رها آزاد
از او پرسیدم که وضعیت سهسال قبل و اکنون چه فرقی کرده؟ سکوت کرد، چشمهایش نمزده شد؛ با صدای آهسته گلو صاف کرد و گفت: «سهسال قبل همهچیز آنطور که میخواستم بود؛ نان، کار، آزادی بود. اما حالا نه نان است، نه کار و نه آزادی».
نیلاب(مستعار) ۲۷ ساله سرپرست یک خانواده پنج نفری است. او در مارکیتی در شهر فیض آباد بدخشان یک دکان کوچک صنایعدستی محلی دارد. لباسهای شغنانی و زیورآلات میفروشد.
او که به گفتهی خودش شوهرش را در جنگ با طالبان از دست داده، از این راه، روی سفره خانوادهاش نان میگذارد.
نیلاب گفته، شوهرش که سرباز ارتش حکومت پیشین افغانستان بود در روزهای نزدیک به سقوط در ولایت کنر، جان خود را از دست داده است.
با تسلط طالبان نیلاب کارش را در یک اداره دولتی از دست داد. او ترجیح میدهد نام اداره در گزارش نیاید: «بعد از تسلط طالبان بر افغانستان بیکار شدم و درک کردم که هیچراهی جز تجارت ندارم به همین دلیل به تجارت روی آوردم تا بتوانم هم کار کنم و هم مصارف خانوادهام را بپردازم».
مشتریهای نیلاب زنان و دختران هستند. به همین خاطر، همیشه تحت نظارت محتسبان طالبان هستند. نیلاب گفته است: «در بهار امسال چندین بار کارمندان ادارهی امر به معروف و نهی از منکر بدون اجازه و بهطور ناگهانی وارد دکان ما شده و دست به آزار و اذیت زدند. آنها به ما میگویند باید در محل کارتان برقع بپوشید چون مشتریهایتان از شما بیحجابی را یاد میگیرند، در حالیکه در محل کار ما فقط زنان حضور دارند و تنها مردانی که به اینجا میآیند خود کارمندهای ادارهی امر به معروف هستند».
در این گزارش با شماری از زنان تجارتپیشه در ولایت بدخشان صحبت شده که از مزاحمتهای گاه و بیگاه محتسبان طالبان شکایت دارند. اما برخی از زنان از پاسخ به این سوال که رفتار طالبان با آنها چگونه است، طفره میرفتند و عموما شکایتشان از بیکاری زنان بوده است.
نیلاب میگوید، وضعیت کار و بازار زنان هر روز در حال بدتر شدن است. از نظر او، چون زنان دیگر کار نمیکنند، توانایی خرید خود را از دست دادهاند.
طالبان با تسلط بر افغانستان محدودیتهای زیادی بر زنان وضع کردهاند. از جمله، ممنوعیت کار زنان در ادارههای دولتی و موسسات داخلی و خارجی یکی از اولین دستورالعملهای طالبان بود.
نیلاب که دانش آموخته زبان فارسی از دانشگاه بدخشان است میگوید، ماهانه به سختی میتواند هفت تا هشت هزار افغانی درآمد داشته باشد.
سمیه (مستعار) ۲۴ ساله به خاطر کار، پایش تا دم دروازه زندان طالبان هم رسیده است. او گفته است، در سال ۱۴۰۲ محصولات آرایشی را به گونهی آنلاین در ولایت بدخشان میفروخت. باری ۲۰ سنبله همین سال طالبان او را بازداشت کرده است. سمیه در توضیح این رویداد گفته است، قبل از ظهر روز دوشنبه با شماری از همکاران مرد و زن برای بهبود وضعیت کارشان در خانهی او در حال بحث بودند که ماموران طالبان سر رسیدند. طالبان آنها را بازداشت و برای تحقیق به حوزهی پولیس بردند.
طالبان پس از تحقیق، فعالیت آنلاین سمیه و دیگر همکاران او را ممنوع کردهاند. سمیه که مسئولیت دارد برای خانواده هشت نفری خود نان بر سر سفره بگذارد، این بار در مارکیت زنانهی شهر فیضآباد دکان لباس فروشی باز میکند.
به قول سمیه، پدرش مامور بازنشسته است و هیچگونه در آمدی ندارد. طالبان معاش بازنشستگی او را نیز سه سال است که نپرداختهاند.
دکانداری و تجارتهای کوچک زنان یکی از معدود بخشهایی است که طالبان به طور مطلق دست زنان را از آن کوتاه نکردهاند. اما در عمل چالشهایی خلق کرده که همین را نیز به کام زنان زهر کرده است.
