آزاده تران
ساعت دو و نیم شب، هشت دزد مسلح وارد خانهی معصومه در غرب کابل شدند. دزدان با خیال راحت برای یک ساعت تمام خانه را زیرورو کردند و داروندار معصومه را بردند. پس آن با شکستن پنجره به سراغ خانواده کناری رفتند و داروندار آنها را هم بردند.
این توصیف معصومه ۴۰ ساله از ماجرای سرقتی است که در تاریخ نهم جوزای امسال در غرب کابل رخ داده است. معصومه که هنوز در شوک آن سرقت به سر میبرد، گفته است سارقان هشت نفر بودند که با زبان پشتو با هم حرف میزدند و به کلاشنیکوف و چاقو مسلح بودند: «همه مسلح بودند، همهیشان لباس افغانی به رنگ سیاه پوشیده بودند و چهار نفرشان تلاشی و بررسی وسایل خانه را میکردند و دیگرانشان در حویلی متوجه امنیت خودشان بودند.»
در این رویداد دزدان مسلح همهی داروندار معصومه و خانوادهاش را بردهاند. از پولی که برای اجاره خانه پس انداز کرده بودند تا جواهرات زنان و گوشیهای همراه آنها را.
معصومه در حالی که ناباورانه به شیشههای شکستهای که سارقان از آن داخل شده بودند چشم دوخته میگوید: «همه خواب بودیم، یکدفعه از اتاق هر دو بچهام چیغ و داد بلند شد، فکرکردم شاید آنها باهم دعوا کردند. من و شوهرم از اتاق بیرون شدیم به دهلیز که رسیدیم یک مرد که صورتش با نقاب سیاه پوشانیده شده بود از دست شوهرم کشید و گفت، تکان نخور! من از شدت ترس چیغ زدم خدایا چه گپ است. از پشت سر با قنداق به بازویم خورد گفت، دهنات را بسته کن… من و شوهرم را به اتاق بچههایم آوردند و دستان هر کدام ما را به پشت بسته کردند و چشمهای ما را نیز، برای اینکه آنها را درست دیده نتوانیم کمپلها را بالای ما انداختند.»
آن شب دزدان مسلح، شوهر و دو پسر معصومه را توسط چاقو از ناحیه سر زخمی و آنها را تهدید به مرگ کردند.
طالبان مدعی هستند که در افغانستان امنیت برقرار کردهاند. اما به گفتهی مردم دستکم برای ساکنان غرب کابل، امنیتی که طالبان مدعیاند، «باد هوا است.»
فرامرز ۳۵ ساله که در پل سرخ کابل مغازه دارد در مورد امنیت کابل به رسانهی رخشانه گفته است: «هیچ چیزی خوب نشده است. هر روز شاهد دزدی و سرقت هستیم. همهی جوانان از بیکاری مجبور دست به دزدی و راهگیری میزنند و طالبان نمیتوانند امنیت مردم را تامین کنند. آنها فقط با استفاده از زور سلاح و شلاق در مقابل مردم میایستند. آنها که خودشان قبلا باعث انفجار بودند حالا که خود حاکم مردم شده، نمیتوانند از راه انفجار از بین ببرند بلکه با زور مردم را می ترسانند. حالا طالبان نیروهایش را مسلح کرده و آنها را به شکل نظامی و دزد و با ایجاد کردن هزاران چالش در حق مردم ظلم میکنند.»
درمورد کاهش جرایم و بهبود امنیت کابل از هر شهروندی پرسیده میشود، پاسخاش کماکان منفی است.
جاوید ۲۹ ساله از ساکنان کابل گفته است، با اینکه کمرههای امنیتی در هر کوچه نصب شده، اما دزدی از مردم کم نشده است و این نشانهی ضعف نیروهای طالبان در تامین امنیت جان و مال مردم است.
گروه طالبان در دومین سال حاکمیت خود نصب کمرههای امنیتی را روی دست گرفتند. بویژه در مناطق غرب کابل و خیرخانه. این گروه گفته بودند که این کار برای تامین امنیت مردم است.
براساس آخرین آماری که وزارت داخله طالبان در ماه سنبله سال گذشته ارائه کرده، تنها در کابل تعداد کمرههای نصب شده به بیش از ۶۰ هزار پایه رسیده است.
در این طرح، طالبان از مردم کابل خواسته بودند که با هزینهی خودشان کمرههای امنیتی نصب کنند.
آمنه ۳۵ ساله از بستگان معصومه و هر دو در یک حویلی زندگی میکردند. سارقان پس از این که با خیال راحت دارووندار معصومه را جارو کردند، به خانه آمنه رفتهاند.
آمنه که در این رویداد مادرش نیز توسط چاقو زخمی شده، گفته است: «همه خواب بودیم، یکدفعه دیدم یکی کاملن سیاه پوشیده بود، شیشهی کلکین را شکستانده خودش را داخل اتاق انداخت. مادرم که پیراست چیغ ( فریاد ) زد و دزد با برچه به سر مادرم حمله کرد و او را زخمی کرد و با صدای بلند گفت، صدای خوده نکشید که میکشمتان.»
