رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
رسانه رخشانه
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج

«سرانه» در ازدواج بدل؛ دختران کوچک قربانی رسم ریشه‌دار قبیله‌وی در غور

15 ثور 1401
«سرانه» در ازدواج بدل؛ دختران کوچک قربانی رسم ریشه‌دار قبیله‌وی در غور

سمیه ماندگار

ازدواج «بدل» در ولایت غور در غرب افغانستان یک امر معمول است؛ اما بسیاری از این ازدواج‌ها تنها ازدواج بدل نیست. در این نوع ازدواج، رسم دیگری نیز معمول است که خانواده دختر خردسال باید به خانواده که دختر جوان دارد، پول به عنوان سرانه پرداخت کند.

زنان قربانی این نوع ازدواج به رسانه‌ی رخشانه می‌گویند، این رسم از گذشته‌های دور در این ولایت وجود داشته  و هنوز دختران زیادی قربانی آن است. ولایت غور در غرب کشور یکی از بدترین و خطرناک‌ترین ولایت‌های افغانستان برای زنان است. این ولایت کانونی از خبرهای خشونت علیه زنان از دو دهه‌ی گذشته تا امروز بوده است.  

« قوم، مجبورم ساختند تا دخترم را که خردسن بود به بدل بدهم و مقدار دو صد هزار افغانی هم اضافه به‌عنوان سرانه پرداخت کنم.» گفته‌های عبدالعزیر ۵۰ ساله است که دختر کوچکش را به بدل داده و سرانه هم داده است. عبدالعزیز، باشنده‌ی منطقه‌ی کاسی در ۱۰ کیلومتری شهر فیروزکوه مرکز ولایت غور است.

مشکل سرانه در ازدواج بدل این است که زمینه ازدواج اجباری دختران بسیار کوچک را فراهم می‌کند. در این رسم دیرینه در ولایت غور یک طرف ازدواج دختری است که هنوز بسیار کوچک است و خانواده‌اش مجبور است پولی را به‌عنوان سرانه به جانب مقابل پرداخت کند تا ازدواج سر بگیرد.

عبدالعزیز می‌گوید، پرداخت سرانه از طرف خانواده‌ای که دختر کوچک دارد، در ازدواج بدل با فیصله‌ی قومی صورت می‌گیرد. او می‌گوید، کودکان زیادی، به‎خصوص دختران در ولایت غور قربانی چنین عنعنات و نزاکت‌های قومی می‌شود. «دخترم خیلی خرد سن بود که بزرگان قوم و اقاربم با هم جمع شدند و دختر جوان یکی از اقاربم را به برادرم دادند و دختر خردسال مرا که فقط ۱۳ سال داشت به ازدواج پسر او درآوردند. اگر چند خودم راضی نبودم ولی به سبب نزاکت‌های قومی و فامیلی کاری نتوانستم.»

این مطالب هم توصیه می‌شود:

ازدواج اجباری در ۱۷ سالگی؛ « شوهرم بیشتر از سه برابرم سن دارد»

طالبان دختری را به اتهام فرار در روز عروسی‌اش بازداشت کرد

غور ولایتی است که سنگین‌ترین قواعد قبیله‌ی را دارد. تا جایی که بزرگان قومی نه تنها خلاف میل دختر و پسر، حتا به جای والدین آن‌ها در مورد ازدواج دختران و پسران تصمیم می‌گیرند.

عبدالعزیز سواد ندارد. او می‌گوید، وقتی دخترش را به بدل داد، بسیار کوچک بود. « بزرگان قوم فیصله کردند که حدود دو صد هزار افغانی باید به کسی‌که دخترش جوان بود بدهم و من هم بسیار به مشکلات این پول را آماده نموده و به طرف مقابل تحویل دادم.»

عبدالعزیز می‌گوید که دخترش فعلا ۲۵ ساله است و در نزدیکی‌های خودش در قریه کاسی زنده‌گی می‌کند.

باز محمد* ۴۹ ساله باشنده‌ی «تسرغی بالا» از قریه‌های دور دست شهر فیروزکوه  است. او می‌گوید، دختر برادرش قربانی چنین رسمی شده است: «برادرانم با هم دختران شان را آلِش کردند. دختر یک برادرم جوان و دیگری خردسال بود. همانی‌که دخترش خردسال بود یک مقدار پول و تعدادی گاو و گوسفند برای برادر دیگرم داد. جنجال همین کار، بدبختی همین کار تا هنوز هم دامن‌گیر ما است.»

