منابع در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل میگویند در پی محدودیتهای زیاد طالبان بر این دانشکده، شماری از استادان آن افغانستان را ترک کردهاند.
همزمان شماری زیادی از دانشجویان هنرهای زیبا نیز ترک تحصل کردهاند. یک استاد در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل میگوید، به شکل نمونه از ۵۰ دانشجوی رشته موسیقی، ۱۵ دانشجو بیشتر نمانده است. این استاد که نخواست نامش در گزارش ذکر شود، گفت که همین گونه در رشته موسیقی در این دانشکده، از چهار استاد، تنها یک استاد در افغانستان مانده است. اما منابع میگویند که طالبان در پی استخدام استادان جدید نیز هستند.
طالبان دروازه بخش موسیقی را در دانشکده هنرهای دانشگاه کابل مهر و لاک کرده است. یک منبع از این دانشکده به رسانهی رخشانه میگوید، طالبان « تصنیف و ترانه» را جایگزین رشته موسیقی کرده است.
دانشجویان رشتههای موسیقی و مجمسهسازی در دانشگاه کابل گفتهاند که در بیسرنوشتی به سر میبرند.
مولوی احمد تقی، سخنگوی وزارت تحصیلات عالی طالبان حاضر نشد تا در مورد محدودیتهای اعمال شده و بیسرنوشتی دانشجویان به رسانهی رخشانه معلومات دهد.
محدودیتهاچیست؟
طالبان در اولین اقدام مجسمهی مادر را در صحن دانشکده هنرهای زیبای کابل، سیاه پوش کردند. اما حالا این اثر هنری از صحن دانشکده ناپدید شده است.
همزمان مجسمه شیر در داخل صالون عمومی دانشکدهی هنرهای زیبا و نشان کلیدی موسیقی در نزدیکی ساختمان این دانشکده ناپدید شده است.
روشن نیست که طالبان بر سر این آثار چه آوردهاند؛اما فرزام* دانشجوی سال چهارم سینما و منیر* دانشجوی ادبیات نمایشی به رسانهی رخشانه گفتهاند که بقایای تخریب شده مجسمه مادر را دیدهاند.
اما همایون بریا، استاد رشته ادبیات نمایشی دانشکده هنر نیز در صحبت تیلفونی با رسانه رخشانه از سرنوشت اثرهای که توسط طالبان ناپدید شده، اظهار بیاطلاعی میکند.
به گفتهی دانشجویان، در اولین روزهای بازشدن دانشگاهها تابلوهای نقاشی از حیوان و انسان از در و دیوار دانشکده هنر جمع شده است.
منابع گفتهاند که طالبان نقش زن را در سینما، نقاشی چهرهی انسان یا حیوان و مجسمهسازی را منع کرده و دروازهی بخش موسیقی دانشکدهی هنرهای زیبا را بروی دانشجویان بستهاند.
الطاف *۲۵ ساله دانشجوی سال چهارم ادبیات نمایشی میگوید، از طرف استادان توصیه شده است که نباید، در پایاننامهها نقش زن را بگنجاند. زیرا طالبان چنین کاری را ممنوع کرده است: «استادان ما گفتهاند که ممکن نقش زن زیرچادری و در راستای سیاست طالبان قبول شود؛ اما محض احتیاط شما در پایاننامههای خود نگنجانید.»
به گفته آنها، از سوی استادان این دانشکده به دانشجویان گفته شده که نباید در کارهای آنها طالبان و حکومت شان مورد نقد قرار بگیرند: «میگن، حتا اگر شما برحق باشید، بازهم نباید طالبا را نقد کنین.»
یک استاد بر حال در دانشگاه کابل که نمیخواهد نامی از او در گزارش برده شود به رسانه رخشانه میگوید، که وزارت تحصیلات عالی طالبان رشته موسیقی دانشکده هنر دانشگاه کابل را به «تنصیف و ترانه» تبدیل کرده و مواد آموزشیای رشته را نیز مطابق میل شان تغییر خواهند داد.
در همین حال همایون بریا، استاد دانشکده هنر در دانشگاه کابل، با آنکه میگوید، هنوز مکتوب رسمی بنا بر تغییر این دو رشته دریافت نکردهاند، اما ممکن است چنین تغییراتی در دانشکده هنر توسط طالبان اعمال شود.
بسیاری از دانشجویان و استادان دانشکدههای هنرهای زیبای دانشگاه کابل در پاسخ به تقاضای مصاحبه با رسانهی رخشانه گفتهاند که از طالبان ترس دارند و ترجیح میدهند با رسانهها صحبت نکنند.
به گفتهی آنها قبلا استادان و دانشجویان به خاطر صحبت با خبرنگاران و دادن اطلاعات و تصاویر به رسانهها مورد پیگرد قرار گرفتهاند.
مریم*، ۲۳ ساله و دانشجوی سال سوم نقاشی در دانشگاه کابل به رسانه رخشانه میگوید که از جانب آمریت رشتهای نقاشی دانشکدهی که او در آن درس میخواند، به آنها گفته شده که از کشیدن نقش انسان و حیوان (فیگور) خودداری کنند: «من کارم را در خانه انجام خواهم داد. آنها در دانشگاه مانع ما میشوند؛ اما در خانه که نمیتوانند.»
دانشجویان در بیسرنوشتی
یک استاد دانشکده هنرهای دانشگاه کابل به شرط محفوظ ماندن هویتش میگوید، شماری زیادی از دانشجویان و استادان این دانشکده ترک تحصیل کردهاند.
