آزاده تران
با گذشت بیش از سه سال از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، داغ دل «کریمه» همچنان مثل روز اول تازه است؛ مادر ۶۰ سالهای که این روزها از فقر شدید در خیابانهای کابل تگدیگری میکند. او میگوید، داغ دل او از چیزی دیگر است.
«سه سال بهخاطر وظیفه دیده نتوانستم و وقتی کشته شد حتا برای آخرین بار هم رویش را دیده نتوانستم.» وقتی کریمه از آرمان آخرین دیدار صورت فرزندش میگوید، گلولههای اشک نیز روی صورتش سرازیر میشود. کریمه نام مستعار مادر یکی از سربازان ارتش پیشین افغانستان است که به گفتهی خانوادهاش در روز سقوط غزنی به دست طالبان اسیر و بعد تیرباران شده است.
ولایت غزنی در ۱۵۰ کیلومتری جنوب غرب کابل پایتخت افغانستان قرار دارد. طالبان صبح روز پنجشنبه ۲۱ اسد سال ۱۴۰۰ این ولایت را تصرف نمود. ولایت غزنی دهمین ولایتی بود که بدست طالبان در سال ۱۴۰۰ سقوط کرد.
پسر ۲۷ ساله کریمه در ولسوالی خواجه عمری ولایت غزنی عضو ارتش ملی پیشین افغانستان بود. به گفتهی مادرش، او سال ۱۳۹۸ به ارتش افغانستان پیوسته بود.
وقتی کریمه را در ایستگاه موترهای مسافربری به سمت غرب کابل دیدم، در حال تکدیگری بود. به عابران و مسافران التماس میکرد که برایش کمک کند. برای صحبت با او در خانهی دخترش در منطقه مهتابقلعهی دشت برچی در غرب کابل قرار ملاقات گذاشتم.
کریمه میگوید، جای ثابتی برای زندگی ندارد. شوهرش سالها قبل فوت کرده و او پس از مرگ تنها پسرش در خانهی دو دختر و برادرزادهاش موقتی زندگی میکند.
وقتی کریمه از تنها پسرش که دیگر در این جهان نیست به سختی حرف میزند، عکس فرزندش که همیشه با خود دارد را در بغل گرفته است: «بچه جوانم را طالبای خیر نادیده شهید کرد.»
چون کریمه به سختی حرف میزند، ماجرا را دخترش فرزانه(مستعار) شرح میدهد. فرزانه جزئیاتی که از آخرین تماس با برادرش را دارد بازگو میکند: «ساعت یک بعداز ظهر بود. شنیدم غزنی جنگ است و برای … زنگ زدم که به سختی صحبت میکرد. ازش سوال کدم چیگپه؟ گفت، طالبا آنها را محاصره کرده و در حال فرار است. برایم گفت، تا دیگر خودش زنگ نزده، من زنگ نزنم. بعد از او هر چه به شمارهاش زنگ زدم، خاموش شد تا به امروز.»
فرزانه میگوید، وقتی خیلی دل تنگ میشود، هنوز شماره برادرش را میگیرد. شمارهای که بیشتر از سه سال شده خاموش است و هرگز هم قرار نیست دوباره روشن شود: «طالبان ظالم برادرم را کشت حتا برای آخرین بار هم رویش را دیده نتوانستیم.»
اوج قتلعام سربازان پیشین افغانستان به دست طالبان، در روزهای منتهی به سقوط کامل افغانستان به دست طالبان بود. حتا سربازان افغانستان پس از تسلیم، به دست طالبان تیر باران شدند. در یک مورد شبکه سیانان فیلمی از اعدام صحرایی نیروهای ویژه ارتش افغانستان به دست طالبان پس از تسلیمی منتشر کرد. اتفاقی که در روز ۲۶ جوزای ۱۴۰۰ در ولسوالی دولتآباد فاریاب رخ داد. سازمان عفو بینالملل این کار طالبان را جنایت جنگی خواند.
ظاهرا چنین کشتارها و اعدامهای صحرایی به صورت گستردهای رخ داده است. دستکم نگرانی از چنین رفتارهای طالبان بسیار زیاد است اما هنوز تحقیق مستقلانهای در این مورد نشده است.
کریمه میگوید، پسرش نیز پس از دستگیری به دست افراد طالبان کشته شده است. او یک ماه بعد پس از اینکه تماس با پسرش را از دست داد، برای جستجوی او به ولایت غزنی رفت. این زمانی بود که طالبان بر کل افغانستان حاکم شده بود و جهموریت که پسر کریمه برای دفاع از آن میجنگید به طرز غیرقابل باوری از بین رفته بود.