او می‌گوید، چنین رسمی باعث خشونت‌های خانوادگی نیز شده است. «حتی نزاکت‌های برادری مان بر هم خورد. همین مساله باعث شد که صمیمیت‌های برادرانم از بین برود و با هم کینه بگیرند. حالا ما می‌فهمیم که این تصمیم و این رسم از بیخ و بنیاد غلط است.»

او  می‌فزاید که دختر برادرش ۱۳ ساله بوده که به بدل داده شده است و فعلا ۲۱ ساله است و در قریه «سومک» در حوالی شهرفیروزکوه زنده‌گی می‌کند.

باز محمد اضافه می‌کند: «همین‌طور چند تن دیگر که در قریه‌ی ما به همین شیوه عروسی کرده‌اند، یکی طلاق گرفته، یکی بدبخت شده و خلاصه عاقبت خوشی نداشته است.»

اومی‌گوید، این رسم قبیله‌و‌ی هنوز در غور وجود دارد و از دختران خردسال قربانی می‌گیرد.

عبدالحق دهاتی*۴۶ ساله، دانش‌آموخته‌ی علوم دینی و باشنده‌ی «تسرغی پایین» شهر فیروزکوه مرکز ولایت غور است. او می‌گوید، این رسم در غور وجود دارد: «این‌گونه ازدواج در اسلام جای‌گاه ندارد، این‌گونه ازدواج را شغار می‌گویند که در دوران جاهلیت رسم بوده و حکم‌ اساسی اسلامی ندارد. علما آن را ناجایز دانسته است؛ اما متاسفانه در افغانستان بنا بر فرهنگ قبیلوی در خیلی از مناطق این رواج وجود دارد.»

از نظر او این‌گونه ازدواج‌ها یکی از دلایل و عوامل خشونت‌های خانوادگی به خصوص خشونت علیه زنان درغور است.

«گریه‌هایی که جایی را نگرفت»

قمرگل* هنوز ۱۲ سال داشت که به ازدواج بدل داده شد. او هرگز مکتب نخوانده است. «۱۲ ساله بودم که به صورت آلِشی عروسی کردم. چیزی که به یادم می‌آید این است که خیلی گریه و ناله می‌کردم. اصلا با این وصلت راضی نبودم. تنها مقاومت که در مقابل این وصلت توانستم همین گریه و ناله بود. کسی به دادم نمی‌رسید و گریه‌ها و ناله‌هایم جایی را نگرفت و به گوش کسی نرسید.»

قمرگل حالا زن ۳۰ ساله و مادر چند فرزند است. وقتی از پشت تلفن در مورد زنده‌گی‌اش حرف می‌زند، صدایش گرفته است: «همیشه آواره بودیم. گاهی در ایران، گاهی در قریه‌های دور و اطراف فیروزکوه و فعلا هم در یکی از همین قریه‌ها زنده‌گی می‌کنیم. خانه‌ی مسکونی هم از خود ما نیست.»

سیماگل ۳۵ ساله نیز می‌گوید که قربانی ازدواج بدل شده است. حتا نمی‌داند که در چندسالگی ازدواج کرده است: «من خردسال و صغیر بودم که برادراندرم مرا به زور به صورت آلِشی شوهر داده بود. نمی‌دانم چند ساله بودم که مرا به شوهر دادند. پدرم خیلی وقت پیش فوت شده بود و تصمیم‌گیرنده‌ی سرنوشتم برادراندرم بود.»

به گفته سیماگل، در خانه شوهرش نیز آب خوشی از گلویش پایین نرفته است. «تا سرحد مرگ مرا می‌زدند و بدرفتاری می‌کردند. هم شوهرم مرا لت و کوب می‌کرد و هم خشویم، زنده‌گی من همین‌گونه گذشت.»

گل‌آمیز*۲۵ ساله می‌گوید، در ازدواج بدل به شوهر داده شده است. «من در خردسالی به بدل داده شدم و پدرم مجبور بود به خاطر خردسالی من پول گزافی را به‌عنوان سرانه بپردازد. تا سن ۱۲ سالگی در خانه‌ی پدرم زنده‌گی کردم و از ۱۲ سالگی به بعد خانه‌ی شوهرم آمدم.»

گل‌آمیز حالا مادر شش فرزند است. به گفته خودش از روز اول آمدن در خانه شوهر، فقر دامن زنده‌گی‌اش را هرگز رها نکرده است. «زنده‌گی در آن دوران برایم خیلی سخت می‌گذشت زیرا خیلی خرد بودم که عروسی کردم. تا همین حالا هم زنده‌گی برای من خیلی سخت می‌گذرد. فقر و تنگ‌دستی از یک سو، خشونت و بد رفتاری خانواده از سوی دیگر.»

