لیلا یوسفی
دو هفته پس از قدرتگیری طالبان، وقتی از ۷۰۰ زن خبرنگاری که در پایتخت کار میکردند، ۶۰۰ تن آنها نتوانستند به کارهایشان بازگردند، گزارشگران بدون مرز اعلام کرد که زنان خبرنگار در حال ناپدید شدن هستند. چهار ماه بعد، از هر پنج زن خبرنگار، فقط یک نفر توانسته بود به کارش ادامه دهد.
بتول رحیمی*، یکی از این خبرنگارانی است که توانسته به کارش بازگردد، اما تجربهی خبرنگاری پنج سالهاش او را برای آنچه که این روزها تجربه میکند، آماده نکرده بود.
در محل کار رحیمی که اتاق خبر و جلسات به زنانه و مردانه تقسیم شده، نوع پوشش همکاران زن، یکی از موضوعات جلسه روزانه است. او به رسانهی رخشانه گفت: «مدیر مسوول و همکارانم در جلسات کاری میگویند که لباس منظم بپوشید. منظورشان طرز پوششی است که طالبان میخواهند.»
به رحیمی و همکارانش گفته شده که اجازه ندارند «لباسهای کوتاه و تنگ» بپوشند.
وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در دستورالعمل ۸ مادهای که در اواخر ماه عقرب نشر کرد، «حجاب» را برای خبرنگاران زن الزامی اعلام کرده است. صادق عاکف مهاجر، سخنگوی این وزارت میگوید که منظور طالبان از «حجاب» همان برقع یا لباس سیاه دراز است که از سر تا پای زنان را میپوشاند.
نظارت بر نوع پوشش زنان خبرنگار و تطبیق حجاب اجباری ابتدا از تذکر مسوولین رسانهها برای پوشیدن «لباس مناسب» شروع شده و تا هشدارهای جدی طالبان در جلسات رسمی پیش رفته است.
ماه گذشته، یکی از مقامات ارشد طالبان در یکی از ولایات، در یک جلسهی رسمی و با یک لحن تحقیرآمیز، به یک خبرنگار رخشانه اخطار داده است که چادرش را پایینتر بکشد تا قسمتی از صورت او را بپوشاند. این خبرنگار رخشانه که به دلایل امنیتی نمیخواهد نامی از او و ولایتی که در آن ساکن است، برده شود، میگوید: «من آن روز تحقیر شدم چون یک مقام طالبان مرا بهخاطر نوع لباسم در یک جمع سرزنش کرد.»
ماموران طالبان چندبار برای نظارت و تطبیق حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی، به رادیویی که رحیمی در آنجا کار میکند، آمدهاند. رحیمی میگوید: «افراد طالبان که برای نظارت میآیند، میگویند که زنان لباس کوتاه و خلاف شریعت نپوشیده باشند و با خبرنگاران مرد در یک دفتر کار نکنند.»
سیما امید* که در یک شبکهی تلویزیونی کار میکند، میگوید حجاب اجباری تنها چیزی نیست که این روزها آزارش میدهد. این خبرنگار زن میگوید که او مجبور است در گزارشهایش، رهنمودهای طالبان را رعایت کند.
خانم امید میگوید که تا کنون سه بار گزارشهایش سانسور و یا کاملا از نشر باز مانده است. «یکبار با قبول همهی خطر، جریان تظاهرات زنان را پوشش دادم، اما مدیر خبر اجازه نشرش را نداد. چون خلاف پالیسی طالبان بود.»
وقتی مدیر خبر از او که شش سال سابقهی خبرنگاری دارد، میخواهد که مصاحبهها را دست کاری کند و قسمتهایی را که مصاحبه شوندگان از طالبان انتقاد کردهاند را حذف کند، احساس بدی به او دست میدهد. «برای من و امثال من که سالها بهخاطر آزادی بیان مبارزه کردیم و گاهی هم از جان خود مایه گذاشتیم، وضع محدودیت و سانسور، تحملناپذیر است.»
با این وجود، سیما امید که ۲۶سال سن دارد،نانآور یک خانوادهی شش نفره که تا دو ماه بعد از آمدن طالبان بیکار شده بود، میگوید مجبور است با این وضع کنار بیاید. «با آنکه کار کردن در محیط طالبانی و [قبول] سانسور دشوار است، اما مجبور هستم در این شرایط بد اقتصادی کنار بیایم.»
حمیرا سعادت* ۲۳سال سن دارد و ۳ سال خبرهای پایتخت را برای یک شبکهی تلویزیونی پوشش داده است، میگوید که خبرنگاران زیر فشار هستند. «فعلا همه چیز تحت کنترل طالبان است و رسانهها از پالیسی طالبان پیروی میکنند.»
آنچه که این روزها سعادت را نگران میکند، نبود امنیت جانی برای خبرنگاران است. او میگوید: «ما خبرنگاران حتا از خانه تا دفتر کاری خود نمیتوانیم دل جمع و با خیال راحت برویم؛ چون ممکن است هرلحظه اتفاقی رخ بدهد.»
نبود امنیت جانی، نگرانی مشترکی است میان خبرنگاران زن و مرد، بهخصوص از روزی که عکس شکنجهی دو خبرنگار مرد به دلیل پوشش تظاهرات زنان، تیتر رسانههای جهان شد.
حجتالله مجددی، عضو انجمن ژورنالیستان آزاد افغانستان به رسانهی رخشانه میگوید: «از زمان قدرت گیری طالبان، در این نهاد بیش از ۲۵ مورد بازداشتهای موقت ثبت شده که این بازداشتها از یک ساعت تا هفت روز بوده است.»
رحیمی به این باور است با سیاستی که طالبان اکنون در پیش گرفته، شغل زنان در رسانهها نمیتواند ادامه داشته باشد؛ به باور او هم کار خبرنگاری با برقع ناممکن است و هم زنان و مردان نمیتوانند جدا از هم کار کنند.
* با درخواست خبرنگاران مصاحبه شونده، برایشان نامهای مستعار انتخاب شده و نامهای رسانههایی که کار میکنند نیز مشخص نشده است.