هانیه فروتن
ترویج زنستیزی و ذهنیتهای ضد زن در افغانستان با رویکار آمدن دوبارهی طالبان ابعاد جدیدی گرفته است. از یک طرف، طالبان بقای خود را با حذف زن تعریف کرده و از سوی دیگر، گفتههای زنستیزانه از منابر تا شبکههای اجتماعی فراگیرتر شده است.
اخیرا یک تیکتاکر اهل افغانستان که ظاهرا ساکن یکی از کشورهای اروپایی است، به طور آشکار کشتن زن را تبلیغ میکند. فردی به نام «هارون ملک» در ویدیویی مخاطباناش را به قتل و کشتن زنان تشویق میکند.
برای رسانهی رخشانه روشن نیست که او ساکن کدام کشور است و تلاشهای ما برای ارتباط با آقای ملک و پرسیدن نظرش در مورد این دیدگاههای ضد زن بینتیجه ماند.
ویدیوهایی که او در حساب کاربری خود در تیکتاک و دیگر شبکههای اجتماعی میگذارد، هزاران بار دیده میشوند.
او در ویدیویی میگوید: «شما مردهای با غیرت افغانی، وقتی دیدین زنتان به شما خیانت میکنه و ایلایتان میکنه، سرش را زیر بالش کنین تا برای دیگه زنها که در ایران و داخل افغانستان هستند، درس عبرت شود.»
اشاره او در این ویدیو بیشتر به مشکلات خانوادگی است که مهاجران در کشورهای غربی پیدا میکنند و گاهی منجر به قتل زنان میشود.
در همین حال شماری از زنان کمپین جمعآوری امضا برای پیگرد قضایی این فرد در شبکههای اجتماعی راه انداخته است. در متن نامه دادخواست آمده است:« این فرد به ترویج عمل نفرتانگیز کشتن زنان به نام ” ناموس” میپردازد… این فرد باید به مقامات قانونی گزارش داده شود، تحت پیگرد قضایی قرار گیرد و به شدت طبق قانون مجازات شود.»
آخرین نمونهی آن، قتل زن ٣٣ ساله هراتی ساکن آلمان بود که گلویش با چاقو بریده شد. شوهر این زن به دلیل مشکلات خانوادگی همسرش را در مقابل چشمان دو کودکش در تاریخ ۱۳ قوس در شهر كوچک بنسهایم در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان کشت.
این یک مثال از روایتهای خشونتپرور علیه زنان در شبکههای اجتماعی است که نمونههای مشابه زیادی دارد. چنین رویکردی به نگرانیهای گسترده در میان فعالان حقوق زن انجامیده است. زنان معترض و فعالان حقوق زن معتقدند که تبلیغات ضد زن با توجیه شرعی و با توجه به سطح پایین سواد رسانهای در افغانستان، راهش را از مدارس دینی و مساجد به شبکههای اجتماعی و از آنجا به اصلیترین و بنیادیترین واحد جامعه، یعنی خانواده باز کرده است.
به نظر میرسد چنین نگرانیهایی جدی است. زنکشی یکی از سرخطهای خبری رسانهها از وضعیت داخل افغانستان است. براساس آرشیف رسانهی رخشانه، تنها در ماه قوس دستکم هفت زن و دختر در افغانستان توسط نزدیکانشان به طرز فجیعی کشته شدهاند. در تاریخ شش قوس یک زن در هرات بهدست پسرش و دختری در بادغیس، توسط پدرش به قتل رسیده است. همزمان در همین تاریخ، مردی در فاریاب همسر و دختر دو سالهاش را کشت. سه روز بعد، مردی در بغلان مادرش را سر برید و خواهرش را زخمی کرد. در تاریخ پانزدهم همین ماه، یک دختر ۱۵ ساله در فاریاب بهطور مرموزی در خانهاش کشته شد. سه روز بعد از این رویداد، یک زن و پسرش در ننگرهار، عروس خود را حلقآویز کرده و آتش زدند. آخرین مورد از سلسله قتلهای زنان به دست بستگانشان در تاریخ ۱۷ جدی در ولایت بدخشان رخ داده است. در این رویداد، پسر جوان مادرش را کشته است.
این آمار، جدای از قتلهایی است که زنان به طور مرموز یا در حادثههای امنیتی و طبیعی جانشان را از دست دادهاند.
در کنار این که در شبکههای اجتماعی پرمخاطب محتواهای ضد زن فراوان به چشم میخورد، ترویج خشونت علیه زنان بر فراز منابر هم کم نیستند. بارزترین آن، صحبتهای فردی به نام «مولوی یحیا عنابی» است که آشکارا خشونت علیه زنان را ترویج میکند.
صحبتهای این ملای طرفدار طالبان در شبکههای اجتماعی نیز به صورت گسترده همرسانی میشود. اغلب محتوای صحبتهای او به قدری آزاردهنده است که قابل بازتاب در این گزارش نیست.
زنستیزی؛ ریشههای عمیق و پیامدهای زیانبار
از نظر فعالان حقوق زن در افغانستان، ریشههای زنستیزی در افغانستان عمیق است. پدیدهای که با فرهنگ و باور مردم در افغانستان عجین شده است.
مزدا مهرگان، شاعر و فعال حقوق زن میگوید، ذهنیتهای مبتنی بر زنستیزی در بستر فرهنگی بازتولید میشود. طبق استدلال او، فرهنگ در افغانستان مستعد بازتولید انواع ذهنیتهایی است که زن را نفی میکند.