شبانه*  ۲۴ ساله در ۱۱ سالگی به ازدواج بدل داده شده است. او می‌گوید که بعدها در خانه شوهر فهمیده است که پدرش مقدار پولی به‌عنوان سرانه‌ی او به خانواده شوهرش پرداخته است. « از آن دوران چیزی زیادی به یادم‌ نمی‌آید به جز این‌که پدرم مرا به شوهر داده بود ولی من نمی‌رفتم و گریه و ناله می‌کردم. بعد از این‌که به خانه‌ی شوهر رفتم‌ چون خیلی خردسال بودم، زنده‌گی برایم خیلی سخت تیر می‌شد.»

او می‌گوید که شوهرش گاوچران است و از تنگ‌دستی و فقر رنج می‌برد. ولایت غور یکی از ولایت‌های محروم افغانستان است. فقر و بیکاری در این ولایت بیداد می‌کند.

یافتن زنانی که به‌صورت ازدواج بدل در ولایت غور به خانه‌ی بخت رفته‌اند، کار ساده‌ا‌ی است. از صحبت با زنان که به‌صورت بدل ازدواج کرده‌اند، بر می‎آید که یک طرف این نوع ازدواج اکثرا  دختران زیر ۱۲ سال بوده‌اند که خانواده‌های آن‌ها ناگزیر شده به طرف مقابل که دختران جوان داشته‌اند، سرانه پرداخت کنند.

شبنم ۲۵‌ ساله که سواد ندارد نیز می‌گوید: «پدرم مرا به خاطر لالای خود (برادرش) به آلشی داد، من خیلی خردسال بودم و هیچ چیزی را نمی‌فهمیدم، کمی که کلان‌تر شدم مرا به خانه‌ی خشو و خسرم روان کردند. من حتا نمی‌دانستم که با سرنوشتم چگونه برخورد شده است. اگر می‌فهمیدم که مرا به بدل داده‌اند، نمی‌گذاشتم و حتما مقاومت می‌کردم.»

به قول شبنم به سبب این‌که سن‌اش کوچک بوده و بدل او جوان بوده است، پدرش مجبور شده دو صد هزار افغانی به عنوان سرانه پرداخت کند. او اضافه می‌کند که ازدواج بدل او یک فیصله قومی بوده و حتا پدرش نیز اختیار چندانی در این کار نداشته است.

زینت*۲۰ ساله که تا صنف هشتم مکتب درس خوانده و یکی از قربانیان این فرهنگ قبیله‌و‌ی است، می‌گوید: « ۱۳ ساله بودم که به‌صورت آلشی عروسی کردم و به بدل داده شدم. مردم ما اضرار آلشی و بدل را آن‌قدر نمی‌فهمند و این باعث شده که نه تنها من بلکه خیلی از دختران دیگر به این سرنوشت گرفتار شوند.»

او می‌گوید، که در مقابل خانم برادرش به بدل داده شده است و چون خانم برادرش آن زمان جوان بوده، پدرش مجبور شده ۱۰ گوسفند، یک رأس گاو کاری و یک رأس گاو شیری به عنوان سرانه‌ی او پرداخت کند.

زینت ۲۰ ساله حالا مادر سه فرزند است. «وقتی به شیوه‌ی آلشی عروسی کردم، دیگر خانواده‌ی شوهرم به من اجازه درس خواندن ندادند و گفتند که برای ما ننگ است که دختر جوان درس بخواند.»

فرهنگ رو به زوال

عزیز احمد غفاری‌* ۳۵ ساله و فعال جامعه مدنی در غور می‌گوید، ازدواج بدل و دادن سرانه در غور از زنان قربانی زیادی گرفته است. به گفته او این فرهنگ دست‌کم در شهر فیروزکوه رو به زوال است. «این رسم قبلا در غور زیاد بود و فعلا هم در قریه‌های دور دست‌تر غور وجود دارد؛ اما در قریه‌های نزدیک شهر کم شده است و آن هم به دلیل بلند رفتن سطح آگاهی مردم است.»

او در مورد این نوع ازدواج به رسانه‌ی رخشانه می‌گوید: «دختران جوان که آماده‌ی عروسی و تشکیل خانواده هستند به خانه‌ی شوهر برده می‌شود؛ ولی دختر خردسال باید چند سال بعد عروسی کند، لذا پدر دختر خردسال باید مقدار پول اضافی به عنوان «سرانه» به پدر دختر جوان و بالغ بدهد.»

