زیبا بلخی
در هوای سرد این روزهای شهر مزارشریف هیچ وسیلهی گرمکنندهای در خانهاش به چشم نمیخورد، آشپزخانهاش خالی از مواد خوراکی است و بر سر سفرهاش در سه وعدهی غذایی، تنها نانخشکیده با چای پیدا میشود. این زندگی آموزگار ۴۵ سالهای است که سالها در مکتبهای دخترانه در شهر مزارشریف آموزگاری کرده است.
محبوبه مددیار (مستعار) ۱۵سال به عنوان آموزگار در مکتب دخترانه «ستاره» آموزگار بوده است. او با ممنوعیت کار زنان و بسته شدن مکتبهای دخترانهی بالاتر از صنف ششم، خانهنشین شد؛ اما زندگی او زمانی سختتر شد که طالبان در تصمیمی در ماه جوزای امسال، معاش همهی کارمندان دولتی زن را ۵ هزار افغانی تعیین کردند.
تعیین پنج هزار معاش برای زنان بدون هیچ تفکیک و نیازسنجی، با فرمان رهبر مخفی طالبان صورت گرفت. سه ماه پس از صدور این فرمان، دستور رهبر طالبان عملی شده است.
شماری از آموزگاران خانهنشین مکاتب که در این گزارش با رسانهی رخشانه صحبت کردهاند میگویند که از ماه میزان سال جاری تاکنون ماهوار پنجهزار افغانی حقوق از سوی حکومت طالبان دریافت میکنند.
«باور بخدا بکنید جز سه وقت نان خشک هیچ چیزی برای خوردن به اولادهایم ندارم. هوا سرد است چوب و ذغال برای گرم کردن خانه ندارم، از برق هم نمیشود استفاده بکنم چون از صرفیه برق قرضدار هستم و اگر بلند شود و پرداخت نتوانم برق را هم قطع میکنند.» این وضعیتی است که تصمیم اخیر طالبان بر سر زندگی محبوبه آورده است.
خانهی محبوبه بیشتر شبیه به یک اتاق کوچک و سرد است. دیوارهای خانه نمزده است و از پنجرههای آن که شیشههایش شکسته، باد سرد وارد میشود. او میگوید شبها فرزندانش زیر کمپل میخوابند، اما سرما آنقدر زیاد شده که کمپلها نیز دیگر تاثیری برای گرم کردن آنان ندارد.
محبوبه نمیتواند جلو اشکهایش را بگیرد، به گریه میافتد. او ادامه میدهد: «این گروه قسم خوردند که باید همیشه اشک یک زن و آه نالهاش را بیرون کنند. تا چی وقت ایقدر درد برای ما میدهند. طفلکهای یتیمم در هوای سرد از خنکی میمیرند.»
محبوبه شوهرش را پنج سال قبل در اثر بیماری قلبی و فشار بلند از دست داده است. او تنها نانآور خانوادهی پنج نفری خود است. دختر ۱۶ساله و پسران ۱۳، ۱۰ و ۷ساله، خانوادهی کوچک وی را تشکیل میدهند.
او پیش از این دستور طالبان، ماهانه ۱۲هزار افغانی حقوق دریافت میکرد. محبوبه میگوید، پنج هزار افغانی که طالبان به او میدهد، راهی را نمیگیرد: «یکبار فکر کنید پنج هزار افغانی چی دردی را دوا میکند؟»
محبوبه میگوید، از طالبان چیزی نمیخواهد. او با کنایه میگوید، طالبان از بدبختی بیشتر زنان لذت میبرند. اما خطاب به نهادهای امداد رسان میگوید: «از نهادهای امدادرسان میخواهم در این شرایط بد دست خانوادههای بیبضاعت را بگیرند. سالها با عزت و آبرو رفتیم کار کردیم تا با زحمات خودم نفقه فرزندانم را تامین بکنم اما حالا { طالبان} بیچارهام کردند.»
کمیشنری عالی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد کاهش معاشات کارکنان زن از سوی طالبان گفته بود این کار سبب سلب توانایی زنان میشود.
اما شکایتهای زنانی مثل حلیمه، یک آموزگار دیگر در بلخ، فراتر از چنین نگرانیهای است که از سوی نهادهای بینالمللی مطرح شده است.
