شیرین یوسفی
«می خواستم طب نظامی بخوانم؛ اما نظام سقوط کرد. هنوزهم برای رسیدن به این آروزیم تلاش میکنم و یک روزی برای ارتش کشورم کمک میکنم. یک روزی از خواب بلند میشوم، میبینم که همهجا را پولیسهای خود ما گرفته و من برای آن روز تلاش می کنم.» گفتههای مهلقا که شب و روز تلاش میکند تا در یکی از نهادهای آموزشی در بیرون از افغانستان بورسیه بگیرد.
مهلقا ۱۴ ساله و دانشآموز صنف هشتم مکتب برای رسیدن به این رویایش اولین گام را برداشته است. شش ماه است که پیوسته زبان انگلیسی خوانده است. مهلقا میگوید، او بخاطر ممانعت که طالبان پیش پای دختران افغانستان گذاشته متوقف نمیشود: «من تمام مضامین مکتب را در خانه چندین بار خواندم و برای اولین بار خواندن کتابهای رمان را نیز شروع کردم که سیزده جلد کتاب رمان خواندم که برایم کمک کرده خودم نیز گه گاهی بنویسم.»
مهلقا پیش از این که طالبان افغانستان را بگیرند، در یکی از مکتبهای کابل اول نمره بود. او میگوید، شایستگیاش باعث شده، یک مرکز آموزش زبان انگلیسی در کابل برایش تخفیف صد درصدی دهد. او تا کنون به دستکم یک به نهاد آموزشی در بیرون از افغانستان در خواست فرستاده که هنوز پاسخی قطعی دریافت نکرده است.
«امیدوارم وقتی برگشتم دیگر طالبان نباشد»
طالبان هر روز محدودیتهای جدیدی را علیه زنان وضع میکنند. خانهنشینی دختران دانشآموز بالاتر از صنف ششم، جز اولین محدودیتهای بود که طالبان به آن مبادرت کردند. ۹ ماه از محرومیت دختران دانشآموز در زیر حاکمیت طالبان گذشته است. در این مدت علیرغم فشارهای زیاد جهانی، طالبان برای بازگشایی مکتبهای دخترانه زیر بار نرفتهاند.
مریم ۱۷ ساله و دانش آموز صنف یازدهم در یکی از مکتبهای کابل به رسانهی رخشانه میگوید، تصمیم ندارد دیگر در زیر حاکمیت طالبان مکتب بخواند. او از روزی که طالبان دروازههای مکتب را بستند، آستین بر زد: « کاملا افسرده شده بودم و در خانه هیچ انگیزی برای انجام کار نداشتم، اما باید ادامه میدادم بخاطر آینده بهتر و آرزوهای که در سر دارم.»
مریم میخواهد با به دستآوردن سند انگلیسی(تافل) درسهایش را در یکی از دانشگاههای معتبر در خارج از کشور در رشته کمپوتر ساینس ادامه دهد: «خواستم آمادگی کانکور بیگیرم؛ اما حالا نمیخواهم در افغانستان درس بخوانم. امیدوارم وقتی برگشتم دیگر طالبان نباشد.»
منتقدان سیاست طالبان در مورد آموزش دختران به این باورند که هدف طالبان از این کار، منزوی ساختن زنان و دختران است. اما شماری از دختران که در این گزارش به آنها صحبت شده، میگویند، از هر راه ممکن این سیاست طالبان را دور خواهند زد.
فقط دو ماه پس از سقوط افغانستان به دست طالبان، محبوبه ۱۶ ساله و دانشآموز صنف دهم در یک کارگاه نقاشی در غرب کابل ثبت نام کرد. به قول او، تهدید طالبان را تبدیل به فرصت کرد: «از کودکی گاهی نقاشی میکردم و حالا که به شکل حرفهی یاد میگیرم خوشحالم. میخواهم با بهتر شدن اوضاع و سقوط طالبان، خودم گالری از نقاشی هایم داشته باشم و نمایشگاه برگزارکنم.»
ساره ۱۳ ساله و دانشآموز صنف هفتم نیز از دخترانی است که دریک کارگاه نقاشی در غرب کابل، چهار ماه است که هنر نقاشی را به گونهی حرفهی آموزش میبیند. هرچند او میداند که طالبان مخالف سرسخت هنر است: «من امیدوارم مکتبها باز شود و روزی دوباره به مکتب بروم. ما باید از هر فرصت استفاده کنیم برای یاد گیری هنرجدید. میخواهم یک روزی نقاشیهایم را در سطح دنیا به نمایش بگذارم.»
با اعمال سیاست طالبان در مورد ممنوعیت آموزش دختران، تا کنون زنان و دختران از هر راه ممکن تلاش کردهاند که این سیاست طالبان بیاثر کند. از جمله راه اندازی مکتبهای آنلاین، دختران زیادی را زیر پوشش قرار دادهاند.
مبارزه با سیاست ممنوعیت آموزش دختران از سوی طالبان برای سمیرا همدرد به گونهی دیگری رقم خورده است. او که دانشآموز صنف ۱۲ مکتب در کابل است میگوید، از روزی که طالبان دروازههای مکتب را بست، تجارت کوچکش را در خانه راه انداخت.
او لباس گند افغانی را مهرهدوزی میکند. «گند افغانی» نوعی لباس سنتی در افغانستان است: «تکه و مواد خام را از دکاندارها میارم و در خانه به زنان برای گلدوزی و مهره دوزی توزیع میکنم.»
سمیرا ۱۸ ساله که در یک خانواده ۸ نفری زندگی میکند میگوید، با درآمد این کار در مصارف خانوادهاش کمک میکند: «در شروع سخت بود؛ اما بعد ها با بازار کار آشنا شدم.. متاسفانه شرایط برای ما دختران هیچگاه خوب نبود و هر روز بدتر میشود ما دختران باید هر چالش را به فرصت تبدیل کنیم. در این مدت توانستم در کنار مصارفم مبلغ ۱۸۰هزار افغانی پسانداز کنم و با بهتر شدن اوضاع خودم کارگاه تولیدی بسازم.»
روشن نیست تا چه زمان طالبان دروازههای مکتبهای دخترانه را بسته نگهمیدارند.
اما سرسختی طالبان برای خیلی از دختران معنایی ندارد. به گفتهی صنم ۱۸ ساله و دانشآموز صنف یازدهم مکتبی در کابل، دختران و زنان افغانستان حتا در تاریکی حاکمیت طالبان، راهش را خواهند یافت.
صنم چهار ماه است که یکی از اتاقهای خانهاش را به مرکز آموزش برای دختران وکودکان همسایهاش تبدیل کرده است. هرچند او به دور از چشم طالبان برنامه سواد آموزی در خانهاش راه اندازی کرده، اما دستکم ۳۰ دانشآموزدختر و پسر بین سن ۷ تا ۱۲ سال دارد. او در دوتایم پیش از ظهر و بعد از ظهر برای یکو نیم ساعت به کودکان آموزش میدهند: «طالبها نمیتوانند زنان و دختران را متوقف کنند، چون ما دختران و زنان بیست سال پیش نیستم.»