عرصههای اجتماعی حذف شدهاند. نزدیک به دو سال است که دیگر زن در افغانستان با زندگی هیچ نسبتی ندارد، بلکه بنابر فرمانهای گروه حاکم، لکهی ننگی است بر دامن زندگی.
هماکنون در جغرافیایی بهنام افغانستان، زن غایب است. در ذهنیت طالبانی زن با زندگی هیچگونه نسبتی ندارد و تنها به یک بردهی فاقد اختیار میماند که زندگی آن فقط در حیطهی تولید مثل خلاصه میشود.
تحمیل این ذهنیت بدوی با شکنجه بر زنان و کنار زدن آنان از تمامی عرصههای زندگی، در کنار فقر، خشونت، کشتارهای خودسرانه، اهانت، تحقیر، در بَندکشیدن و سرکوب، یکی از بارزترین دستآوردهای گروه طالبان در این دو سال حاکمیت شان در افغانستان بوده است.
آشکارترین مورد از بحرانیشدن و عمیقشدن مسالهی زنان و تبدیلکردن زن به موضوعی سیاسی، توسط گروه طالبان، آسیبهای فراوانی بر زنان وارد کرده است. گروهی که با گذشت هر روز، فضای زندگی بر زنان را تنگتر و کشور را زندانی برای زنان بدل کرده و حقوق ابتدایی مانند حق کار، آموزش و سفر را از آنان سلب کرده است.
شدت خشونت، سرکوب و انزوای زنان نمونهی برجستهای از بحرانیشدن وضعیت زنان در افغانستان است. در زندگی عملی و به معنای دقیقتر کلمه در تصویر وضعیت واقعی، زن در متن زندگی زیست دارد؛ اما در آشفتهبازار کنونی، هر گروهی با خشونت تمام در صدد تحمیل دیدگاههای خود بر زنان است. میزان تبعیض و خشونت علیه زنان در کشور گسترده، متنوع و عمیق است، این رفتار برخاسته از فرهنگ قبیلهای و مردسالاری جامعهی افغانستان است.
زن هممانند مرد به تمام معنا انسان است، هیچ دلیلی که برتری و تسلط انحصاری مرد را بر زنان و بر جامعه توجیه کند، وجود ندارد. تنها تفاوت بیولوژیکی نمیتواند تبعیض علیه زنان را توجیه کند. با اینهمه، با فروپاشی نظام جمهوریت، زنان به انزوا رفته و به حذف محکوم شدهاند.
زنان در افغانستان خواستار بنیادیترین حقوق شان هستند و برای بهدست آوردن آن، تا حالا با راهاندازی راهپیمایی در جادهها و حتا در مکانهای بسته دادخواهی و مبارزه میکنند، سرانجام این اعتراضات سرکوب و معترضان نیز بازداشت شدند.
طالبان اما همواره از رعایت حقوق زنان و دختران در چهارچوب شریعت اسلام سخن میزنند و تاکید میکنند که متعهد به تامین حقوق زنان براساس شریعت هستند. شریعت طالبانی که هیچگونه خط ونشان مشخصی نداشته و تاهنوز حلناشده باقی مانده است.
صدور فرمانهای طالبان علیه حقوق و آزادیهای زنان، بهویژه ممنوعیت آموزش دختران و کار زنان در نهادهای غیر دولتی و خصوصی، باعث شده است که دختران و زنان زیادی به دلیل خانهنشینی و محدودیتهای دیگر، به بیماریهای روانی مبتلا شوند. افزایش قتل، خودکشی، لتوکوب، فروش و بددادن دختران و زنان حاکی از وضعیت فعلی زنان در افغانستان است.
از سوی دیگر؛ اما سکوت جهان دربرابر این وضعیت برای زنان افغانستان دردناکتر است. جهان برنامهی همآهنگ و عملی برای حمایت از زنان و دختران افغانستان ندارد.