زیبا بلخی
وقتی تنها ۱۴ سال داشت، زندگیاش در مسیری قرار گرفت که هیچ شباهتی به رویاهای کودکانهاش که میخواست پزشک شود، نداشت. او در حالی که هنوز به آرزوهای کودکانهاش میاندیشید، مجبور به ازدواج با مردی بسیار بزرگتر از خودش شد.
شفیقه(مستعار) ۱۶ ساله دوسال قبل به عقد مردی درآمد که ۴۶ سال سن داشت؛ مردی که شفیقه نه او را میشناخت و نه فرصتی برای شناختناش داشت.
این گزارش، روایت زندگی دو دختر در شهر شبرغان، مرکز ولایت جوزجان است که قربانی ازدواج اجباری و کودکهمسری شدهاند.
«دوسال پیش در ماه قوس بود که به خواستگاریام آمدند. شوهرم بسیار از من کلان است ولی چشم پدرم پشت مال و پول بود و به آیندهی من ذرهای توجه نکرد. با یک بار خواستگاری آمدن معامله را قبول کردند و تصمیم گرفتند من را به مردی که برابر پدرم بود بدهند. به اشکهایم توجه نکردند؛ به گریهها و زاریهایی که میکردم هیچ دلشان به رحم نیامد. مثل اینکه من برایشان یک مال بیارزش هستم و دخترشان نباشم.»اینها گفتههای دختریست ساکن شهر شبرغان، که مدعی است خانوادهاش او را در برابر دوونیم جریب زمین زراعتی به عقد مردی ۳۰ سال بزرگتر از او در آورده است.»
شفیقه صنف هفتم مکتب بود که با روی کارآمدن طالبان در افغانستان و بسته شدن مکاتب به روی دختران بالاتر از صنف ششم، از تحصیل بازماند. او گفته، تا صنف هفتم هر ساله درجهی اول صنف را میگرفت که این محدودیت طالبان و بازماندن از مکتب بود که بهانه به دست پدرش داد تا این تصمیم اجباری را برایش بگیرد.
مخالفت شفیقه با چنین ازدواجی، صریح و تحقیرآمیز سرکوب شد. او گفته است: «[پدرم]گفت من تو را در خانه نگاه کرده ازت ترشی بندازم؟ کلان دختر شدی به سن عروسی رسیدی، از تو کرده خوردها (کوچکترها) فعلا طفل دارند و مادر شدند.»
«تُرشی انداختن» اصطلاح تحقیرآمیزی است که در برخی مناطق افغانستان برای دخترانی که معمولا دیر ازدواج میکنند یا میخواهند دیر ازدواج کنند، با آن سرزنش میشوند.
آمار جدید اداره انکشاف بینالمللی ایالات متحده نشان میدهد که ۲۸٫۷ درصد دختران در افغانستان بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ زیر سن ۱۸ سال ازدواج کردهاند که ۹٫۶ درصد این ازدواجها زیر ۱۵ سال بوده است.
سرمفتش ایالات متحده امریکا (سیگار) یک نهاد نظارتی دیگر امریکایی، گفته است که ازدواجهای اجباری و زیر سن در افغانستان دستکم ۳۵ درصد افزایش یافته است که با بسته شدن مکاتب توسط طالبان ارتباط دارد.
همزمان در کنار بسته شدن مکاتب، ازدواج اجباری و زیر سن دختران در افغانستان با افزایش فقر هم گره خورده است. زندگی شفیقه نیز به قول خودش قربانی فقر خانواده شده است. او در توضیح بیشتر گفته است: «ما زندگی فقیرانهای داشتیم. وقتی شوهرم دوونیم جریب زمین زراعتی را به پدرم پیشنهاد کرد پدرم زود قبول کرد. برایم گفت دختر سرمایه خانه است حالی که فرصت شده باید ازش استفاده بکنیم. گفت با دوونیم جریب زمین زندگی ما جور میشود.»
شفیقه که حالا ۷ماهه باردار است میگوید، یک ماه پس از نامزدی بدون برگزاری هیچ مراسمی به خانهی شوهرش فرستاده شده است: «بعد از چاشت بود یک ملا را آوردند یک چند نفر زن و مرد قوم که تعدادشان شاید از ۲۰ نفر زیاد نبود دعوت کردند و بدون لباس عروسی با یک لباس سرخ بخمل که داشتم عروسی من را گرفتند و خانه شوهر فرستادند.»
شفیقه که منتظر است تا کمتر از سه ماه دیگر اولین فرزندش را به دنیا آورد، گفته هر بار که شوهرش به او نزدیک میشود، گریه میکند و حس بدی دارد. او حس نفرتی را که در دل دارد چنین بازگو میکند: «پدرم را هیچ دوست ندارم و برایش گفتم تا زنده هستم به دیدنم نیاید. از پدرم متنفر هستم. آرزوهای زیادی داشتم اما دیگر رسیدن ناممکن شد و در خواب خود ببینم در بیداری نمیبینم.»
با این که رهبر طالبان در فرمانی ازدواج اجباری را ممنوع اعلام کرده و طالبان در جدیدترین اظهار نظر گفتهاند که دستکم از پنجهزار مورد «ازدواج اجباری» در افغانستان جلوگیری کردهاند، اما گزارشهای رسانهها و نهادهای حقوقبشری خلاف این را میرساند.