سازمان ملل در تازهترین گزارش خود که ماه پیش منتشر شده گفته است، زنان تجارت پیشه در افغانستان با چالش های متعدد رو به رو هستند. این گزارش اذعان کرده که بیش از ۷۰ در صد از این زنان کارآفرین و تجارتپیشه بدون محرم به سفر و بازار رفته نمی توانند.
بر بنیاد یافتههای این گزارش، نرخ کار زنان در کشور به نصف کاهش یافته است و محدودیتهای طالبان همین کار را هم برای زنان دشوار کرده است.
روایت سمیه نیز از کارش همین است. او گفته است، محتسبین امر به معروف و نهی از منکر در ماه حمل ۱۴۰۳ به فروشگاهش رفته و هشدار داده که آن را میبندند: «چند محتسب به دکانم آمدند و گفتند تو در اینجا بیحجابی را ترویج میدهی و خودت حجاب را رعایت نمیکنی و برقع نمیپوشی. ما دکانت را بسته میکنیم».
سمیه گفته است، در نهایت از آزار و اذیتهای کارمندان ادارهی امر به معروف و نهی از منکر خسته شده و از خیر این کار هم گذشته است: «کارمندهای امر به معروف مثل زالو به زندگیام چسپیده بودند و هرروز آمده، مزاحمت ایجاد کرده و توهین و تحقیر میکردند و میگفتند شما فحشا و بیحجابی را ترویج میکنید».
سمیه مدتی است که با مادرش کار رستورانت آنلاین را آغاز کرده است. او به کمک مادرش که قبلا در یک نهاد غیردولتی آشپز بود، غذا آماده کرده و آنرا طبق سفارش به خانهی مشتریاناش میرساند. او به دلیل نگرانیهایی که دارد نمیخواهد جزئیات بیشتری از این کارش بدهد.
در گفتوگویی که با یکی از کارمندان مدیریت «تشبثات و حمایت از مستهلکین» ریاست صنعت و تجارت طالبان در بدخشان داشتم گفت: «۱۷ الی ۱۸ خانم در بدخشان مکان رسمی تجارتی دارند و در بخشهای مختلف مصروف کار هستند و به تعداد ۱۰۰ تن دیگر بهطور غیررسمی کار و فعالیت دارند که بعضی از این بانوان را نهادهای مددرسان بینالمللی حمایت میکنند».
او خواست در گزارش ناشناس باقی بماند.
فریبا(مستعار) در شهر فیض آباد ولایت بدخشان مالک یک رستورانت کوچک است. از این راه برای خانواده شش نفری خود نان پیدا میکند.
فریبای ۲۵ ساله، شش ماه قبل وقتی مشکلات اقتصادی کارد به استخوان زندگیاش رساند، این رستورانت را با همکاری سه دختر و با هزینهی دو صدهزار افغانی راهاندازی کرد: «شوهرم در دولت قبلی پولیس بود، اما حالا بیکار و خانهنشین است و من مجبور هستم در بیرون از خانه کار کنم».
نظامیان حکومت پیشین افغانستان از سوی طالبان در معرض انتقامجویی قرار دارند. تاکنون گزارشهای زیادی از بازداشت، شکنجه و حتا قتل آنان به دست طالبان مستند شده است. به همین خاطر، ترس از انتقام باعث شده که نظامیان پیشین افغانستان زندگی محافظهکارانه یا حتا مخفیانه داشته باشند.
فریبا و همکاراناش از این کار ماهانه به سختی میتواند ۱۵ هزار افغانی سود کنند.
فریبا تا پیش از این که طالبان دروازههای دانشگاه را ببندند، دانشجوی سال چهارم اقتصاد در دانشگاه بدخشان بود. وقتی از او در مورد سنگاندازیهای طالبان پرسیدم، از پاسخ طفره رفت.
سکینه همدرد نیز یکی از زنان تجارتپیشهی بدخشان است، که در حال حاضر مسوولیت مارکیت زنانه را در بدخشان به دوش دارد. او یک ساختمان نسبتاَ بزرگ را در شهر کهنهی فیضآباد ماهانه ۸۰ هزار افغانی کرایه گرفته است.
هماکنون بیش از پنجاه تن از زنان و دختران در این مارکیت مصروف کارهای خیاطی، گلدوزی، مهرهدوزی، صنایع دستی و دکانهای مختلف مثل لباسفروشی و سمساری هستند.
او بدون توضیح این که چه مشکلاتی بر سر راه زنان کارآفرین قرار دارد، میگوید: «از اینکه در شرایط فعلی بسیاری از زنان بیکار هستند، من فکر کردم که نیاز است کاری کنیم تا دختران مصروف کار شوند و زمینهی کار برایشان فراهم شود».