همزمان با اعلام طالبان مبنی بر شروع درسهای دانشجویان پسر در دانشگاههای کشور، دختران دانشجو میگویند که این اقدام طالبان به شدت ویرانکننده و تاسفبار است.
رخشانه: شماری از دختران دانشجو امروز(چهارشنبه، ۱۰ حوت) در صحبت با رسانهی رخشانه میگویند که از این اقدام طالبان، سخت اندوهگین و ناامید شدهاند.
سوده رحمانی، دانشجوی سمستر ششم دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی میگوید که«برای همهی مردم افغانستان و جهان، اوج ناامیدی و تاسف است که چنین اعمال وحشیانهای را که در هیچ گوشهی دنیا نظیر نداشته است، نظارهگر اند.»
سوده با نگرانی و اضطراب میگوید: «ما تدریجا به فنا داده میشویم.»
او میافزاید: «ما روحا شکنجه میشویم. حالی که امروز دارم، در واژهها نمیگنجد.»
سوده از اعلام تصمیم طالبان مبنی بر آغاز درسهای دانشجویان پسر در دانشگاههای کشور، به شدت غمگین شده و به هم ریخته است. او میگوید: «همین یک کلمه را میگویم؛ خیلی خسته شدهام! بیش از حد توان صبر کردیم! لبریز لبریزم!»
فاطمه مدثر، دانشجوی سمستر چهارم دانشکدهی اقتصاد یکی از دانشگاههای کشور به رسانهی رخشانه میگوید که او و تمام دختران افغانستان به آسانی به دانشگاه نرسیدهاند. او میافزاید: «ما از صد هزار و صد رقم مشکل گذشتیم، درس خواندیم تا به دانشگاه برویم و برای آیندهی خود برنامهریزی کنیم.»
او توضیح میدهد: «دورهی مکتب را با مشکلات زیادی تمام کردم. پس از آن، برای ادامهی تحصیل با فرهنگ حاکم در جامعه و حتا خانوادهی خود، با پدر و برادرم برای ادامهی تحصیل جنگیدم. با رسم و رواجهای سنتی جامعه جنگیدم. فقر و مشکلات اقتصادی و تمام فراز و نشیبهای زندگی را تحمل کردم و بالاخره به رشتهی مورد علاقهی خود کامیاب شدم.»
فاطمه میگوید: «با راهیافتن به دانشگاه، ریشههای امید و آرزو به دلم جوانه زد و بسیار با روحیهی بالا و با انگیزه و اعتماد به نفس قوی درسهایم را میخواندم. میدانم که دیگر همنسلان و همقطارانم فارغ از این مشکلات نبوده و همه یک مسیر را طی کردهایم.»
فاطمه ادامه میدهد: «من اهدافی به بزرگی یک زندگی و به بلندی یک عمر داشتم و تلاش میکردم تحصیلات خودم را به پایان برسانم تا برای مردم و جامعهی محروم خود کاری بتوانم انجام دهم. حتا خیال اولین رییس جمهور زن افغانستان را در سر میپروراندم.»
به گفتهی فاطمه، با مسدودشدن دانشگاهها بهروی دختران از سوی طالبان، تمام زحمات و اهداف وی با خاک یکسان شده و «گویا که از آسمان هفتم به قعر زمین سقوط کردهایم.»
فاطمه میافزاید که با ادامهی بسته ماندن دانشگاهها بهروی دختران، امید و اهداف ما دختران دانشجو به آرزوهای دستنیافتنی تبدیل شده و از آیندهی خود ناامید شدهایم.
او میگوید که زنان و دختران در شرایط مبهم و نامعلوم قرار دارند و اکثریت شان دچار افسردهگی و بیماریهای روحی و روانی شده اند. به گفتهی او، این شرایط باعث شده که ازدواجهای اجباری و خودکشیهای زنان و دختران افزایش پیدا کند.
او میافزاید که زنان نیم پیکر جامعهی انسانی هستند که بدون حضور آنها، هیچ جامعهای رشد نمیکند.
او در ادامه از جامعهی جهانی و سازمانهای مدافع حقوق بشری میخواهد که در کنار زنان و دختران افغانستان بایستند و از حقوق اولیه و انسانی زنان و دختران، بهویژه حق کار و آموزش آنها دفاع کنند تا یکبار دیگر نسلی از مردم افغانستان بیسواد باقی نماند.
از سوی دیگر، ترنم سعیدی، فعال حقوق زن نیز در این مورد میگوید که متاسفانه طالبان بر این باور نیستند که زنان و دختران هم میتوانند همانند مردان و پسران در اجتماع حضور داشته باشند، کار کنند و در رشد و شکوفایی کشور سهم بگیرند.
سعیدی میگوید: «این گروه تروریستی غاصب، هر جنایتیکه از دستشان بیاید، علیه زنان و حقوق آنها استفاده میکنند و در این میان، زنان و دختران افغانستان آینده و سرنوشتشان در دستان یک گروه متحجر به گروگان گرفته شده است.»
او میافزاید که هیچ ارگان یا سازمانی نیست که زنان و دختران افغانستان برای دفاع از حقوق شان به آنجا مراجعه کنند و یا صدای خود را بهگوش مدافعان حقوق بشر برسانند.
به گفتهی سعیدی، طالبان سعی دارند افغانستان را به یک کشور«تکجنسیتی» تبدیل کنند. او هشدار میدهد که این وضعیت به شدت نگرانکننده است و آسیبهایی که از اثر آن بر بدنهی اجتماع و فرهنگ افغانستان وارد میشود، تا مدتهای طولانی جبرانناپذیر خواهد بود و نسلهای بعدی نیز ضربهی این اقدامات ناشیانهی طالبان را متحمل خواهند شد.
خانم سعیدی در ادامه میگوید که در جامعهای که زنان در آن حضور فعال نداشته باشند، آن جامعه یک جامعهی بیمار و منزوی خواهد شد.
این درحالی است که وزارت تحصیلات عالی طالبان امروز اعلام کرد که درسهای پسران در دانشگاههای کشور، سر از تاریخ ۱۵ حوت آغاز خواهد شد.
طالبان در مورد ادامهی بسته ماندن دانشگاهها بهروی دختران تا کنون چیزی نگفتهاند.