حلیمه (مستعار) ۳۸ ساله، آموزگار و سرپرست خانوادهاش است. شوهرش را چهار سال پیش در یک حادثه ترافیکی از دست داده است. او دستکم هشت سال در مکتب سلطان راضیه در شهر مزار شریف آموزگار بوده است. پاسخاش در مورد این که کاهش معاش زنان از سوی طالبان چه بر زندگی او آورده است، دردمندانه است: «هوا خیلی سرد است. خانههای مردم و اطفال دیگرها در گرمی زندگی میکنند، اما من توان خرید چند دانه چوب را ندارم که بخرم و اولادکهایم را گرم نگاه کنم. پنج هزار معاش را هم کاش سر وقت بدهند. سر وقت هم نمیدهند و همین که بگیرم تا بل برق و آب را بدهم و کرایه خانهام که ماهوار ۱۵۰۰ افغانی است پرداخت بکنم، پول خلاص (تمام) میشود.»
حلیمه مادر پنج فرزند است. فرارسیدن فصل زمستان، بلند شدن قیمت مواد سوختی در کنار کاهش حقوق ماهانهاش به نگرانی حلیمه افزوده است.
او که قبلا ماهانه ۱۰ هزار افغانی معاش میگرفت، حتا گفته است حالا نمیتواند غذای کافی برای فرزنداناش تهیه کند: «یک کیلو کچالو یا چای خشک، نمک و بوره که ارزان است خریدنش برای من مشکل است؛ در اواخر ماه که میشود حتا نان خشک هم ندارم به فرزندانم بدهم و نان خشک همسایهها را طلب میکنم و با چای نرم کرده به فرزندانم میدهم.»
محدودیتهای طالبان در حال گسترش است. در تازهترین مورد، این گروه انستیتوتهای صحی را به روی زنان و دختران بستند؛ آخرین گزینهای که زنان میتوانستند تحصیل کنند. طالبان اعتراض زنان و نهادهای بینالمللی نسبت به محدودیتهای این گروه را پشت گوش کردهاند.
اما پیامدهای چنین تصمیمهایی به صورت روزمره زندگی زنان را هدف قرار میدهد که یک نمونهی آن همین کاهش بیحساب و کتاب معاش زنان از سوی طالبان است.
مرسل کریمی (مستعار) ۳۰ ساله یکی از صدها آموزگار خانهنشین زن در کشور است. او پنج سال در لیسه فاطمه بلخی در بلخ آموزگاری کرده است.
او گفته است، خانوادهاش پیش از طالبان زندگی خوبی داشت. او آموزگار بود و برادرش در یک نهاد دولتی کارمند بود که هر دو با آمدن طالبان خانهنشین شدند. او گفته، یک عضو طالبان به جای برادرش استخدام شده است.
مرسل که پدرش را شش سال قبل در اثر بیماری سرطان خون از دست داده، این روزها فقط با پنج هزار که طالبان به او میدهد، هزینهی خانوادهاش را تامین میکند.
او از آن زمان در کنار برادر کوچکتر از خود مسوولیت تامین نفقه خانوادهاش را بر عهده دارد. اما روی کار آمدن حکومت طالبان باعث بیکاری مرسل و برادرش شد.
او مدت پنج سال در یکی از مکاتب دولتی شهر مزارشریف مصروف ترویج علم و دانش در میان دختران دوره متوسطه بود. مسدود شدن مکاتب به روی دختران بالاتر از صنف ششم، وی را نیز خانهنشین ساخت.
او میگوید، پیش از این، ماهوار ۱۰هزار افغانی حقوق دریافت میکرد اما از ماه میزان به این طرف حقوق ماهوارش به پنجهزار افغانی کاهش یافته است: «وضعیت اقتصادی خانواده ما خوب بود ولی به یکباره بسیار بد شد. فعلا تنها عاید ما همین پنجهزار افغانی است که ماهوار دریافت میکنم.»
مرسل میگوید، مشکلات زندگی به قدری دشوار شده که او در حال سقوط کامل به کام افسردگی است. او گفته است پنج هزار افغانی که طالبان به او میدهد، راهی را نمیگیرد: «از سه وقت، دو وقت غذا میخوریم. حتا گاهی اوقات چون چیزی به خوردن نیست یک وقت یا هیچ نمیخوریم. این پنج هزار افغانی مصرف برق و آب و چون زمستان است مادرکم مریض است و خواهرک خوردم به روماتیزم مبتلا است، مواد سوخت خریدم. او هم خیلی کم تا وضعیت صحی اینها بدتر نشود.»