الهه رسا
زن ۲۴ سالهای سر تا پایش را با لباس سیاه پوشانده و در یکی از دکانهای طلا فروشی در بازار زرگریهای هرات در حال صحبت با دُکاندار است. گردنبند طلایی را از کیف دستیاش بیرون کرده و بالای میز میگذارد. به دکاندار میگوید: «این سیت را قبلا از دکان شما خریداری کردم و فاکتور آن نیز به اسم دکان شما است. از آن زمان تا حالا فقط سه مرتبه در گردن خود انداختم و خیلی نو است.»
نامش حمیرا جامی است. این گردنبند طلا هدیهی ازدواجاش است. به گفتهی خودش، دلکندن از آن کار سادهای نبوده؛ اما آخرین چارهاش همین بوده است: «دو سال از خرید این سیت نگذشته که آن را میفروشم. من از روی مجبوریت به فروش طلاهای خود روی آوردهام.»
اشارهی حمیرا به فقر گستردهای است که پس از تسلط طالبان، بر زندگی او سایه انداخته است. شوهرش با آمدن طالبان کارش را از دست داده و آنها منبع درآمد دیگری ندارند: «معاش شوهرم ماهانه پانزده هزار افغانی بود. طالبان که آمدند، او را اخراج کردند و در طول این مدت پساندازی که داشت، خرج شد. مبلغ یکصد هزار افغانی هم قرضدار شد. قرضدار هر لحظه از شوهرم سراغ قرض خود را میگیرد، ولی ما سرمایهی دیگری نداریم تا پول قرض را بدهیم. به همین دلیل من سیت طلای خود را میفروشم.»
حسرت و ناامیدی از چشمان حمیرا میبارد، زیرا زیورات او حکم سرمایهی شخصی را برایش دارد. در کشورهایی مثل افغانستان که زنان از نظر اقتصادی استقلال مالی ندارند، زیورات شخصی تنها دارایی آنها محسوب میشود؛ اما به نظر میرسد این روزها زنان زیادی مجبور هستند که دست از این دارایی خود بشویند.
در بازار زرگریها واقع در جادهی لیلامیهای شهر هرات، دهها مارکیت زرگری وجود دارد. بازاری پر زرقوبرق؛ اما خالی از مشتری و سوتوکور. برخی از طلا فروشان در این بازار به رسانهی رخشانه گفتهاند، خرید طلا در دو سال گذشته به نصف رسیده است. حتا در روزهای عید که تا قبل از طالبان روزهای طلایی فروش و معاملات طلا فروشان بود، خریدوفروش طلا بسیار کمرنگ شده است.
یکی از طلافروشان به شرط محفوظ ماندن هویتاش گفته است، از زمان تسلط گروه طالبان بر افغانستان، بازار فروش طلا از رونق افتاده و او ۴۰ الی ۵۰ درصد عاید سالانهاش را از بابت فروش طلا از دست داده است.
از نظر او، فقر و بیکاری تا حد زیادی از قدرت خرید طلا کاسته است. او گفته است، باشندگان هرات جز در مواقع اجبار و بهخاطر مراسم ازدواج، دیگر توانایی خرید طلا را ندارند.
در نخستین روزهای تابستان، قیمت طلا و سکه متاثر از کاهش قیمت دالر و ارز در بازار داخلی، روند نزولی را سپری میکند. اتحادیهی زرگران هرات، در آخرین بهروزرسانی خود تا لحظهی تهیه این گزارش، اعلام کرد که قیمت هر گرام طلای آبشدهی ۱۸ عیار، از حدود ۴۲۶۰ افغانی به ۴۰۶۰ افغانی رسیده است.
این طلا فروش که بیکار در دکانش نشسته و به انتظار مشتری به دروازه چشم دوخته، میگوید، بیشتر زنانی که حالا به دکانهای زرگری سر میزنند، میخواهند طلاهای خود را بفروشند: «تاجران اصلیترین خریداران طلا بودند که با سقوط حکومت، افغانستان را به قصد رفتن به کشورهای همسایه ترک کردند. مردم طبقهی متوسط و پایین که توانایی پرداخت مصارف خانهی خود را ندارند، به دکان ما مراجعه کرده و طلای خود را بهفروش میرسانند.»
رییس اتحادیهی زرگران در هرات حاضر نشد در این مورد به پرسشهای رسانهی رخشانه پاسخ دهد؛ اما یک طلا فروش دیگر که صاحب دو دکان طلا فروشی در بازار زرگریهای هرات است، در گفتوگو با رسانهی رخشانه گفته است: «مردم روزبهروز فقیرتر میشوند و طلاهای خود را میفروشند و به پول نقد تبدیل میکنند تا مصارف خانوادهی خود را از این طریق تامین کنند… اگر{وضعیت} این قسم ادامه پیدا کند، احتمالا یک دکان خود را بسته کنیم.»