دزدان از خانهی آمنه هفده هزار افغانی را به سرقت بردند. تمام پساندازی را که یگانه نانآور خانوادهشان با جان کندن به دست آورده بود. به گفتهی آمنه، برادرش در یک حوضآب بازی کار میکند و تنها نان آور خانواده است.
به گفتهی معصومه و آمنه، پس از این که صدای اذان از مساجد در حال بلند شدن بود، سارقان خانه را ترک کردند: «وقتی تمام خانه را دیدند و هیچ چیزی برای گرفتن نمانده بود و صدای اذان صبح را شنیدند یکیش که صدایش را شنیدم شوهرم را گفت، دیگر پیسهها را کجا ماندی؟ و اگرنه میکشمت.»
آمنه گفته است، سارقان آن قدر خیالشان راحت بود که تمام خانه را زیرورو کردند. صندوقها را شکستند و حتا چند دانه تسبیح نسبتا قیمتی را نیز از بین جاینمازیها بردند.
معصومه و خانوادهاش سال گذشته برای اینکه دو پسرشان به آموزش بهتر دسترسی داشته باشند از ناهور ولایت غزنی به کابل آمدند. شوهر معصومه برای گذران زندگی به تازگی دکان مبایل فروشی در منطقهی پلخشک کابل باز کرده بود. در این ماجرا سارقان دستکم ۱۰ تلفن هوشمند را نیز از خانهی آنها به سرقت بردهاند.
معصومه گفته است، هیچ نهاد امنیتی طالبان حاضر به رسیدگی به این اتفاق برای آنها نشده است. روزی که به دیدار آمنه رفتم در حال کوچکشی از خانهشان بود.
به گفتهی معصومه و آمنه، آنها بعد از اینکه دزدان خانه را ترک کردند به حوزه تماس گرفتند، اما نیروهای طالبان هیچ اقدام جدی انجام نداده است: «همه تلفنها را دزدیدند؛ پسرم خودش را به خانه همسایه رساند تا به حوزه تماس گرفت؛ اما طالبان فقط گفتند، رسیدگی میشود.»
به گفتهی منابع، ساعت هشت صبح فردا طالبان با وکیل کوچه به محل سرقت آمدند. از شیشههای شکسته و خانههای شخم زده شده عکس گرفتند و تا امروز رفتند.
یک منبع مطلع که نمیخواهد نامش در این گزارش ذکر شود گفته است: «نیروهای طالبان با دزدان همسو هستند و گرنه هشت نفر نمیتواند به راحتی وارد خانه شود و به با وجود کمرههای امنیتی دزدی نمایند… طالبان امنیت مردم را گرفته نمیتوانند و فقط از ظلم و ستم کار گرفته و مردم را به اجبار به سکوت مواجه میکنند.»
معصومه نیز گفته است، با گذشت چند ساعت آنها میخواستند برای انتقال زخمیها به درمانگاه درخواست آمبولانس کنند، اما افراد طالبان مانع این کار آنها شده است.
مهدی { مستعار} ۲۹ساله یکی دیگر از ساکنان غرب کابل گفته است، تاریخ ۱۹ ثور امسال ساعت دوازه شب دزدان وارد خانهاش شده است.
مهدی گفته از راه پشتبام خودش را به کوچه رسانده و نیروهای گشت شب طالبان را خبر داده که دزدان به خانهاش حمله کردهاند. اما پاسخی که شنیده او را بیشتر نگران کرده است. افراد طالبان به مهدی گفتهاند که آنها اجازه شلیک و دستگیری مجرم را ندارند باید به حوزه تماس بگیرد.
مهدی میگوید، تا نیروهای طالبان از حوزه به خانهاش رسیدند او با کمک همسایههایش سر و صدا راه انداخته و سارقان بدون این که چیزی دزدی کنند، محل را ترک کرده بودند.
به گفتهی مهدی، طالبان به جای اقدام برای دستگیری سارقان خودش را تحت فشار گذاشتند: «مثلا سوال میکردند چه کاره هستی که دزد به خانهات آمده، چقدر پول داری، قبلا چه کار میکردی؟»
راضیه ۳۳ ساله یکی از ساکنان منطقه «زیارت قرآن» غرب کابل است. اومیگوید، در این اواخر دزدیها در غرب کابل افزایش یافته است. او گفته، شاهد بوده که خانهی چند همسایهاش در این اواخر دزدی شده و آنها مجبور به کوچ کردن از این منطقه شدهاند: «چند روز قبل در یک شب دزدها وارد خانه همسایهی ما شده بود و مقداری از پولشان را دزدیدند و فردای آن روز خانم همسایهی ما برای شکایت به حوزه ۱۳ رفته بود اما او را اجازه ورود به حوزه نداده و از او خواسته بودند همراه با محرماش مراجعه کند. او که شوهرش اینجا نبود مجبور از خانهاش کوچ نماید.»