آقای غفاری می‌گوید، یک طرف ازدواج بدل که سرانه پرداخت می‌شود، دختران با سن بسیار کوچک است: «من شاهد این بودم که یک طفل را آلشی کردند. زمانی که می‌خواستند او را به خانه‌ی شوهر ببرند این دختر گریه می‌کرد. آن روز برای خودم خیلی رنج‌آور بود. مادرش مجبور شد با او به خانه‌ی داماد برود و چند روزی با او باشد و بالاخره مادرش پس آمد و گریه و سر و صدای این دختر ادامه داشت، زمانی‌که او کلان هم شد تکلیف روانی پیدا کرد.»

محمد نور سبحانی* جامعه شناس و فعال اجتماعی در غور به رسانه‌ی رخشانه می‌گوید: «در کل، بدل دادن عواقب ناگوار و خطرناکی برای جامعه دارد.»

از نظر قدیر شهاب فعال اجتماعی در ولایت غور ریشه این فرهنگ به قبیله‌گرایی و پیرسالاری می‌رسد: «در جامعه‌ی ما هنوز هم باور بر این است، کسانی که جوان است فکر شان خام است و تجربه شان کم است بنا بر این نمی‌توانند خودشان تصمیم این که با چه کسی ازدواج کنند را به درستی بگیرند. بنا به همین دلیل کسانی‌که فکر می کنند سن بیشتری دارند، تجربه بیشتری دارند، موسفید هستند و از احترام اجتماعی خاص برخوردار اند، پس همین‌ها می‌آیند در مورد دو نفر که قرار است با هم ازدواج نمایند تصمیم می‌گیرند و هیچ‌گاه از آن دو نفر پرسیده نمی‌شود.»

*. نام‌های مصاحبه‌کننده‌گان نزد رسانه رخشانه محفوظ است. آن‌ها به دلیل حساسیت‌های اجتماعی خواسته‌اند که نام اصلی شان در گزارش ذکر نشود.

برچسب ها: ازدواج اجباریسرآلشسرانه در ازدواج بدلولایت غور
به اشتراک گزاریتوییتچسباندن

مطالب مرتبط

از جاده‌های کابل تا کوچه‌های خاکی برچی؛ مبارزه بی‌وقفه علیه محدودیت‌های آموزشی دختران

28 ثور 1401
از جاده‌های کابل تا کوچه‌های خاکی برچی؛ مبارزه بی‌وقفه علیه محدودیت‌های آموزشی دختران

لیلا یوسفی از روزی که طالبان کابل را گرفت، صدای اعتراض زنان در خیابان‌های پایتخت بلندتر ازهر اعتراض دیگری، این...

بیشتر بخوانید

فراخوان ویژه دختران دانش‌آموز مکتب

27 ثور 1401
فراخوان ویژه دختران دانش‌آموز مکتب

 رسانه‌ی رخشانه از تمامی دختران دانش‌آموز که در افغانستان زندگی می‌کنند و اجازه رفتن به مکتب را ندارند، می‌خواهد تا...

بیشتر بخوانید

طالبان و ۹ ماه سیاه برای زنان افغانستان

27 ثور 1401
خشونت طالبان علیه زنان معترض در کابل؛ معترضان دو ساعت در محاصره این گروه بودند

هر چند که گروه طالبان بارها اذعان داشتند که با کار و تحصیل زنان در چوکات شریعت اسلامی مخالفتی ندارند؛...

بیشتر بخوانید

طرح تفکیک جنسیتی در تفریحگاه‌ها؛ «در پارک راه ندادند، در قوماندانی عکس مراسم نامزادی‌مان را خواستند»

26 ثور 1401
طرح تفکیک جنسیتی در تفریحگاه‌ها؛ «در پارک راه ندادند، در قوماندانی عکس مراسم نامزادی‌مان را خواستند»

باشنده‌گان کابل می‌گویند که طرح تفکیک جنسیتی طالبان در پارک‌های تفریحی باعث دردسر مردم شده‌ است. این طرح برای بسیاری...

بیشتر بخوانید

جواب دهید لغو جواب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • درباره رخشانه
  • تماس با ما
Copyright © 2021 Rukhshana
مطلبی یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • خبر
  • گزارش
  • تحلیل و ترجمه
  • عکس
  • پرونده
  • روایت
  • دادخواهی
  • آموزش
  • گفت‌و‎گو
  • English

بازنشر مطالب رسانه رخشانه، تنها با ذکر کامل منبع مجاز است.