کریمه گفته است: «منتظر ماندم به ای امید که … زنگ بزند و بگوید از دست طالبا خلاص شده؛ زنگ نزد که نزد و دیدار ما به قیامت ماند.»
کریمه وقتی به غزنی رسید عکس پسرش را به دست گرفته و شفاخانه به شفاخانه گشت. از مردم محلی که پسرش آنجا وظیفه انجام میداد، سراغاش را گرفت. اما پاسخی که او از مردم محلی گرفت این بود که پسرش با یازده سرباز دیگر بهدست طالبان اسیر و تیرباران شدهاند.
از قول کریمه ، مردم به او گفتند که اجساد سربازان توسط مردم ملکی به شفاخانه حوزوی غزنی برده شده است: «آخر یک داکتر در شفاخانهی ملکی برایم گفت، یک ماه [قبل] جسد ۱۲ نفر از سربازان توسط مردم به شفاخانه آورده شده که همهیشان دفن شده.»
کریمه میگوید، … تنها پسرش بود و او سه پسر دیگرش را در کودکی به دلیل بیماری ناشناخته از دست داده است. اما داغ دل کریمه تصور لحظههایی است که پسرش به دست طالبان اسیر بوده است:« خدا میداند ای طالبا او را به چیرقم آزار و اذیت کشت. داغ جوان خیلی سخته، بعد از شهید شدن … به مرگ خود راضیم بخدا ازی زندگی بیزارم. اینه دگه نمیمیرم، سوخته روانم.»
آنچه بر زخم کریمه نمک میپاشد این است که دوبار سنگ قبر پسرش توسط افراد طالبان شکسته شده است. او میگوید، بار اول سنگ قبر پسرش را از پول صفاکاری در خانههای مردم ساخته بود. وقتی دید افراد طالبان سنگ قبر را شکسته است روزها و شبها فقط گریست.
نفر اول از چپ، فرزند کریمه است که عضو ارتش ملی سابق افغانستان بوده است/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
رسانهی رخشانه عکسهایی از سنگ شکستهی قبر پسر کریمه را در اختیار دارد، اما به دلیل نگرانیهای امنیتی آن را نشر نمیتواند. همچنین عکسهایی که نشان میدهد … لباس ارتش افغانستان را بر تن دارد. اعلامیهای هم که نشان میدهد او« شهید» شده است.
کریمه دومینبار در دوسالگی کشته شدن پسرش به غزنی رفت و سنگ قبر او را ترمیم کرد، اما بازهم طالبان آن را شکسته است: «حالی خود همانها را خو کشتید، جوان مرگ کردید. چرا در خاک آرام نمیماند. بخدا هر بار که سر قبر بچه مه رفتیم، قبرش شکسته و خراب شده، روی زخمم نمک میپاشد. مردم میگه، طالبا خراب کرده.»
ساکنان محلی به کریمه گفته است که طالبان سنگ قبر همهی سربازان را شکسته است. طالبان دشمنی سرسخت با نیروهای پیشین افغانستان بویژه ارتش دارند. ارتش سابق افغانستان مسئول اصلی دفاع از مردم افغانستان در مقابل طالبان و جنگ خونین دو دههی گذشته این گروه بود. برای همین حتا بعد از سقوط افغانستان و اعلام عفو عمومی از سوی رهبر طالبان، انتقامجویی این گروه به صورت بیرحمانهای از نیروهای پیشین افغانستان ادامه دارد.
هیات معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) روز پنجشنبه ۳۱ اکتوبر (۱۰ عقرب) با نشر گزارشی تازه از ادامهی بازداشت، شکنجه و کشتار نظامیان پیشین افغانستان توسط طالبان ابراز نگرانی کرده است. این گزارش گفته است که در سه ماه جولای، آگست و سپتامبر ۲۰۲۴، ۴۰ مورد قتل، بازداشت خودسرانه و شکنجهی نظامیان و مقامهای حکومت پیشین افغانستان را توسط طالبان ثبت کرده که خانوادههای زیادی را داغدار کرده است.
کریمه که میگوید، پسرش دو روز قبل از افتادن به دست طالبان، به او زنگ زده بود تا دو خبر خوش را به او بدهد. اول این که معاشاش بیشتر شده و دوم این که قرار است تا چند روز دیگر، بعد از سه سال دوری به دیدار او به کابل بیاید. اما دیدار کریمه و پسرش به قیامت ماند و به قول او، خودش این روزها زیر سلطهی قاتلان پسرش، مجبور است برای زنده ماندن تکدیگری است. او گفته است، این مرگ و دردی است که طالبان روی زندگی او آوار کردهاند.