این طلا فروش نیز ترجیح میدهد که هویتاش پنهان بماند. او گفته است، سرمایهی هردو دکانش در حدود دوصد هزار دالر امریکایی میشود.
او در ادامه میگوید که در دوران جمهوریت روزهایی میشد که تا دو و نیم میلیون افغانی طلا بهفروش رسانده؛ اما اکنون فروشات روزانهی طلا تا دو صد و پنجاه هزار افغانی است.
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، فقر و بیکاری شدید، سطع ناامنی غذایی و سوءتغذیهی کودکان و مادران افزایش یافته است. چنانکه به باور نهادهای حقوق بشری و مددرسان، افغانستان بدترین بحران بشری را سپری میکند.
دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد(اوچا) به تازگی گفته که شدت گرسنگی و سوءتغذیه در افغانستان بسیار بالا است. این نهاد به تاریخ چهارشنبه، ۳۱ جوزا در توییتی نوشته بود که حدود ۱۵٫۵ میلیون نفر در افغانستان با ناامنی غذایی حاد مواجه هستند.
در این میان، بیشتر از همه زنان قربانی این فقر گسترده هستند، زیرا با فرمان ممنوعیت کار زنان توسط طالبان، آنها به طور مطلق کار و منابع درآمد شان را از دست دادهاند.
طالبان بهتازگی حکم بسته شدن آرایشگاههای زنانه را نیز صادر کردند که پس از این فرمان، بر بنیاد آمار اتحادیهی آرایشگران زنان، تنها در ولایت هرات بیشتر از ۲۵۰۰ زن شاغل در این حرفه بیکار شدهاند.
مریم سلطانزاده ۳۲ ساله، کارمند یک موسسهی خارجی در هرات بود؛ اما با فرمان ممنوعیت کار زنان در موسسات داخلی و بینالمللی در تاریخ ۳ جدی سال گذشته، بیکار و خانهنشین شده است. مریم پنج عدد ربع سکهی طلا را بهخاطر پرداخت مصارف ازدواج برادرش، برای فروش به بازار آورده است.
او سکهها را در بدل چهل و نه هزار افغانی بهفروش میرساند. مریم میگوید: «من ناراحت هستم ولی به دلیل تقاضای مادرم سکههای خود را فروختم.»
بازار زرگریها در دوران حکومت پیشین توسعه یافته بود و زرگریهای جدیدی آغاز به کار کرده بودند؛ اما پس از تسلط طالبان، بخشی از دکانهای زرگری در داخل مارکیتها، بهدلیل نبود بازار فروش مسدود شده است.
رومینای ۵۰ ساله مادر پنج فرزند و ساکن شهر هرات است. نانآور این خانواده شش نفری، سدیس ۲۸ ساله، پسر بزرگ رومینا است که با سقوط حکومت به دست گروه طالبان و با بهرهوری از امتیاز همکاری با موسسات امریکایی، به ایالت نیویورک امریکا منتقل شده است.
از میان چندین زن که به دکانهای طلا فروشی آمده بودند، تنها رومینا آمده بود تا طلا خریداری کند؛ اما طلای آبشده خریده است. او میگوید: «طلا سرمایهی یک زن است که در مواقع ضرورت و مریضی به زود ترین فرصت میتوان آن را فروخت و از پول آن استفاده کرد. اگر سیت میخریدم، در هنگام فروش اجرت و کسر طلا از قیمت اصلی آن کم میشد و من ضرر میکردم، به همین دلیل شمش طلا خرید کردم.»
رونق بازار بدلیجات
بهار جامی، دختر ۲۲ سالهی هراتی صفحهی انستاگرامی با بیش از ده هزار دنبالکننده دارد. او بدلیجات را از طریق آنلاین به فروش میرساند. خانم جامی میگوید، اکنون کارش رونق گرفته است، زیرا از نظر او مردم، بهویژه زنان«دیگر توان خرید طلا را ندارند.»
بهار فروشگاه آنلاین خود را همزمان با محدودیتهای طالبان راهاندازی کرد. او روزانه بیش از ۱۰۰ افغانی از فروشگاه آنلاین خود درآمد دارد و میگوید که روزبهروز به شمار مشتریانش افزوده میشود.
بهار به رسانهی رخشانه گفته است: «بعد از رونق گرفتن کارم، با دکاندارها قرارداد بستم که از دوبی و ایران برای من سفارش بدهند و همینطور کار و بار من رشد پیدا کرد.»
نزدیک به دو سال میشود که طالبان قدرت را در افغانستان در اختیار دارند و در این مدت، بسیاری از زنان از کارهای شان بیکار و خانهنشین شدهاند و دشوارترین روزهای زندگیشان را بهدلیل فقر و تنگدستی شدید سپری میکنند. آمار مشخصی از زنانی که پس از تسلط طالبان بیکار شده و شغل شان را از دست دادهاند، در دست نیست؛ اما حضور پر رنگ زنان تکدیگر در سطح شهر نشانگر فقر شدید و نیازمندی زنان است.