او به عنوان نمونه در مورد رشتهای موسیقی میگوید، در صنف اول تا چهارم این رشته بیشتر از ۱۵ دانشجو نمانده، در حالیکه سالهای قبل از ۵۰ دانشجو در این رشته مصروف درس و تحصیل بوده است.
به گفتهای این استاد دانشگاه کابل، پس از حاکمیت دوبارهای طالبان حدود ۵۰ درصد استادان این دانشکده وظایف شان را ترک کرده و مهاجر شده اند.
شهنواز* یکی از دانشجویان رشته موسیقی دانشگاه کابل به رسانه رخشانه میگوید که با حاکم شدن طالبان بیشتر از نصف همصنفانش ترک تحصیل کردهاند. به گفتهی او، آنهایی هم که خواستهاند ادامه دهند با دروازهای بستهای دیپارتمنت شان مواجه شدهاند.
به گفتهای شهنواز از میان شش دختری که در کانکور سال ۱۳۹۴-۹۵ به رشته موسیقی راه یافته بودند، اکنون تنها یک دختر دنشجوی سال آخر این رشته در دانشگاه کابل است.
شمار زیادی از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل؛ بویژه دانشجویان دختر بیشتر سردرگم هستند.
نعتخوانی به جای پایاننامه
شهنواز ۲۳ ساله، مکتب را در یکی از قریههای دوردست ولسوالی جاغوری ولایت غزنی خوانده است. او سالها مسیر پنج ساعته را هر روز پیاده پیمود تا دورهای مکتبش را به پایان رساند.
او میگوید که نواختن موسیقی یکی از رویاهای کودکانهاش بوده؛ اما فعلا به بنبست خورده است. شهنواز اما تصمیم دارد همیشه این رویا را در دلش زنده نگه دارد.
با این حال او در چند سال گذشته، در کنار دیگر رویاهایش، رویای عضو شدن در یکی از آرکسترهای مشهور دنیا را داشت که با شروع حاکمیت طالبان تقریباً ناممکن شده است. او میگوید: «فکر میکردم ۷۰ فیصد به رویاهایم نزدیک شدهام که حکومت سقوط کرد و ما هم بیسرنوشت شدیم.»
شهنواز و هم صنفانش میخواستند پایاننامههای شان را تمام کنند که طالبان حاکمیت را با زور تفنگ تصاحب کردند. پس از این تغییر سیاسی، آنها مجبور شدند، در یک مکان پنهانی، نعتی را به شکل گروپی، بدون موسیقی ضبط کرده و بهعنوان پایاننامهی شان تحویل دانشکده بدهند.
به گفتهی شهنواز و همصنفانش، با آنکه پایاننامهی گروهی آنها از طرف دانشکده هنر مورد تایید قرار گرفته است؛ اما هنوز روشن نیست که وزارت تحصیلات عالی طالبان به آنها سند فراغت میدهند یا نه.
او این روزها در یک خیاطی در کابل شاگردی میکند: «احساس میکنم این روزها از اهدافم به سرعت دور میشوم، حس بدیست.».
دانشجویانی که در این گزارش مصاحبه شدهاند؛ میگویند،در سایهی طالبان به بهبود وضعیت هنر امیدی ندارند و در تلاش رفتن از افغانستان هستند: «میریم، اگر لازم شوه از راههای قاچاق میرویم. با ماندن در اینجا احساس میکنیم فلج هستیم.»
چرا طالبان پا روی گلوی هنر گذاشته؟
در حالی طالبان پا روی گلوی دانشکده هنر دانشگاه کابل گذاشته اند که به باور آگاهان، هنر یکی از نیازهای جوامع انسانی است.
همایون بریا یکی از استادان رشته ادبیات نمایشی دانشکده هنر دانشگاه کابل میگوید، هر جامعهای شدیدا به هنر نیاز دارد و نظر به وضعیت افغانستان، این نیاز بیشتر است.
به گفتهای آقای بریا، هنر جامعه را به راستگفتاری، راستکرداری و راستپنداری دعوت میکند «به همین دلیل جامعه به تمام هنرها از قبیل تیاتر، سینما و … نیاز دارد.».
این استاد دانشکده هنر دانشگاه کابل سانسور و ایجاد محدودیت بر هنر را جفای بزرگی برای هنر و هنرمند خوانده و میگوید: «در هنر سانسور جایی ندارد. در حقیقت یک جفاست برای هنر و هنرمند.»
در همین حال عبدالله سلاحی، شاعر، روزنامه نگار و منتقد ادبی با اشاره به نیازهای جامعه به هنر میگوید محدودیت روی هنر یکی از اقدامات ویرانگر علیه هنر است.
او با اشاره به محدودیتهای طالبان و سیاست این گروه در قبال هنر میگوید، که این اقدامات منجر به بوجودآمدن جامعهای بیروح و بیعاطفه میشود.
به باور آقای سلاحی ضدیت طالبان با هنر ریشه در ضدیت این گروه با اعتراض، نوگرایی و به روز بودن هنر دارد.
طالبان با هنر میانهی خوبی ندارد. این گروه در دوره قبلی حاکمیت شان بین سالهای (۱۹۹۶-۲۰۰۱)میلادی نیز به منظور نابودی موسیقی، عکس، سینما و نقاشی در کشور از هیچ گونه خشونتی دریغ نکردند. آنها در یک اقدام ویرانگر، مجسمههای غولپیکر بودا را در بامیان انفجار داده و فاجعه فرهنگی قرن را رقم زدند.
*یادداشت: به دلیل حساسیتهای امنیتی، اسمهای مصاحبه شوندگان، تغییر داده شده است.