او توضیح میدهد: «وقتی میگویم سیستماتیک به این معنی که اقدامات اینچنینی از آدرسهای بالایی که در فرهنگ ما ریشه دارد میآید و خودشان، خودشان را بازتولید میکنند. ما در افغانستان با سیستم ضد زن، با کلیشهها و تفکرات ضد زن که مدیون سنتهای کهن و الگوهایی است که در افکار مرد و زن افغانستانی نهادینه شده، طرف هستیم.»
این فعال حقوق زن در مورد موج جدید زنستیزی علیه زنان در شبکههای اجتماعی و بر فراز منابر گفته است: «آدمهایی مثل هارون ملک که اصلا مسئلهشان زنان و مسایل زنان نیست از آدرس تیکتاک و صفحات اجتماعی میآیند حکم صادر میکنند. چون مقوله ناموس و مسئلهی ناموسی همیشه در جامعه ما واکنش برانگیز بوده، کسی که از ناموس خود دفاع کرده و برای دفاع از ناموس، زنی را مورد خشونت قرار داده یا زنی را به قتل رسانده، مورد حمایت عموم قرار گرفته است زیرا ناموس موضوعی است که تقریبا همه مردم ما باورمندش هستند.»
او معتقد است که کلیشههای ضد زن، مدام برای مرد میگوید که زن به عنوان ناموس، وسیله و ابزاری است که خریده شده برای ارضای نیازهای جنسی و تولید نسل و فرزندآوری: «برای مثال همین فحشهای ناموسی که انسانها به همدیگر میدهند نشانگر این مسئله است. در واقع در تفکرشان زن را موجود پیوند خورده و در تملک یک مرد میداند. به این شیوه، وقتی ملکیت دیگری مورد تجاوز قرار میگیرد، طرف مقابل را برآشفته میسازد.»
راحیل تلاش، فعال حقوق زن معتقد است که تفکرات زنستیزانه در افغانستان منشاء دینی دارد. او میگوید هر آنچه که ملا عنابه، هارون ملک و آدمهایی از این دست میگویند، آبشخور دینی دارند: «کلیشههای ضد زن و حتی ایدئولوژی طالبانی، ریشهی عمیقی در موضوعات دینی دارد. او گفته در دینی که مرد حق دارد چهار همسر اختیار کند ولی به زن حتی حق طلاقش هم داده نشده، دینی که حق میراث خواهر و برادر در آن برابر نیست و شهادت یک زن را مساوی با یک مرد نمیداند، دینی که بارها تاکید کرده با زنها مانند جنس برخورد شود، اینها خود نشان میدهد که تبعیض و نابرابریها از آدرس دین سرچشمه میگیرد.»
ترنم سعیدی، از فعالان حقوق زن معتقد است که بازگشت طالبان، خشونتورزی علیه زنان را بیشتر کرده است: «به اشخاصی فرصت طلب چون هارون ملک، عنابه و امثالش جرات داده شده تا افکار بدوی خشونت پرورشان را علنا تبلیغ کنند.»
طالبان علیه حقوق زنان در افغانستان شمشیر را از رو بستهاند. این گروه دهها فرمان که به طور سیستماتیک و ساختاری خشونت علیه زنان را ترویج میکند وضع کرده است. حق آموزش، کار، پوشش، آزادی مدنی و اجتماعی را از زنان گرفتهاند.
از نظر فعالان حقوقبشر و ناظران بینالمللی، کاری که طالبان با زنان در افغانستان کردهاند، آپارتاید جنسیتی است.
ملکستیز پژوهشگر شناخته شده افغانستان در این مورد در حساب کاربری فیسبوک خود گفته است، خشونت ساختاری منبع اصلی خشونت علیه زنان است. خشونت ساختاری به معنای خشونت توسط مؤسسات دینی، قانونی، سیاسی و اجرایی است که به گونه نامرئی در جامعه تحمیل میشود.
جامعهشناسان پیامدهای تبلیغات با محتواهای ضد زن در منابر و شبکههای اجتماعی را جبرانناپذیر میدانند.
دکتر حسن رضا وحدت، جامعهشناس، به رسانهی رخشانه گفته است، نشر و پخش ویدیوهایی که در آن آشکارا خشونت علیه زنان تجویز میشود، خانوادهها را در معرض فروپاشی قرار میدهد: «نشر و پخش محتواهایی که مردم روی آن حساس هستند، ذهن افراد را درگیر میسازد و وقتی ذهن افراد درگیر شد، جامعه هم یک جامعه درگیر خواهد بود. بنابراین حوصله، صبر و تحمل هم وجود نخواهد داشت.»
دکتر سردار محمد رحیمی پژوهشگر، استاد دانشگاه و معین سوادآموزی وزارت معارف در حکومت پیشین میگوید، در میان گذاشتن چنین دیدگاههایی از صفحات مجازی، آنهم در زمانی که جامعهی افغانستان عمیقا از این آدرسها متاثر میشوند، میتواند پیامدهای تلخی را به میان بیاورد.
آقای رحیمی میگوید درصد زیادی از مردم افغانستان چه در داخل افغانستان و چه بیرون از کشور، هنوز تحت تاثیر مفکورهها و سنتهای ایدئولوژیک قرار دارند و شنیدن چنین تبلیغاتی ممکن است آنان را تحریک و ترغیب به اقدامات خشونتآمیز علیه خانوادههایشان و علیه همسرانشان کنند.
به باور آقای رحیمی راه برخورد با دیدگاههای زنستیز در بیرون از افغانستان به دادگاه کشاندن عاملان آن و در داخل افغانستان بالا بردن سطح آگاهی مردم از حقوق زنان است.