شکریه بارکزی، سیاستمدار و سفیر حکومت پیشین افغانستان در ناروی
وضیعت زنان در افغانستان بعد از پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ تغییر دراماتیک داشت. سیاستهای زنستیزانهی طالبان و حذف سیستماتیک زنان و دختران در داخل افغانستان، توسط گروه طالبان چالش بزرگی برای به رسمیت شناختن طالبان از جانب کشورهایی که حداقل در صحنهی سیاسی و به قدرت رساندن طالبان و نقش اساسی موافقتنامه دوحه داشتند، محسوب میگردد.
بعد از مداخلهی امریکا در سال ۲۰۰۱ در افغانستان، زنان دستآوردهای زیادی داشتند. بیشتر از ۲۹ در صد کرسیهای انتخابی پارلمان در اختیار زنان بود. حداقل چهار وزیر زن در کابینهی دولت و روسای کمسیون مستقل حقوق بشر از بدو تاسیس تا فعالیت رسمی، همه زنان بودند.
بر اساس پالیسی دولت افغانستان، تقریبا ۳۰ درصد کارمندان خدمات ملکی را زنان تشکیل میداد. نقش زنان در رشد اقتصادی افغانستان چشمگیر بود. البته امروز هم با تمام محدودیتهای رسمی و سیستماتیک طالبان، زنان تجارتپیشه و متشبث با برگذاری نمایشگاهها دست از تلاش برنداشتند.
افغانستان بعد از حاکمیت طالبان، به زندانی برای زنان در آن کشور مبدل گردید. سیاستهای رسمی برای حذف زنان از تمام عرصههای مهم چون سیاست، تعلیم، تحصیل، کار، گشتو گذار آزاد در شهر، سفر کردن به داخل و خارج، رفتن به پارکهای عمومی و باشگاههای ورزشی، آواز خوانی، ورزش، زندانی کردن غیر قانونی بانوان معترض، شکنجهی جسمی و روحی بر بانوان، شلاق زدن زنان در محل عام و سنگسار کردن زنان اپارتاید جنسیتی و تبعیض آشکار جنسی را در صدر برنامهها و پلانهای کاری شان قرار دادند.
از جانب دیگر، موج تظاهرات زنان در برابر سیاستهای سختگیرانهی رژیم طالبان نقطهی عطف در تاریخ جنبش زنان بهحساب میرود. زنان و دختران افغان با قبول کردن ریسک غیر قابل تصور، به مبارزهی خود در برابر بیعدالتی ادامه میدهند، آنان خواهان ابتداییترین حقوق شان مانند تعلیم، تحصیل، کار و آزادی هستند.
صدای بانوان معترض با دست خالی و هدف بزرگ را میتوان نتیجهی خودآگاهی و درک از حقوق شهروندی بانوان از دستآوردهای بیست سال گذشته دانست. آن همه دستآورد و داستانهای شیرین موفقیت با رویاهای بزرگ برای آیندهی خوب که نسل جوان افغانستان در سر داشتند، کاملا به سراب میماند. رهبری گروه افراطی طالبان با صدور بیش از سی و چهار فرمان رسمی، شفاهی و با لغو تمامی نهادهایی که مظهر ارادهی مردم بودند، مخالفت و ترس شان را از نظام مبتنی به رای مردم و مراجعه به آرای مردم بهخصوص نقش سازندهی زنان در سیاست بیان داشتند.
حال زمان آن فرا رسیده که قدرتهای بزرگ، مبارزهی زنان افغان و نقش آنان را در مقاومت مردمی و مدنی از نظر دور نیندازند. جایگاه و نقش زنان درسیاست افغانستان از رویا به حقیقت نزدیک میشود. برای حمایت از زنان افغان باید با آنها نشست و با آنها گفتو گو کرد.
هر نوع فیصلهی سیاسی در حق افغانستان، بدون حضور زنان کامیاب نمیباشد. پس باید با حفظ احترام به جایگاه زنان و رعایت حقوق آنان در همبستگی با زنان در کنار شان ایستاد.