پیدا کردن دخترانی که در افغانستان قربانی ازدواج اجباری و زیر سن شده به سادگی ممکن است. ناجیه (نام مستعار) 17 ساله یکی از قربانیان دیگر ازدواج اجباری و ساکن شهر شبرغان ولایت جوزجان است.
او هم صنف هشتم مکتب بود که گروه طالبان دروازه مکاتب را به روی دختران بستند. شوهر ناجیه دارای معلولیت جسمی و ۱۰ سال بزرگتر از او است: «هیچ شناختی با این مرد نداشتیم. در محفل عروسی پسرکاکایم خانوادهاش من را دیده بودند و خوش کردند. پشتام خواستگار آمدند ولی بسیار دلم جمع بود که خانوادهام من را به این مرد نمیدهند چون نمیشناختیم. از مه بزرگتر است و دیگر این که معیوب است از عهده زندگی من برآمده نمیتواند.»
اما ماجرا خلاف توقع ناجیه پیش رفت. پدرش او را در بدل ۶۰۰ هزار افغانی به شوهر داده است. مخالفتهای ناجیه با این ازدواج راه به جایی نبرد، او حتا تا مرز اعتصاب غذایی هم رفت: «سه بار خواستگاری آمدند و یک شب همه خانواده با هم تلویزیون تماشا میکردیم. پدرم سر گپ را باز کرد و گفت آن خانواده گفتند ۶۰۰هزار افغانی برای ما میدهند و گفتند از این پول هیچ جهیزیه هم جور نکنیم. جهیزیه را خودشان جور میکنند. پدرم گفت این معامله را قبول کردیم و دو روز بعد بخاطر شیرینی گرفتن میآیند. حرفها را که شنیدم زندگی سرم تاریک شد و دستو پایم سست شدند.»
در ماه اسد سال گذشته مراسم نامزدی ناجیه برگزار شد و قرار است که در بهار سال آینده مراسم عروسی بگیرند: «میگویند خانه بخت است، اما من هیچ بختی نمیبینم. من هنوز کودک بودم، دنیایم که هنوز پر از رویای ساده بود را ناگهان این قسم تاریک کردند.»
ناجیه گفته است خواهر بزرگتر از خودش نیز قربانی ازدواج اجباری شده است.
بسیاری از کارشناسان به این نظرهستند که ازدواجهای اجباری و زیر سن دختران، زندگی آنها را برای همیشه از نظر سلامت جسمی و روانی آسیب میزند. مرگومیر مادران جوان و نوزادان، مسمومیت بارداری، زایمان زودرس، پارگی رحم، ناباروری و کمخونی شدید، خطرهایی است که قربانیان ازدواجهای زیر سن را تهدید میکند.
محبوبه احمدی (نام مستعار) پزشک زنان و زایمان به رسانهی رخشانه گفته است: «دخترانی که زیرسن ۱۸ سال هستند و به ازدواج داده میشوند؛ اینها بیشتر از سایر زنان در خطر مرگ و میر ناشی از بارداری و زایمان قراردارند.»
او گفته است، بارداری زود هنگام میتواند باعث کاهش سطح هموگلوبین خون در دختران زیرسن شود که این میتواند خطر خونریزی و مرگ در حین زایمان را افزایش بدهد.
روانشناسان هم بر این نظر هستند که چنین ازدواجهایی سلامت روان زنان را تهدید میکند. مشکلاتی نظیر افسردگی، اضطراب، انزوا، بیحوصلگی و خشم دوامدار، اقدام به خودکشی و خودآزاری، کاهش اعتماد بهنفس، مشکلات در روابط زناشویی را به همراه دارد.
شکریه کریم (نام مستعار) از زنان روانشناس در بلخ گفته است: «دخترانی که به زور و زیر سن ازدواج میکنند، فکر میکنند که ارزش انسانی و آزادی که حقشان است را از دست دادهاند و این احساس میتواند آنها را با افسردگی شدید روبرو بسازد. در ضمن وقتی آنها با مسوولیتهایی روبرو میشوند که مناسب سن و سالشان نیست با ترس و اضطراب مداوم روبرو میشوند و زمانی که این دختران با خشونت جسمی و جنسی از سوی شوهرانشان روبرو میشوند، کابوسهای مکرر میبینند و با اختلال استرس پس از سانحه روبرو میشوند.»
یک عالم دینی در افغانستان به شرط محفوظ ماندن هویتاش در این گزارش گفته است، چنین مشکلاتی که نتیجهی ازدواج زیر سن و اجباری است ریشه در فرهنگ اجتماعی مردم افغانستان دارد. او گفته است، این کار خلاف دستورات اسلامی است و رضایت زن و شوهر هنگام ازدواج شرط است.
اما او همچنین گفته است: «در بسیاری مناطق به دلیل این که خانوادهها وضعیت اقتصادی ضعیفی دارند یا بخاطر اینکه قرضهای خود را بتوانند خلاص بکنند، دختران خود را مجبور به ازدواج میکنند.»